1. the singer delays (in order) to enthuse the audience
تاخیر خواننده برای مشتاق کردن حضار است.
2. I want my colleagues to continue to enthuse about the job and teach effectively.
 [ترجمه گوگل]من از همکارانم می خواهم که همچنان در مورد کار مشتاق باشند و به طور مؤثر تدریس کنند 
[ترجمه ترگمان]من می خواهم همکارانم این کار را ادامه دهند و به طور موثر تدریس کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. A good retailer will enthuse about his stock and tempt you to try new foods.
 [ترجمه گوگل]یک خرده فروش خوب در مورد سهام خود مشتاق است و شما را وسوسه می کند که غذاهای جدید را امتحان کنید 
[ترجمه ترگمان]یک خرده فروش خوب در مورد سهام خود صحبت می کند و شما را وسوسه می کند تا غذاهای جدید را امتحان کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Soho, meanwhile, enthuse and make me feel like a miserable old fart.
 [ترجمه گوگل]در همین حال، سوهو به من شور میزند و باعث میشود احساس کنم که یک گوز قدیمی بدبخت هستم 
[ترجمه ترگمان]در این میان سوهو و در عین حال مرا مانند یک گوز پیر احساس می کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Does your spouse still stimulate and enthuse you?
 [ترجمه گوگل]آیا همسرتان هنوز هم شما را تحریک می کند و به شما اشتیاق می دهد؟ 
[ترجمه ترگمان]آیا همسر شما هنوز هم شما را تحریک و تحریک می کند؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The best Rather could do was enthuse about shadowy figures in crowds who might or might not be somebody guilty of something.
 [ترجمه گوگل]بهترین کاری که بیشتر میتوانست انجام دهد این بود که در مورد چهرههای سایهای در میان جمعیت که ممکن است کسی در کاری مقصر باشند یا نباشند، اشتیاق داشته باشد 
[ترجمه ترگمان]بهترین کاری که می توانست بکند این بود که درباره چهره های سایه ای در جمعیتی صحبت کند که ممکن بود کسی را به خاطر چیزی گناهکار نداند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Although Leonardo has attempted to enthuse his players further, he understands the task in hand involves a major push, as well as a degree of perfection from now until the end of term.
 [ترجمه گوگل]اگرچه لئوناردو تلاش کرده است بازیکنانش را بیشتر به وجد بیاورد، اما او میداند که وظیفهای که در دست دارد شامل یک فشار بزرگ و همچنین درجهای از کمال از هم اکنون تا پایان دوره است 
[ترجمه ترگمان]اگر چه لئوناردو تلاش کرده است که بازیکنان خود را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد، او درک می کند که کار در دست شامل یک فشار بزرگ و نیز درجه کمال از هم اکنون تا پایان ترم است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. He did not enthuse over the purchases.
9. It's hard not to enthuse after this first episode of Alan Wake.
 [ترجمه گوگل]سخت است که بعد از اولین قسمت از Alan Wake مشتاق نباشیم 
[ترجمه ترگمان]خیلی سخته که بعد از این قسمت اول، الن بیدار بشه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. And you'll likely get an enthuse sciatic reply from your new friend .
 [ترجمه گوگل]و احتمالاً یک پاسخ سیاتیک مشتاقانه از دوست جدید خود دریافت خواهید کرد 
[ترجمه ترگمان]و به احتمال زیاد جواب reply enthuse از دوست جدیدتون به دست میارید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. I've repeatedly tried to enthuse him about commercial possibilities, but he scoffs and sends me chases.
 [ترجمه گوگل]من بارها سعی کردم او را در مورد احتمالات تجاری مشتاق کنم، اما او مسخره می کند و مرا تعقیب می کند 
[ترجمه ترگمان]چندین بار سعی کردم راجع به امکانات تجاری با او حرف بزنم، اما او مرا دنبال کرد و دنبال نخود سیاه فرستاد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Vivian and Wilson, on the other hand, seldom enthuse over their adopted home; half the time, they barely notice it's there.
 [ترجمه گوگل]ویویان و ویلسون، از سوی دیگر، به ندرت مشتاق خانه فرزندخوانده خود می شوند نیمی از زمان، آنها به سختی متوجه وجود آن می شوند 
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر ویویان و ویلسون به ندرت به خانه their می رفتند و نصف این مدت به ندرت متوجه آن می شدند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Enthuse everybody in your company to "Think Customer".
 [ترجمه گوگل]همه افراد شرکت خود را به "مشتری فکر کنید" تشویق کنید 
[ترجمه ترگمان]\"به مشتری فکر کنید\" 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. I'm not enthuse over my job any more than before.
 [ترجمه گوگل]من بیش از قبل مشتاق کارم نیستم 
[ترجمه ترگمان]من بیشتر از قبل از شغلم خسته نشدم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. Enthuse . Show enthusiasm openly! Rotary should be fun.
 [ترجمه گوگل]مشتاق  اشتیاق خود را آشکارا نشان دهید! روتاری باید سرگرم کننده باشد 
[ترجمه ترگمان]enthuse نشان دادن شور و شوق آشکار! روتاری باید سرگرم کننده باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید