environ

/ɪnˈvaɪərən//ɪnˈvaɪərən/

معنی: محاصره کردن، احاطه کردن، دور زدن، دور کسی یا چیزی را گرفتن
معانی دیگر: گردگیری کردن، دور (چیزی را) گرفتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: environs, environing, environed
• : تعریف: to form a circle around; encircle or surround.
مشابه: encircle, surround

جمله های نمونه

1. The town and its environs are inviting, with recreational attractions and art museums.
[ترجمه گوگل]شهر و اطراف آن با جاذبه های تفریحی و موزه های هنری جذاب است
[ترجمه ترگمان]شهر و اطرافش با جاذبه های تفریحی و موزه های هنری دعوت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was aware of traffic hazards in the environs of Bristol and stretches of hazardous road in the Gloucestershire countryside.
[ترجمه گوگل]او از خطرات ترافیکی در حومه بریستول و امتداد جاده های خطرناک در حومه گلوسترشایر آگاه بود
[ترجمه ترگمان]او از خطرات ترافیکی در حومه بریستول و امتداد جاده ای خطرناک در countryside شایر آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I drive around this city and its environs.
[ترجمه گوگل]من در اطراف این شهر و اطراف آن رانندگی می کنم
[ترجمه ترگمان]من به دور این شهر و حومه شهر رانندگی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Even here, in the environs of the farm, there were snares.
[ترجمه گوگل]حتی اینجا، در اطراف مزرعه، تله وجود داشت
[ترجمه ترگمان]حتی در اینجا، در حومه مزرعه، یک تله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A day spent exploring the environs of Keld is a day to remember.
[ترجمه گوگل]یک روز صرف کاوش در اطراف کلد، روزی است که باید به یاد بیاورید
[ترجمه ترگمان]یک روز به گردش در حومه of یک روز برای به یاد آوردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We became very familiar with Boston and its environs.
[ترجمه گوگل]ما با بوستون و اطراف آن بسیار آشنا شدیم
[ترجمه ترگمان]از بوستون و حومه شهر خیلی آشنا شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Here in the verdant environs of Forest House is unchanged rural Essex.
[ترجمه گوگل]اینجا در محیط سرسبز خانه جنگلی بدون تغییر اسکس روستایی است
[ترجمه ترگمان]اینجا در محیط سبز و سرسبز خانه جنگل، روستایی اسکس تغییر نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Framsden mill and its environs will illustrate what I mean about the compactness and self-sufficiency of the rural villages in East Anglia.
[ترجمه گوگل]آسیاب فرامزدن و اطراف آن منظور من را در مورد فشردگی و خودکفایی روستاهای روستایی در شرق آنگلیا نشان خواهد داد
[ترجمه ترگمان]آسیای Framsden و اطرافش آن چیزی را نشان خواهند داد که من در مورد تراکم و خودکفایی روستاهای روستایی in شرقی صحبت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The disclosure has various forms a separate environ - IImental report or attach it to the financial statement.
[ترجمه گوگل]افشا دارای اشکال مختلف یک گزارش محیطی جداگانه است یا آن را به صورت مالی پیوست می کند
[ترجمه ترگمان]این افشا، انواع مختلفی از گزارش environ را در اختیار دارد و یا آن را به بیانیه مالی می چسباند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods: Using the Standard environ mental monitoring method issued by Chinese Environmental Protection Bureau.
[ترجمه گوگل]روش ها: با استفاده از روش استاندارد نظارت بر محیط زیست صادر شده توسط اداره حفاظت از محیط زیست چین
[ترجمه ترگمان]روش ها: استفاده از روش نظارت بر محیط زیست استاندارد که توسط اداره حفاظت از محیط زیست چین صادر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Researchers at Environ fit Internationalhavedeveloped the a clean-burning cook stovethatuses less fuel and reduces smoke.
[ترجمه گوگل]محققان Environ fit International یک اجاق آشپزی با سوخت تمیز ساخته اند که سوخت کمتری مصرف می کند و دود را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]محققان در Environ با استفاده از یک آشپز با سوخت پاک، سوخت کمتری را کم می کنند و دود را کاهش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. China Everbright International (Stock Code 2 a principally environ performer, registered rosy yesterday defying the market, looking potential to upthrust further.
[ترجمه گوگل]China Everbright International (کد سهام 2 که عمدتاً عملکرد محیطی دارد، دیروز به ثبت رسیده است که بازار را به چالش می کشد و به دنبال پتانسیل افزایش بیشتر است
[ترجمه ترگمان]شرکت بین المللی Everbright چین (کد اوراق بهادار)۲ یک نفر به طور عمده در روز گذشته گل سرخ را به مبارزه با بازار نشان داد و پتانسیل خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Environmental Geo-technology mainly covers the environ mental problems of engineering geology, solid rock mechanics and the concepts of two environment engineering.
[ترجمه گوگل]ژئوتکنولوژی محیطی عمدتاً مشکلات ذهنی محیطی زمین شناسی مهندسی، مکانیک سنگ جامد و مفاهیم مهندسی دو محیط را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]Geo محیطی - فن آوری عمدتا محیط زیست مشکلات ذهنی زمین شناسی مهندسی، مکانیک سنگ جامد و مفاهیم دو محیط مهندسی محیط زیست را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Responsible of complying with the Environ mental Policy, and the applicable Quality and Environmental Management Systems.
[ترجمه گوگل]مسئول رعایت خط مشی زیست محیطی و سیستم های مدیریت کیفیت و محیط زیست قابل اجرا می باشد
[ترجمه ترگمان]مسیول همسویی با سیاست ذهنی Environ، و کیفیت قابل اجرا و سیستم های مدیریت محیطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محاصره کردن (فعل)
begird, girt, surround, besiege, gird, blockade, beleaguer, encompass, environ, seal off

احاطه کردن (فعل)
envelop, circle, ring, sphere, skirt, beset, hoop, orb, hedge, encircle, beleaguer, hem, corral, encompass, girdle, environ, pale, cincture, circuit, clip, whelm, ensphere, impale, insphere, laager

دور زدن (فعل)
twinge, round, circle, skirt, environ, orbit, revolve, recur, compass, perambulate, wamble, send round

دور کسی یا چیزی را گرفتن (فعل)
environ

انگلیسی به انگلیسی

• form a circle; encircle, surround

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : environ
✅️ اسم ( noun ) : environment / environmentalism / environmentalist
✅️ صفت ( adjective ) : environmental
✅️ قید ( adverb ) : environmentally
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To surround or encircle 🏰
🔍 مترادف: Encircle
✅ مثال: The castle was environed by a deep moat
اطراف، حومه
حوالی، حول و حوش ،
حدود. حدودا. حول و حوش

حومه

بپرس