ephemera

/ɪˈfemərə//ɪˈfemərə/

معنی: حشره یکروزه، چیز زودگذر، فانی
معانی دیگر: زودگذر، (با فعل جمع) چیزهای زودگذر، ناپایدار (ناپایداران)، گذرا، (حشره شناسی) تک روزه (از راسته ی بالداران کوته زی: ephemeroptera که گونه های آن از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند - mayfly هم می گویند) کوته زی، کوته زیان

جمله های نمونه

1. Amongst other pop ephemera, the auction will be selling off rock stars' stage clothes.
[ترجمه گوگل]در میان دیگر دوره‌های پاپ، این حراجی فروش لباس‌های استیج ستاره‌های راک خواهد بود
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is not just artistic ephemera which suffer from metal fatigue in the heat of ubiquitous exposure.
[ترجمه گوگل]این فقط یک دوره هنری نیست که از خستگی فلز در گرمای قرار گرفتن در معرض همه جا رنج می برد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And we know the usual fate of such ephemera: consignment to the bottomless circular file below the desk.
[ترجمه گوگل]و ما سرنوشت همیشگی چنین اتفاقاتی را می دانیم: محموله به پرونده دایره ای بدون ته زیر میز
[ترجمه ترگمان]و ما سرنوشت عادی چنین ephemera را می دانیم: محموله به پرونده دایره ای بی انتها در زیر میز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Finally, arguably, a bit of ephemera.
[ترجمه گوگل]در نهایت، احتمالاً، کمی زودگذر
[ترجمه ترگمان]در نهایت، مسلما، کمی ephemera
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ministers began to preach sermons against "Ephemera," and one, who too stoutly stood for much of its content, was expelled for heresy.
[ترجمه گوگل]وزرا شروع به موعظه علیه "Ephemera" کردند، و یکی از آنها که به شدت از محتوای آن دفاع می کرد، به دلیل بدعت اخراج شد
[ترجمه ترگمان]وزرا شروع به وعظ و خطابه در برابر \"ephemera\" کردند، و یکی، که بسیار محکم به خاطر محتوای آن ایستادگی کرده بود، به جرم بدعتگذاری اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now, the fact that "ephemera" don't matter seems reassuring, suggesting that voters aren't swayed by cheap tricks.
[ترجمه گوگل]اکنون، این واقعیت که «دوره» اهمیتی ندارد، اطمینان‌بخش به نظر می‌رسد و نشان می‌دهد که رأی‌دهندگان تحت تأثیر ترفندهای ارزان قیمت قرار نمی‌گیرند
[ترجمه ترگمان]اکنون، این حقیقت که \"ephemera\" مهم نیست، به نظر می رسد که رای دهندگان با حقه های ارزان به این طرف و آن طرف حرکت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Large new souvenir shop, antique and ephemera sales on the ground floor.
[ترجمه گوگل]فروشگاه بزرگ سوغاتی نو، فروش عتیقه و عتیقه در طبقه همکف
[ترجمه ترگمان]یک مغازه سوغاتی جدید، فروش عتیقه و عتیقه در طبقه همکف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A bibliographic guide of ephemera and performing arts ephemeral materials citing relevant monographs, articles, journals and websites will be handed out for reference.
[ترجمه گوگل]راهنمای کتابشناختی مطالب زودگذر و هنرهای نمایشی با استناد به تک نگاری ها، مقالات، مجلات و وب سایت های مربوطه برای مرجع ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]راهنمای bibliographic of و هنرهای نمایشی با استناد به monographs، مقالات، مجلات و وب سایت ها به عنوان مرجع به آن ها داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sometimes he glanced over the magazines and newspapers to see how "Ephemera" was being maltreated.
[ترجمه گوگل]گاهی نگاهی به مجلات و روزنامه ها می انداخت تا ببیند که چگونه با «افمرا» بدرفتاری می شود
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات او به مجلات و روزنامه ها نگاه می کرد تا ببیند \" چگونه آزار دیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then the tribute the mob paid him was a sorry tribute indeed, for that same mob had wallowed "Ephemera" into the mire.
[ترجمه گوگل]سپس ادای احترامی که اوباش به او دادند، واقعاً ادای متأسفانه بود، زیرا همان اوباش «افِمِرا» را در منجلاب فرو برده بودند
[ترجمه ترگمان]سپس the به او پول دادند و به او باج دادند، زیرا همان جمعیت در گل و لای در غلتید و در گل و لای در غلتید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This little piece of faunal ephemera might otherwise have gone unnoticed outside the rarely intersecting subcultures of gays and shepherds.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت ممکن است این قطعه کوچک از حیوانات زودگذر در خارج از خرده فرهنگ های همجنس گرایان و چوپان ها که به ندرت متقاطع می شوند، مورد توجه قرار نگیرد
[ترجمه ترگمان]این قطعه کوچک حشره گونه ممکن بود بدون جلب توجه کسی که به ندرت از the و چوپانان دیده می شد، دور شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A glance told him that "Ephemera" was accepted.
[ترجمه گوگل]یک نگاه به او گفت که «افمرا» پذیرفته شده است
[ترجمه ترگمان]یک نگاه به او گفت که \"ephemera\" پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But what will fame be to an ephemera who no longer exists?
[ترجمه گوگل]اما شهرت برای فردی زودگذر که دیگر وجود ندارد چه خواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]اما شهرت چه کسی خواهد بود که دیگر وجود ندارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A group of nineteenth century greeting cards and valentines, types of ephemera now a popular field of collecting.
[ترجمه گوگل]گروهی از کارت‌های تبریک قرن نوزدهم و ولنتاین، انواع اپیمرها که اکنون یک زمینه محبوب جمع‌آوری است
[ترجمه ترگمان]گروهی از کارت های تبریک قرن نوزدهم و هدیه های والنتین، انواع مختلفی از ephemera ها در حال حاضر یک زمینه محبوب برای جمع آوری اطلاعات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حشره یک روزه (اسم)
ephemera

چیز زودگذر (اسم)
ephemera

فانی (صفت)
finite, transitory, mortal, fugitive, transient, passing, deathly, ephemera, inconstant, perishable

انگلیسی به انگلیسی

• genus of insects that have a very short adult life

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : ephemera / ephemeral / ephemerality
✅️ صفت ( adjective ) : ephemeral
✅️ قید ( adverb ) : ephemerally
items designed to be useful or important for only a short time, esp. pamphlets, notices, tickets, etc
مواردی که فقط برای مدت کوتاهی مفید یا مهم طراحی شده اند، به ویژه. جزوه ها، اطلاعیه ها، بلیط ها و غیره
موقت
یومیه
تک روزه
فانی
زودگذر
گذرا
بی دوام
کوتاه مدت
کوته زی
کوته زیان
کوته کار
چیزهای زودگذر
چیزهای یکبارمصرف

بپرس