• : تعریف: someone who works to protect the natural environment.
جمله های نمونه
1. Werbach was a precocious environmentalist and a leadership prodigy.
[ترجمه گوگل]ورباخ یک دوستدار محیط زیست زودرس و یک اعجوبه رهبری بود [ترجمه ترگمان]Werbach یک متخصص محیط زیست زودرس و یک نابغه رهبری بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It is unlike that of any politician, environmentalist or businessman, however committed and well intentioned they may be.
[ترجمه گوگل]برخلاف سیاستمداران، فعالان محیطزیست یا بازرگانان، هر چند متعهد و با نیت خوب باشند [ترجمه ترگمان]این برخلاف هیچ سیاست مدار، متخصص محیط زیست یا تاجر، با این حال متعهد و حسن نیت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Inpeg, the Czech environmentalist umbrella group that organised the protests, refused to condemn Molotov cocktails being thrown at police.
[ترجمه گوگل]Inpeg، گروه چتر طرفدار محیط زیست چک که تظاهرات را سازماندهی کرد، از محکوم کردن پرتاب کوکتل مولوتوف به سمت پلیس خودداری کرد [ترجمه ترگمان]Inpeg، گروه چتر محیط زیست چک که اعتراضات را سازماندهی کرده بود، از محکوم کردن cocktails Molotov به پلیس خودداری کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The keen environmentalist, whose tour stopped off at Middlesbrough last week, visited a rejuvenated copse in Southwood, Coulby Newham.
[ترجمه گوگل]دوستدار محیط زیست مشتاق، که تورش هفته گذشته در میدلزبرو متوقف شد، از یک جنازه جوان شده در ساوت وود، کولبی نیوهام بازدید کرد [ترجمه ترگمان]این شرکت طرفدار محیط زیست که در هفته گذشته در میدلزبورو از میدلزبورو در مسابقات جام اروپا توقف کرده بود از یک بیشه تازه در Southwood، Coulby Newham دیدن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. One environmentalist said last night that the report would reveal whether that criticism had been fair.
[ترجمه گوگل]یکی از فعالان محیط زیست شب گذشته گفت که این گزارش نشان خواهد داد که آیا این انتقاد منصفانه بوده است یا خیر [ترجمه ترگمان]یک متخصص محیط زیست در شب گذشته گفت که این گزارش نشان خواهد داد که آیا این انتقاد عادلانه بوده است یا خیر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The union of environmentalist and marketing executive was both innovative and shocking.
[ترجمه گوگل]اتحادیه مدیران محیط زیست و بازاریابی هم نوآورانه و هم تکان دهنده بود [ترجمه ترگمان]اتحادیه متخصصان محیط زیست و اجرایی بازاریابی هم نوآور و هم شوکه کننده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Strickland, a strong environmentalist, is in an uphill battle against Rep.
[ترجمه گوگل]استریکلند، یک دوستدار قوی محیط زیست، در نبردی سخت با ریپ است [ترجمه ترگمان]استری کلند، یک متخصص محیط زیست شناس قوی، در نبردی دشوار علیه نماینده جمهوریخواه قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Environmentalist at Hanoi University of Sciences Professor Co says using LPG is a viable fuel option.
[ترجمه گوگل]کارشناس محیط زیست در دانشگاه علوم هانوی پروفسور می گوید استفاده از LPG یک گزینه سوخت قابل دوام است [ترجمه ترگمان]environmentalist در دانشگاه علوم هانوی، پروفسور Co می گوید که استفاده از LPG برای سوخت مناسب نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. On the internet, anyone can be an environmentalist.
[ترجمه حسین] در اینترنت هر کس میتواند از محیط زیست حمایت کند
|
[ترجمه گوگل]در اینترنت، هر کسی می تواند یک دوستدار محیط زیست باشد [ترجمه ترگمان]در اینترنت، هر کس می تواند یک متخصص محیط زیست باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. My conclusion is that a well - meaning environmentalist will make counterproductive decisions several times a day.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری من این است که یک دوستدار محیطزیست چندین بار در روز تصمیمات معکوس میگیرد [ترجمه ترگمان]نتیجه گیری من این است که یک متخصص محیط زیست خوب چندین بار در روز تصمیمات منفی خواهد گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. AS AN ENVIRONMENTALIST, why do you oppose building a theme park at Penny's Bay?
[ترجمه گوگل]به عنوان یک متخصص محیط زیست، چرا با ساخت یک پارک موضوعی در خلیج پنی مخالفید؟ [ترجمه ترگمان]به عنوان مهمان ناخوانده، چرا تو با ساختن یک پارک theme در خلیج پنی مخالفت می کنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Together with the oceanographer and environmentalist Sylvia Earle, I was with Knap last week for the Atlantic Explorer's 160th trip to Hydrostation "S. "
[ترجمه گوگل]من همراه با سیلویا ارل، اقیانوس شناس و دوستدار محیط زیست، هفته گذشته برای صد و شصتمین سفر آتلانتیک اکسپلورر به ایستگاه آبی «S » با Knap بودم [ترجمه ترگمان]من با the و سیلویا Earle، هفته گذشته با Knap در سفر ۱۶۰ سفری کاوشگر اقیانوس اطلس به Hydrostation بودم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He is an environmentalist with a passion of the biology and geography of the region.
[ترجمه گوگل]او یک دوستدار محیط زیست با علاقه به زیست شناسی و جغرافیای منطقه است [ترجمه ترگمان]او یک متخصص محیط زیست در زمینه زیست شناسی و جغرافیای منطقه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. PETA criticised Gore for being a "meat-eating environmentalist" and urged him to go vegetarian.
[ترجمه گوگل]PETA از گور به خاطر "محیط زیست گوشتخوار" انتقاد کرد و از او خواست که گیاهخوار شود [ترجمه ترگمان]سازمان PETA از \"گور\" به خاطر \"تغذیه از محیط زیست\" انتقاد کرد و او را ترغیب کرد که گیاهخوار باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
طرفدار حفظ منابع طبیعی (اسم)
conservationist, environmentalist
انگلیسی به انگلیسی
• one who supports the preservation of natural environments an environmentalist is a person who wants to protect and preserve the natural environment.
پیشنهاد کاربران
1. طرفدار محیط زیست 2. ( روان شناسی ) محیط گرا. محیط نگر مثال: environmentalists and activists united طرفداران محیط زیست و عملگراها به هم پیوستند. ( با هم متحد شدند )