epicure

/ˈepɪˌkjʊr//ˈepɪkjʊə/

معنی: شکم پرست، ادم خوش گذران و عیاش
معانی دیگر: (کسی که از خوراک خوب لذت می برد و تفاوت های ظریف خوراک ها را درک می کند) خوراک گرای، خوراک شناس، پیرو عقیده اپیکور، ابیقوری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who has cultivated tastes, as in food or wine; connoisseur.
مترادف: connoisseur, gastronome, gourmet
مشابه: aesthete, bon vivant, epicurean

- I think even my father-in-law the epicure would approve of the food at this restaurant.
[ترجمه گوگل] فکر می‌کنم حتی پدرشوهرم اپیکور هم غذای این رستوران را تایید می‌کند
[ترجمه ترگمان] من فکر می کنم حتی پدرم - in غذا را در این رستوران تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Epicure has a wide selection, from fruits and nuts to preserve and biscuits.
[ترجمه گوگل]اپیکور طیف گسترده ای از میوه ها و آجیل ها گرفته تا کنسرو و بیسکویت ها را دارد
[ترجمه ترگمان]epicure انتخاب وسیعی از میوه ها و آجیل ها به منظور حفظ و بیسکوییت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A devotee to sensuous and luxurious living; an epicure.
[ترجمه گوگل]یک جانباز برای زندگی پر احساس و مجلل یک حماسه
[ترجمه ترگمان]یک فدایی به زندگی sensuous و لوکس؛ یک epicure
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ogre that he was(sentence dictionary), he spoke like an epicure.
[ترجمه گوگل]اوگر که او بود (فرهنگ جملات)، او مانند یک حماسه صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]Ogre که او (فرهنگ لغت)بود، مانند یک epicure حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He researches diets carefully, and is a true epicure.
[ترجمه گوگل]او در مورد رژیم های غذایی به دقت تحقیق می کند و یک حماسه واقعی است
[ترجمه ترگمان]او رژیم غذایی را به دقت مطالعه می کند و یک epicure واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This cookery book has been written by a real epicure.
[ترجمه گوگل]این کتاب آشپزی توسط یک حماسه واقعی نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب آشپزی توسط یک epicure واقعی نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This cookery book have being wrote by a real epicure.
[ترجمه گوگل]این کتاب آشپزی توسط یک حماسه واقعی نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب آشپزی توسط یک epicure واقعی نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In particular, the author wants to thank nEo, Zhuanggong, Epicure, Sparker,to name just a few. He benefits a great deal from them no matter when, in the past, at present or even in future.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، نویسنده می‌خواهد از nEo، Zhuanggong، Epicure، Sparker تشکر کند تا به چند مورد اشاره کند او بدون توجه به زمان، در گذشته، حال یا حتی در آینده، از آنها سود زیادی می برد
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، مولف می خواهد از neo، Zhuanggong، epicure، Sparker، و name تشکر کند در گذشته، در حال حاضر، در حال حاضر یا حتی در آینده، از آن ها زیاد سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Each nibble was eaten with the air of an epicure.
[ترجمه گوگل]هر لقمه با هوای اپیکور خورده می شد
[ترجمه ترگمان]هر لقمه غذا را با خوراک an می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thellos cookery book has been written by a real epicure.
[ترجمه گوگل]کتاب آشپزی تلوس توسط یک حماسه واقعی نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]کتاب آشپزی Thellos توسط یک epicure واقعی نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is very rare today for a restaurant meal epicure back an entire month's earning.
[ترجمه گوگل]امروزه بسیار نادر است که یک وعده غذای رستورانی با درآمد یک ماه کامل بازگردد
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیار نادر است که یک غذای رستوران به درآمد کل ماه برگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Also I like animals especially lovely dogs . I epicure.
[ترجمه گوگل]همچنین من حیوانات به خصوص سگ های دوست داشتنی را دوست دارم من حماسه می کنم
[ترجمه ترگمان]همچنین از حیوانات مخصوصا سگ های دوست داشتنی خوشم می آید I
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکم پرست (اسم)
epicure, gourmand, glutton

ادم خوشگذران و عیاش (اسم)
epicure

انگلیسی به انگلیسی

• gourmet, connoisseur of fine food and drink, lover of fine foods
an epicure is a person who enjoys eating food which is of very good quality; a literary word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A connoisseur of food and drink 🍷
🔍 مترادف: Gourmet
✅ مثال: As an epicure, she had a deep appreciation for fine wines.
EH. puh. kyoor
شخصی که از غذا و نوشیدنی خوب لذت می برد.

بپرس