1. an entertaining show
نمایشی سرگرم کننده
2. they are still entertaining hopes of a peaceful settlement of the matter
آنان هنوز امید به حل مسالمت آمیز آن مطلب را در سر می پرورانند.
3. to swing a sale by entertaining the customer
با پذیرایی از مشتری فروش را به انجام رساندن
4. i like to do a lot of entertaining
من از مهمانداری (پذیرایی کردن) خوشم می آید.
5. Children's TV nowadays is much more entertaining.
[ترجمه گوگل]تلویزیون کودکان امروزه بسیار سرگرم کننده تر است
[ترجمه ترگمان]این روزها تلویزیون کودکان بسیار سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The job involves a lot of entertaining.
[ترجمه گوگل]این کار شامل سرگرمی های زیادی است
[ترجمه ترگمان]این شغل بسیار سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The others seemed to find my discomfort hugely entertaining.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که دیگران ناراحتی من را بسیار سرگرم کننده می دانند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید بقیه ناراحتی مرا خیلی دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Barbecues are a favourite way of entertaining friends.
[ترجمه گوگل]کباب کردن روش مورد علاقه برای سرگرمی دوستان است
[ترجمه ترگمان]barbecues یک روش محبوب برای سرگرم کردن دوستان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was highly entertaining for the people around them.
[ترجمه گوگل]برای اطرافیانشان بسیار سرگرم کننده بود
[ترجمه ترگمان]برای مردمی که در اطرافشان بودند بسیار سرگرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This is actually a very entertaining book putting over serious health messages.
[ترجمه گوگل]این در واقع یک کتاب بسیار سرگرم کننده است که پیام های جدی سلامتی را به شما منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]این در واقع یک کتاب بسیار سرگرم کننده است که بر روی پیام های سلامتی جدی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I found the talk both informative and entertaining.
[ترجمه گوگل]من سخنرانی را هم آموزنده و هم سرگرم کننده یافتم
[ترجمه ترگمان]من صحبت را هم آموزنده و هم سرگرم کننده یافتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She was always so funny and entertaining.
[ترجمه گوگل]او همیشه خیلی بامزه و سرگرم کننده بود
[ترجمه ترگمان]همیشه بامزه و سرگرم کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She gave a very entertaining talk entitled "My life and hard times".
[ترجمه گوگل]او یک سخنرانی بسیار سرگرم کننده با عنوان "زندگی و روزهای سخت من" ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]او یک سخنرانی بسیار سرگرم کننده با عنوان \"زندگی من و زمان های سخت\" به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Do you get an allowance for entertaining clients ?
[ترجمه گوگل]آیا برای پذیرایی از مشتریان کمک هزینه دریافت می کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا برای سرگرم کردن مشتریان پول نقد دریافت می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید