entertainingly


بطوریکه سرگرم کند، بطورتفریح دهنده

جمله های نمونه

1. The complexities of economics are clearly and entertainingly explained.
[ترجمه گوگل]پیچیدگی های اقتصاد به وضوح و سرگرم کننده توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی اقتصاد به وضوح و entertainingly توضیح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Great post, Dan, and entertainingly written as well. LoL.
[ترجمه گوگل]پست عالی، دن، و همچنین به طرز سرگرم کننده ای نوشته شده است روده بر شدن از خنده
[ترجمه ترگمان]\"یه پست عالی،\" دن و از این هم well lol
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Obama is unlikely to be as entertainingly wacky as Bush, but Obama's deep basketball ties offer unique potential.
[ترجمه گوگل]بعید است که اوباما به اندازه بوش حواس پرت باشد، اما روابط عمیق بسکتبالی اوباما پتانسیل منحصر به فردی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که اوباما مانند بوش احمقانه رفتار کند، اما روابط عمیق بسکتبال اوباما پتانسیل منحصر به فردی را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I can write clearly, concisely, and entertainingly.
[ترجمه گوگل]من می توانم واضح، مختصر و سرگرم کننده بنویسم
[ترجمه ترگمان]من می تونم به طور واضح و دقیق بنویسم و از این کار لذت ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Such impressions must be entertainingly novel to the civilized person.
[ترجمه گوگل]چنین برداشت هایی باید برای افراد متمدن به طرز سرگرم کننده ای بدیع باشد
[ترجمه ترگمان]چنین برداشتی باید برای فرد متمدن یک رمان جالب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The idea of an obscure Chinese heavy-equipment maker buying the Hummer brand is entertainingly unusual for most onlookers.
[ترجمه گوگل]ایده یک سازنده تجهیزات سنگین چینی مبهم که برند هامر را بخرد برای اکثر تماشاگران به طرز سرگرم کننده ای غیرعادی است
[ترجمه ترگمان]ایده خرید یک تولیدکننده تجهیزات سنگین چینی برای اکثر تماشاگران غیر معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Byron's consumed memoirs possessed the merit of being well and entertainingly written.
[ترجمه گوگل]خاطرات مصرف شده بایرون دارای شایستگی خوب و سرگرم کننده نوشته شده بود
[ترجمه ترگمان]خاطرات از دست رفته بایرن بر آن بود که شایستگی خوب بودن و entertainingly را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To illustrate the methods he has in mind, Ramo entertainingly examines subjects as diverse as fish ecology and Hezbollah guerrilla tactics.
[ترجمه گوگل]رامو برای نشان دادن روش‌هایی که در ذهن دارد، موضوعات متنوعی مانند بوم‌شناسی ماهی و تاکتیک‌های چریکی حزب‌الله را به صورت سرگرم‌کننده بررسی می‌کند
[ترجمه ترگمان]برای نشان دادن روش هایی که او در ذهن دارد، Ramo entertainingly موضوعات مختلف را به عنوان اکولوژی ماهی و تاکتیک های چریکی حزب الله مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Justin Fox's description of how the idea evolved and conquered is fascinating and entertainingly told.
[ترجمه گوگل]توصیف جاستین فاکس از چگونگی تکامل و تسخیر این ایده بسیار جذاب و سرگرم کننده است
[ترجمه ترگمان]توصیف جاستین از این که چگونه این ایده تکامل یافت و مغلوب شد، جذاب و جذاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• amusingly, in an interesting manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : entertain
✅️ اسم ( noun ) : entertainment / entertainer
✅️ صفت ( adjective ) : entertaining
✅️ قید ( adverb ) : entertainingly
به طرز سرگرم کننده ای
به طور مشغول کننده ای
به طور دلپذیری
به طرز خوشایندی
به طرزی لذتبخش
___________به نقل از هزاره
به طور سرگرم کننده ای

بپرس