environmental

/ənˌvaɪrənˈmentl̩//ɪnˌvaɪərənˈmentl̩/

معنی: محیطی
معانی دیگر: محیطی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to the natural environment, and esp. to the ecological effects of altering it or attempts made to protect it.

- Environmental pollution is a serious problem.
[ترجمه گوگل] آلودگی محیط زیست یک مشکل جدی است
[ترجمه ترگمان] آلودگی محیط زیست یک مشکل جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of or pertaining to external conditions or surroundings.

- Students' attitudes toward school are very much affected by environmental influences.
[ترجمه گوگل] نگرش دانش آموزان نسبت به مدرسه بسیار تحت تأثیر تأثیرات محیطی است
[ترجمه ترگمان] نگرش دانشجویان نسبت به مدرسه بسیار تحت تاثیر تاثیرات محیطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He examined the relationship between nutrition and stress, but failed to take into account environmental factors.
[ترجمه گوگل] او رابطه بین تغذیه و استرس را بررسی کرد، اما نتوانست عوامل محیطی را در نظر بگیرد
[ترجمه ترگمان] او رابطه بین تغذیه و استرس را بررسی کرد اما نتوانست عوامل محیطی را در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: in medicine, of or relating to hazards originating in the environment, esp. those hazards common to industrialized societies.

- The root of the workers' environmental illness proved to be exposure to a toxic chemical on the job.
[ترجمه گوگل] ثابت شد که ریشه بیماری محیطی کارگران قرار گرفتن در معرض یک ماده شیمیایی سمی در محل کار است
[ترجمه ترگمان] ثابت شد که ریشه بیماری محیطی کارگران در معرض یک ماده شیمیایی سمی در این شغل قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. environmental advocacy groups
گروه های هوادار حفاظت محیط زیست

2. The practice had far-reaching environmental consequences.
[ترجمه گوگل]این عمل پیامدهای زیست محیطی گسترده ای داشت
[ترجمه ترگمان]این عمل عواقب زیست محیطی بسیار گسترده ای داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Environmental impact reports are required under many circumstances by federal and state law.
[ترجمه گوگل]گزارش‌های اثرات زیست‌محیطی تحت شرایط بسیاری توسط قوانین فدرال و ایالتی مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]گزارش های زیست محیطی در بسیاری از موارد از سوی قانون ایالتی و ایالتی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. if everyone could make a big contribution to environmental protection, our home will become much more beautiful.
[ترجمه گوگل]اگر همه بتوانند سهم بزرگی در حفاظت از محیط زیست داشته باشند، خانه ما بسیار زیباتر می شود
[ترجمه ترگمان]اگر همه بتوانند سهم بزرگی در حفاظت از محیط زیست داشته باشند، خانه ما بسیار زیباتر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Support for environmental issues cuts across traditional party lines.
[ترجمه گوگل]حمایت از مسائل زیست محیطی از خطوط سنتی حزب خارج می شود
[ترجمه ترگمان]حمایت از مسائل زیست محیطی از طریق خطوط حزبی قدیمی قطع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many claimed to be environmental refugees, leaving for the sake of their health.
[ترجمه گوگل]بسیاری ادعا کردند که پناهنده محیط زیست هستند و به خاطر سلامتی خود را ترک کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری ادعا می کنند که پناهندگان محیطی هستند و به خاطر سلامتی خود باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The declaration asked governments to consider introducing new environmental taxes.
[ترجمه گوگل]در این بیانیه از دولت ها خواسته شده بود که وضع مالیات های زیست محیطی جدید را در نظر بگیرند
[ترجمه ترگمان]این بیانیه از دولت ها خواسته است تا مالیات های جدید زیست محیطی را در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Environmental groups plan to stage public protests during the conference.
[ترجمه گوگل]گروه‌های محیط‌زیست قصد دارند در طول کنفرانس اعتراضات عمومی برگزار کنند
[ترجمه ترگمان]گروه های زیست محیطی قصد دارند تا در طی این کنفرانس اعتراضات عمومی را اجرا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Environmental issues came to the fore in the 1980s.
[ترجمه گوگل]مسائل زیست محیطی در دهه 1980 مطرح شد
[ترجمه ترگمان]مشکلات زیست محیطی در دهه ۱۹۸۰ پیش از این مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Environmental awareness has increased over the years.
[ترجمه گوگل]آگاهی زیست محیطی در طول سال ها افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]آگاهی از محیط زیست در طول سالیان افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These measures are strongly supported by environmental groups.
[ترجمه گوگل]این اقدامات به شدت توسط گروه های زیست محیطی حمایت می شود
[ترجمه ترگمان]این اقدامات به شدت توسط گروه های زیست محیطی پشتیبانی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These policies could lead the country to environmental catastrophe.
[ترجمه گوگل]این سیاست ها می تواند کشور را به سمت فاجعه زیست محیطی سوق دهد
[ترجمه ترگمان]این سیاست ها می تواند کشور را به فاجعه زیست محیطی بکشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This thorny problem on the environmental protection floored the new mayor.
[ترجمه گوگل]این مشکل خاردار در حفاظت از محیط زیست، شهردار جدید را زیر سوال برد
[ترجمه ترگمان]این مشکل ناراحت کننده در حفاظت از محیط زیست، شهردار جدید را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She usually writes about environmental issues.
[ترجمه گوگل]او معمولا در مورد مسائل زیست محیطی می نویسد
[ترجمه ترگمان]او معمولا درباره مسائل زیست محیطی می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The environmental argument was a deciding factor.
[ترجمه گوگل]بحث محیطی یک عامل تعیین کننده بود
[ترجمه ترگمان]بحث محیطی یک عامل تعیین کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محیطی (صفت)
environmental

تخصصی

[ریاضیات] محیطی

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the environment
environmental means concerned with or relating to the natural world.
environmental also means relating to the surroundings in which a person or animal lives.

پیشنهاد کاربران

1. محیطی 2. ( مربوط به ) محیط زیست یا حفظ محیط زیست
مثال:
environmental cases
موضوعات مربوط به محیط زیست
محیطی
مثال: We need to protect our environmental resources.
ما باید منابع محیطی خود را حفاظت کنیم.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : environ
✅️ اسم ( noun ) : environment / environmentalism / environmentalist
✅️ صفت ( adjective ) : environmental
✅️ قید ( adverb ) : environmentally
محیطی
محیطی، محیط زیستی، زیست محیطی
زیست محیطی
پیرامونی
محیط زیستی، طبیعت و یا بی ضرر به ضرر به محیط زیست و طبیعت
یا در چیزها و جاهایی که از محیط زیست محافظت میکنند، و یا قابل بازگشت به طبیعت باشند هم استفاده میشوند ولی بیشتر و منحصرا به معنی محیط و محیط زیست به کرا میرود

بپرس