epicene

/ˈepɪˌsiːn//ˈepɪsiːn/

معنی: خنثی، مشترک بین دو جنس
معانی دیگر: (دستور زبان - به ویژه در یونانی و لاتین - اسم مشترک که مذکر و مونث آن یکی است) اپی سین، یکدیس، (متعلق به یک جنس ولی دارای ویژگی های جنس دیگر یا هر دو جنس) دو جنسه، دوگن، خواجه، مخنک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: sharing the traits of both sexes.

- The members of boy bands often have an epicene quality that appeals to adolescent girls.
[ترجمه گوگل] اعضای گروه‌های موسیقی پسر اغلب دارای ویژگی‌های شگفت‌انگیزی هستند که برای دختران نوجوان جذاب است
[ترجمه ترگمان] اعضای باندهای پسر اغلب دارای کیفیتی epicene هستند که به دختران نوجوان مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of Greek and Latin nouns, having only one form that indicates either gender.
اسم ( noun )
مشتقات: epicenism (n.)
• : تعریف: a person or thing that is epicene.

جمله های نمونه

1. She noted his epicene features - the long eyelashes, the full lips.
[ترجمه گوگل]او به ویژگی های برجسته او اشاره کرد - مژه های بلند، لب های پر
[ترجمه ترگمان]او به ویژگی های epicene اشاره کرد - مژه های بلند، لب های کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was entrancing, with that epicene beauty.
[ترجمه گوگل]او مجذوب کننده بود، با آن زیبایی حماسی
[ترجمه ترگمان]مسحور کننده بود، با آن زیبایی epicene
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr. Green's epicene style of writing appeals to nobody.
[ترجمه گوگل]سبک حماسی نویسندگی آقای گرین برای هیچ کس جذابیتی ندارد
[ترجمه ترگمان]سبک epicene اقای گرین برای نوشتن برای هیچ کس جالب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Today, fashions in clothing are becoming increasingly epicene.
[ترجمه گوگل]امروزه، مد در لباس به طور فزاینده ای تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]امروزه، مدها در لباس به طور فزاینده ای epicene می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was entrancing, with that epicene beauty which in extreme youth sings aloud for love and withers at the first cold wind.
[ترجمه گوگل]او با آن زیبایی حماسی که در جوانی با صدای بلند برای عشق می خواند و در اولین باد سرد پژمرده می شد، جذاب بود
[ترجمه ترگمان]مسحور کننده بود، با آن زیبایی epicene که در جوانی با صدای بلند برای عشق و withers در اولین وزش باد سرد آواز می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Judy is an epicene person.
[ترجمه گوگل]جودی یک شخصیت حماسی است
[ترجمه ترگمان]جودی آدم epicene
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One that is epicene.
[ترجمه گوگل]یکی که حماسه است
[ترجمه ترگمان]یکی که epicene
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many in the military, more bluntly, have a stereotype of gays as mincing, epicene "others" —a cartoon image which, the Pentagon survey shows, overwhelmingly evaporates on personal acquaintance.
[ترجمه گوگل]بسیاری در ارتش، به صراحت تر، کلیشه ای از همجنس گرایان به عنوان خرد کن، حماسی «دیگران» دارند - یک تصویر کارتونی که، نظرسنجی پنتاگون نشان می دهد، به طور عمده با آشنایی شخصی تبخیر می شود
[ترجمه ترگمان]بسیاری در ارتش، بی پرده، کلیشه از همجنس بازان را به عنوان \"دیگران mincing\"، \"دیگران\" - - تصویر کارتونی که نشان می دهد، بطور چشمگیری در مورد آشنایی شخصی تبخیر می شود، دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خنثی (اسم)
androgyne, neuter, epicene

مشترک بین دو جنس (صفت)
epicene

انگلیسی به انگلیسی

• representing both masculine and feminine (grammar); pertaining to both sexes

پیشنهاد کاربران

( نوشتار ) بی مایه، ضعیف، بی محتوا
( سبک ) خالی از شور و اشتیاق، بی روح

بپرس