environs

/enˈvaɪrənz//ɪnˈvaɪərənz/

معنی: پیرامون، اطراف، دوروبر، حومه، توابع، حول و حوش
معانی دیگر: پیراشهر، پیرامون شهر، پیرامن

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: surrounding areas, esp. the outlying districts of a city.

- London and environs.
[ترجمه گوگل] لندن و اطراف
[ترجمه ترگمان] لندن و حومه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the environs of the egyptian pyramids
دوروبر اهرام مصر

2. we need a modern system of transportation for the city and its environs
برای شهر و حومه ی آن نیاز به شبکه ی ترابری مدرنی داریم.

3. The town and its environs are inviting, with recreational attractions and art museums.
[ترجمه گوگل]شهر و اطراف آن با جاذبه های تفریحی و موزه های هنری جذاب است
[ترجمه ترگمان]شهر و اطرافش با جاذبه های تفریحی و موزه های هنری دعوت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was aware of traffic hazards in the environs of Bristol and stretches of hazardous road in the Gloucestershire countryside.
[ترجمه گوگل]او از خطرات ترافیکی در حومه بریستول و امتداد جاده های خطرناک در حومه گلوسترشایر آگاه بود
[ترجمه ترگمان]او از خطرات ترافیکی در حومه بریستول و امتداد جاده ای خطرناک در countryside شایر آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I drive around this city and its environs.
[ترجمه گوگل]من در اطراف این شهر و اطراف آن رانندگی می کنم
[ترجمه ترگمان]من به دور این شهر و حومه شهر رانندگی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even here, in the environs of the farm, there were snares.
[ترجمه گوگل]حتی اینجا، در اطراف مزرعه، تله وجود داشت
[ترجمه ترگمان]حتی در اینجا، در حومه مزرعه، یک تله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Here in the verdant environs of Forest House is unchanged rural Essex.
[ترجمه گوگل]اینجا در محیط سرسبز خانه جنگلی بدون تغییر اسکس روستایی است
[ترجمه ترگمان]اینجا در محیط سبز و سرسبز خانه جنگل، روستایی اسکس تغییر نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Framsden mill and its environs will illustrate what I mean about the compactness and self-sufficiency of the rural villages in East Anglia.
[ترجمه گوگل]آسیاب فرامزدن و اطراف آن منظور من را در مورد فشردگی و خودکفایی روستاهای روستایی در شرق آنگلیا نشان خواهد داد
[ترجمه ترگمان]آسیای Framsden و اطرافش آن چیزی را نشان خواهند داد که من در مورد تراکم و خودکفایی روستاهای روستایی in شرقی صحبت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The harsh desert environs of Klatooine resulted in a fiercely tenacious species.
[ترجمه گوگل]محیط خشن صحرای Klatooine منجر به یک گونه سرسخت شد
[ترجمه ترگمان]محیط خشن و خشن Klatooine به گونه ای شدید به وجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oxford and its environs are worth a visit.
[ترجمه گوگل]آکسفورد و اطراف آن ارزش دیدن را دارد
[ترجمه ترگمان]آکسفورد و حومه به دیدنش می ارزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The environs of Vienna are very beautiful.
[ترجمه گوگل]محیط وین بسیار زیباست
[ترجمه ترگمان]حومه وین بسیار زیبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most important of all, peaceful international environs should be maintained at all costs.
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، محیط های صلح آمیز بین المللی باید به هر قیمتی حفظ شود
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، محیط صلح آمیز بین المللی باید با تمام هزینه ها حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you walk around the environs of Jermyn Street, you will find more diversity.
[ترجمه گوگل]اگر در اطراف خیابان جرمین قدم بزنید، تنوع بیشتری پیدا خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]اگر در حوالی خیابان Jermyn قدم بزنید تنوع بیشتری خواهید یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They even sought to keep the environs clean and the drains unpolluted.
[ترجمه گوگل]آنها حتی به دنبال تمیز نگه داشتن محیط و زهکشی ها بدون آلودگی بودند
[ترجمه ترگمان]حتی سعی داشتند محیط اطراف را تمیز نگه دارند و فاضلاب را تمیز نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیرامون (اسم)
perimeter, circumference, ambit, periphery, environs, skirt, apis, outline

اطراف (اسم)
environment, environs, milieu

دوروبر (اسم)
environment, environs, milieu

حومه (اسم)
vicinity, environs, outskirt

توابع (اسم)
environs

حول و حوش (اسم)
environs

انگلیسی به انگلیسی

• suburbs, outlying areas of a town or city; surroundings, environment
if you talk about a place and its environs, you are referring to the place and the area immediately surrounding it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

۱. حومه ۲. اطراف. دور و بر حول و حوش. پیرامون
مثال:
Immaculate is He who carried His servant on a journey by night from the Sacred Mosque to The Farthest Mosque whose environs We have blessed,
پاک و منزه است او که شبی بنده اش را در سفری از مسجد الاحرام به سوی مسجد الاقصی برد، جایی که ما پیرامون و اطرافش را برکت دادیم.
...
[مشاهده متن کامل]

�سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ�

بپرس