envenom

/ɪnˈvenəm//ɪnˈvenəm/

معنی: الوده کردن، زهرالود کردن، رهراگین کردن ، مشوب کردن
معانی دیگر: (مجازی) کین مند کردن، کین آگین کردن، تلخ کام کردن، (مجازی) مسموم کردن، زهرین کردن، زهردار کردن، سم در چیزی (یا روی چیزی) قرار دادن، زهرآگین کردن، رهراگین کردن مج مشوب کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: envenoms, envenoming, envenomed
(1) تعریف: to make poisonous as by the insertion of venom.

(2) تعریف: to cause to be resentful or hostile.
مشابه: embitter

جمله های نمونه

1. "Surprise Attacks" (Combat): This talent now correctly prevents "Envenom" from being dodged.
[ترجمه گوگل]"حملات غافلگیر کننده" (مبارزه): این استعداد اکنون به درستی از طفره رفتن "Envenom" جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]\"حمله غافلگیرانه\" (نبرد): این استعداد در حال حاضر به درستی از جاخالی دادن جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Envenom : The tooltip values have been corrected to be accurate.
[ترجمه گوگل]Envenom: مقادیر راهنمای ابزار اصلاح شده اند تا دقیق باشند
[ترجمه ترگمان]Envenom: مقادیر tooltip تصحیح شده اند تا دقیق باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Surprise Attacks": This talent now correctly prevents "Envenom" from being dodged.
[ترجمه گوگل]حملات غافلگیرکننده: این استعداد اکنون به درستی از طفره رفتن «Envenom» جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]حمله غافلگیرانه: این استعداد در حال حاضر به درستی از dodged شدن جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Glyph of Envenom -- Your Envenom ability no longer consumes Deadly Poison from your target.
[ترجمه گوگل]Glyph of Envenom - توانایی Envenom شما دیگر سم کشنده را از هدف شما مصرف نمی کند
[ترجمه ترگمان]Glyph - - توانایی Envenom شما دیگر زهر کشنده را از هدف خود مصرف نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Any melee criticing strike! including those from speciing intrusions (Mutilgot! Envenom! etc). It will not proc from poison crits.
[ترجمه گوگل]هر اعتصاب انتقاد غوغایی! از جمله مواردی که از speciing نفوذ (Mutilgot! Envenom! و غیره) از کریت های سمی خارج نمی شود
[ترجمه ترگمان]این جنگ به جنگ منجر شده؟ که شامل اون intrusions غیر مجاز هم میشه! envenom - - - - - - - غیره و غیره از سم \"crits\" خبری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Any melee criticing strike: including those from speciing disorder (Mutilgot: Envenom: etc). It will not proc from poison crits.
[ترجمه گوگل]هر گونه اعتصاب انتقاد غوغا: از جمله مواردی که ناشی از اختلال speciing هستند (Mutilgot: Envenom: و غیره) از کریت های سمی خارج نمی شود
[ترجمه ترگمان]هر گونه آشوب و برخورد شدید از جمله اختلالات from (Mutilgot: Envenom: Envenom و غیره) این به تعویق انداختن سم poison نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الوده کردن (فعل)
imbrue, defile, befoul, infect, envenom, mess, muck, smutch

زهرالود کردن (فعل)
poison, envenom, empoison

رهراگین کردن ، مشوب کردن (فعل)
envenom

انگلیسی به انگلیسی

• make venomous; fill with hate; poison

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : envenom
✅️ اسم ( noun ) : venom
✅️ صفت ( adjective ) : venomous
✅️ قید ( adverb ) : venomously
به نظرم بهتره براش یه معادل ساخته بشه. توی کتابی که دارم ترجمه میکنم envenom یه عملیه که اتفاق میوفته و زهر وارد بدن میشه.
به نظرم زهرزدگی یا چیزی مشابهش باید استفاده بشه چون تو فارسی معادلی براش پیدا نکردم
هر کی معادلی براش پیدا کرد یه پیام به من بده
Niayesh. Forghani@yahoo. com

بپرس