2. The tyrant was deaf to the entreaties of the slaves.
[ترجمه نوید همتی] ارباب به التماس های برده ها بی اعتنا بود
|
[ترجمه شان] آن ستمگر ( ظالم ) در برابر التماس های بردگان، ناشنوا بود.
|
[ترجمه گوگل]ظالم در برابر التماس های بردگان کر بود [ترجمه ترگمان]نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He began with entreaties and ended with a threat.
[ترجمه شان] او ( سخنش ) را با التماس و تمنا، آغاز کرد و با تهدید به پایان برد.
|
[ترجمه گوگل]او با التماس شروع کرد و با تهدید به پایان رساند [ترجمه ترگمان]او با التماس و التماس شروع به صحبت کرد و با تهدید به پایان رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We were all moved by her entreaties.
[ترجمه گوگل]همه ما تحت تأثیر التماس های او قرار گرفتیم [ترجمه ترگمان]ما همه با اصرار او حرکت کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The FA has resisted all entreaties to pledge its support to the cam-paign.
[ترجمه گوگل]اتحادیه فوتبال انگلیس در برابر همه درخواستها برای حمایت از کمپین مقاومت کرده است [ترجمه ترگمان]FA با تمام درخواست های خود مبنی بر تعهد خود به the - paign مقاومت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The murderer's entreaties for mercy availed to nothing.
[ترجمه گوگل]التماس های قاتل برای رحمت فایده ای نداشت [ترجمه ترگمان]التماس و التماس قاتل به هیچ چیز فایده نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She held up her arms in entreaty.
[ترجمه گوگل]دستانش را به نشانه التماس بالا گرفت [ترجمه ترگمان]دست هایش را به التماس بالا گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She refused to become involved with him despite his passionate entreaties.
[ترجمه گوگل]علیرغم التماس های پرشور او حاضر نشد با او درگیر شود [ترجمه ترگمان]با وجود درخواست های عاشقانه او از شرکت در این کار خودداری کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His life was meaningless without Coleen, she had not replied to his entreaties so he would end it all.
[ترجمه گوگل]زندگی او بدون کولین بی معنی بود، او به التماس های او پاسخ نداده بود تا او به همه چیز پایان دهد [ترجمه ترگمان]زندگی او بی آن که Coleen بی معنی باشد، به entreaties جواب نداده بود تا همه چیز را به پایان برساند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Such entreaties to passing travellers were not infrequent in lonely country at the time.
[ترجمه گوگل]چنین التماس هایی به مسافران رهگذر در آن زمان در کشور تنهایی کم نبود [ترجمه ترگمان]بارها و بارها از مسافران عبور کرده و در آن زمان در یک کشور تنها بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Thus, year after year, working people turn a deaf ear to union entreaties.
[ترجمه گوگل]بنابراین، سال به سال، کارگران گوش خود را به درخواست های صنفی کر می کنند [ترجمه ترگمان]بنابراین، سال به سال، افراد شاغل یک گوش ناشنوا را به درخواست های اتحادیه تبدیل می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Cinderella begs to be permitted to go. Despite denials, she persists in her entreaties.
[ترجمه گوگل]سیندرلا التماس می کند که اجازه رفتن داشته باشد علیرغم انکارها، او به التماس های خود پافشاری می کند [ترجمه ترگمان]سیندرلا خواهش می کند که به من اجازه رفتن بدهد با وجود انکار، او اصرار می ورزد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I found him hostile to my entreaties.
[ترجمه گوگل]او را با التماس های من دشمنی می دیدم [ترجمه ترگمان]من او را با التماس و التماس های من آشنا کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These entreaties, though modified, come in a direct line from the prophets of the Old Testament.
[ترجمه گوگل]این التماس ها، اگرچه اصلاح شده اند، اما مستقیماً از پیامبران عهد عتیق آمده است [ترجمه ترگمان]این تضرع آمیز، هر چند تغییر یافته بود، در خطی مستقیم از پیامبران کتاب عهد قدیم آمده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• plea, request an entreaty is a humble and serious request; a formal word.
پیشنهاد کاربران
**Definition: ** An earnest or humble request. درخواست جدی یا فروتنانه. **Example Sentence:** She made an entreaty to the king for mercy. او از پادشاه برای بخشش درخواست جدی کرد. **Additional Example:** ... [مشاهده متن کامل]
His entreaty for help was met with silence. درخواست جدی او برای کمک با سکوت مواجه شد. **Synonyms:** - Plea - Appeal - Petition مترادف ها: - درخواست - تقاضا - عریضه **Usage in a Sentence:** The villagers made an entreaty to the government for better roads. روستاییان از دولت برای جاده های بهتر درخواست جدی کردند. **Related Forms:** - Entreat ( verb ) : To ask earnestly or anxiously. - Entreatingly ( adverb ) : In a manner of earnest pleading. اشکال مرتبط: - درخواست کردن ( فعل ) : به طور جدی یا با نگرانی درخواست کردن. - به طور جدی ( قید ) : به شیوه ای از درخواست جدی.