environmentalism


محیط زیست شناسى، محیط زیست گرایى زیست شناسى : پرمون گرایى

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the movement to protect or restore the natural environment, or the advocacy for major efforts to be made to achieve this goal.

جمله های نمونه

1. Early nineteenth-century environmentalism had focused on sexuality as part of a general concern with the habits and morals of the urban working-class.
[ترجمه گوگل]محیط زیست گرایی در اوایل قرن نوزدهم بر روی تمایلات جنسی به عنوان بخشی از توجه عمومی به عادات و اخلاقیات طبقه کارگر شهری متمرکز شده بود
[ترجمه ترگمان]environmentalism در اوایل قرن نوزدهم به عنوان بخشی از نگرانی عمومی با عادات و اخلاق طبقه کارگر شهری بر تمایلات جنسی متمرکز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In practice the administrative shift away from environmentalism was much less dramatic than ideologues like Newman were insisting.
[ترجمه گوگل]در عمل، تغییر اداری از محیط گرایی بسیار کمتر از آن چیزی بود که ایدئولوگ هایی مانند نیومن اصرار داشتند
[ترجمه ترگمان]در عمل، تغییر مدیریت از environmentalism بسیار کم تر از نظریه پردازان همچون نیومن بود که اصرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The connections between environmentalism and AIDS prevention are more than merely rhetorical.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین محیط زیست گرایی و پیشگیری از ایدز بیش از یک شعار ساده است
[ترجمه ترگمان]ارتباطات بین environmentalism و پیش گیری از ایدز بیش از صرفا لفاظی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ideology of environmentalism was cautiously optimistic about social amelioration and human progress.
[ترجمه گوگل]ایدئولوژی محیط زیست با احتیاط نسبت به بهبود اجتماعی و پیشرفت انسانی خوش بین بود
[ترجمه ترگمان]ایدئولوژی of محتاطانه نسبت به بهبود اجتماعی و پیشرفت بشر خوشبین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The history of environmentalism is replete with such examples.
[ترجمه گوگل]تاریخ محیط زیست مملو از نمونه هایی از این دست است
[ترجمه ترگمان]تاریخ of مملو از این نمونه ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It has been suggested that the growth of environmentalism was stimulated by the anti-materialistic philosophy that found its expression in neo-Lamarckism.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شده است که رشد محیط گرایی با فلسفه ضد ماتریالیستی تحریک شده است که در نئولامارکیسم بیان شده است
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده است که رشد of توسط فلسفه آنتی - تحریک شد که بیان خود را در neo بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I grew up in a family where environmentalism was religion; here in this rookery, for someone of my faith, was life as it is supposed to be, in all its amplitude.
[ترجمه گوگل]من در خانواده ای بزرگ شدم که در آن محیط زیست دین بود در اینجا، در این نوبت، برای یکی از ایمانداران من، زندگی همانگونه بود که قرار است باشد، با تمام گستردگی اش
[ترجمه ترگمان]من در خانواده ای بزرگ شدم که مذهب در آن مذهب بود؛ در اینجا، در اینجا، در اینجا، در این برج rookery، برای یک نفر از ایمان، زندگی مثل این بود که در همه amplitude
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The colour is used as a synonym for environmentalism.
[ترجمه گوگل]رنگ به عنوان مترادف برای محیط زیست استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این رنگ به عنوان a برای environmentalism استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. From Masculine Individuality to Feminine Environmentalism: An Ecofeminist Interpretation of Willa Cather's O Pioneers!
[ترجمه گوگل]از فردیت مردانه تا محیط گرایی زنانه: تفسیر اکوفمینیستی از ویلا کاتر ای پیشگامان!
[ترجمه ترگمان]از Masculine Individuality گرفته تا زنان environmentalism: تفسیر ecofeminist از پیشگامان Willa Cather!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For many people, environmentalism has taken the place of socialism as a focus of anti - market sentiment.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از مردم، محیط زیست گرایی جای سوسیالیسم را به عنوان کانون احساسات ضد بازار گرفته است
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از مردم، environmentalism جایگاه سوسیالیسم را به عنوان کانون احساسات ضد بازار برگزیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Consumerism in this second sense and environmentalism, both powerful in Western societies, do not coexist comfortably.
[ترجمه گوگل]مصرف گرایی در این معنای دوم و محیط زیست گرایی، هر دو قدرتمند در جوامع غربی، به راحتی همزیستی ندارند
[ترجمه ترگمان]consumerism در این حس دوم و environmentalism، که هر دو در جوامع غربی قدرتمند هستند، به راحتی با هم هم زیستی ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hence with regard to environmentalism we have a distorted hubris, even dark influence.
[ترجمه گوگل]از این رو با توجه به محیط زیست گرایی، ما یک غرور تحریف شده، حتی نفوذ تاریک داریم
[ترجمه ترگمان]از این رو با توجه به environmentalism ما یک غرور و غرور و حتی نفوذ تیره داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tesco is also reacting to environmentalism by presenting itself as both healthy and green.
[ترجمه گوگل]تسکو همچنین با معرفی خود به عنوان سالم و سبز به محیط زیست گرایی واکنش نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین تسکو به environmentalism با ارائه خود به عنوان هر دو سالم و هم سبز واکنش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Scientism and environmentalism stand for two different ideas of nature.
[ترجمه گوگل]علم گرایی و محیط زیست دو ایده متفاوت از طبیعت هستند
[ترجمه ترگمان]scientism و environmentalism برای دو ایده متفاوت از طبیعت ایستاده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• advocacy for the preservation of natural environments

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : environ
✅️ اسم ( noun ) : environment / environmentalism / environmentalist
✅️ صفت ( adjective ) : environmental
✅️ قید ( adverb ) : environmentally
زیست بوم گرایی _هواخواهی زیست بوم گرایی
environmentalism ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: دفاع از محیط زیست
تعریف: اعتقاد به حفاظت از محیط‏زیست
طرفدار محیط زیست
محیط زیست شناسی
محیط زیست گرایی
محیط گرایی

بپرس