[ترجمه گوگل]تام در مورد این مکان بسیار مشتاق بود [ترجمه ترگمان]تام از این محل خیلی علاقه مند بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He is enthusiastic about pop music.
[ترجمه امین] او به موسیقی پاپ علاقه مند است.
|
[ترجمه قدیمن] از موسیقی پاپ خوشش میاد
|
[ترجمه گوگل]او مشتاق موسیقی پاپ است [ترجمه ترگمان]او در مورد موسیقی پاپ مشتاق است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The violinist got an enthusiastic encore.
[ترجمه گوگل]نوازنده ویولن یک انک پرشور دریافت کرد [ترجمه ترگمان]نوازنده ویولن دوباره شروع به آواز خواندن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The audience was / were enthusiastic on the opening night of the play.
[ترجمه گوگل]تماشاگران در شب افتتاحیه نمایش مشتاق / بودند [ترجمه ترگمان]حضار در شب افتتاحیه این نمایش هیجان زده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We are enthusiastic over the possibilities of. . .
[ترجمه گوگل]ما نسبت به امکانات مشتاق هستیم [ترجمه ترگمان]ما به احتمالات مربوط به … [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I am enthusiastic over a project for building a new bridge.
[ترجمه گوگل]من مشتاق پروژه ای برای ساختن یک پل جدید هستم [ترجمه ترگمان]من شیفته یک پروژه برای ساخت یک پل جدید هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She's all enthusiastic about China now that she's been there.
[ترجمه گوگل]او اکنون که آنجا بوده تماماً مشتاق چین است [ترجمه ترگمان]حالا که اون اونجا بوده، اون همه به چین علاقه داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. All the staff are enthusiastic about the project.
[ترجمه گوگل]همه کارکنان در مورد پروژه مشتاق هستند [ترجمه ترگمان]همه کارکنان در مورد این پروژه مشتاق هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He drew reassurance from the enthusiastic applause.
[ترجمه گوگل]او از تشویق های پرشورش اطمینان خاطر گرفت [ترجمه ترگمان]او از تشویق پرشوری که در دست داشت، اطمینان خاطر داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Politicians have given an enthusiastic welcome to the Queen's speech.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران از سخنرانی ملکه استقبال پرشور کردند [ترجمه ترگمان]سیاستمداران از سخنرانی ملکه استقبال پرشوری کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Critics were uniformly enthusiastic about the production.
[ترجمه گوگل]منتقدان به طور یکسان در مورد تولید مشتاق بودند [ترجمه ترگمان]منتقدان به طور یک سان نسبت به تولید مشتاق بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They acknowledged the enthusiastic plaudits of the crowd.
[ترجمه گوگل]آنها تمجیدهای پرشور جمعیت را تصدیق کردند [ترجمه ترگمان]آن ها تحسین پرشور جمعیت را تایید کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• excited, zealous, intensely interested if you are enthusiastic about something, you want to do it very much or like it very much, and show this in an excited way.
✅ مشتاق ( ذوق ، اشتیاق ) اشتیاق به انجام یا داشتن چیزی. . . eager to do or have something
enthusiastic adjective به معنای مشتاق و علاقه مند هستش اما یک نکته خیلی مهم هستش که فعلverb نیست و صفت adjective هست یعنی معنای شوق داشتن نمیدهد! این ذوق و شوق هم می تواند برای اشیا باشد هم برای انسان. ... [مشاهده متن کامل]
feeling or showing a lot of excitement and interest about somebody/something مثال: She was still really enthusiastic about going to Spain.
Feeling of showing a lot of interest and excitement about something اگه دوست داشتید لایک کنید 🌌💎
پر و پا قرص مثلا بگیم " طرفدار پر و پا قرص "
شیفته
cheerful - eager
عاشق، پرشوث، علاقمند، دلباخته
full of a strong filling of wanting to do something or like something