enteron


(کالبد شناسی) مجرای گوارشی، گوارشراه (از گلو تا مقعد)، لوله هاضمه، روده، 1- آغاز کردن، شروع کردن 2- استفاده بردن از، متمتع شدن، بهره گرفتن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the alimentary canal.

جمله های نمونه

1. The lumbago fit of enteron ulcer is concerned with food more etc.
[ترجمه گوگل]تناسب کمری زخم انترون بیشتر به غذا مربوط می شود و غیره
[ترجمه ترگمان]بستری شدن از زخم enteron مربوط به غذا و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The most obvious is that enteron symptom, such as anorexia, nausea, vomiting, abdominal pain, abdominal distension fat, anaerobic.
[ترجمه گوگل]بارزترین علامت آنترون است، مانند بی اشتهایی، تهوع، استفراغ، درد شکم، چربی اتساع شکم، بی هوازی
[ترجمه ترگمان]The که نشانه enteron، تهوع، تهوع، استفراغ، استفراغ شکمی و distension و anaerobic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Why is the patient majority of enteron cancer haematemesis and dead?
[ترجمه گوگل]چرا اکثر بیماران مبتلا به سرطان انترون هماتمز و مرده هستند؟
[ترجمه ترگمان]چرا اکثریت بیماران مبتلا به سرطان enteron haematemesis و مرده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results:Older patients enteron symptom was not apparent, and drug-related helicobacter pylori infection rates high, 5 95%.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: علائم انترون در بیماران مسن‌تر آشکار نبود و میزان عفونت هلیکوباکتر پیلوری مرتبط با دارو بالا بود، 5/95%
[ترجمه ترگمان]نتایج: علائم enteron بیماران مسن تر آشکار نشده اند و میزان آلودگی مربوط به مواد مخدر به میزان بالای ۵ \/ ۵ درصد افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. CD can affect all of the enteron and mainly affects the ileum and cecum, and the diseased parts in UC are only in the colon and rectum.
[ترجمه گوگل]CD می تواند تمام انترون را تحت تأثیر قرار دهد و عمدتاً ایلئوم و سکوم را تحت تأثیر قرار می دهد و قسمت های بیمار در UC فقط در کولون و رکتوم هستند
[ترجمه ترگمان]CD می تواند همه of را تحت تاثیر قرار دهد و عمدتا بر the و cecum تاثیر بگذارد، و قسمت های بیمار در UC تنها در روده و راست روده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Enterococcus was the natural flora comes from enteron of silkworm.
[ترجمه گوگل]انتروکوکوس فلور طبیعی از انترون کرم ابریشم است
[ترجمه ترگمان]Enterococcus گیاهی طبیعی است که از enteron کرم ابریشم طبیعی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The characteristic that because its travel, epidemic haemorrhage heats up (classics air, enteron), so, often can form erupt popular, cause huge to damage to life health of the person.
[ترجمه گوگل]مشخصه ای که چون سفر آن، خونریزی اپیدمی گرم می شود (هوای کلاسیک، انترون)، بنابراین، اغلب می تواند فوران محبوب ایجاد کند، صدمات زیادی به سلامت زندگی فرد وارد می کند
[ترجمه ترگمان]مشخصه آن این است که شیوع بیماری مسری، شیوع خونریزی (آثار کلاسیک، enteron)را گرم می کند، بنابراین اغلب می تواند به شدت محبوب شود، باعث ایجاد آسیب بسیار زیاد به سلامتی انسان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Results There was close relationship between the incidence of enteron tumors in Shangba Village and the drinking water polluted by the Dabaoshan mine.
[ترجمه گوگل]نتایج ارتباط نزدیکی بین بروز تومورهای انترون در روستای شانگبا و آب آشامیدنی آلوده شده توسط معدن داباوشان وجود داشت
[ترجمه ترگمان]نتایج رابطه نزدیکی بین شیوع تومورهای سرطانی در روستای Shangba و آب آشامیدنی آلوده توسط معدن Dabaoshan وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The exploration of the Cim-Chip on the detection of cell tumour marker of the enteron cancer.
[ترجمه گوگل]اکتشاف Cim-Chip در تشخیص نشانگر تومور سلولی سرطان انترون
[ترجمه ترگمان]کشف of - چیپ ها بر روی تشخیص سرطان سلول سرطانی enteron
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Vegetable melon and fruit appears on the market in great quantities, can promote digestive function, want to notice to maintain to splenetic, prevent the enteron disease that food brings.
[ترجمه گوگل]خربزه سبزی و میوه به مقدار زیادی در بازار ظاهر می شود، می تواند عملکرد گوارشی را تقویت کند، می خواهید به حفظ طحال توجه کنید، از بیماری انترون که غذا می آورد جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]هندوانه و میوه گیاهی در مقادیر زیاد در بازار ظاهر می شود و می تواند عملکرد گوارشی را ارتقا دهد و از بیماری enteron که غذا به ارمغان می آورد جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The effects of mucins on the tissues of normal enteron, IBD and colon cancer are being paid close attention by more and more researchers.
[ترجمه گوگل]اثرات موسین بر روی بافت‌های انترون طبیعی، IBD و سرطان روده بزرگ توسط محققان بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]اثرات of در بافت های of نرمال، IBD)و سرطان روده بزرگ توسط محققان بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To analyse the clinical treatment effect of reserved clyster with traditional Chinese medicine on enteron malignancy intestinal obstruction.
[ترجمه گوگل]هدف برای تجزیه و تحلیل اثر درمان بالینی کلیستر رزرو شده با طب سنتی چینی بر انسداد روده بدخیم انترون
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل تاثیر بالینی درمان بالینی مربوط به داروی سنتی چینی بر روی enteron malignancy تومور شناسی روده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper is to research and develop a set of enteron wireless endoscope image processing system and image browsing workstation.
[ترجمه گوگل]این مقاله برای تحقیق و توسعه مجموعه ای از سیستم پردازش تصویر آندوسکوپ بی سیم انترون و ایستگاه کاری مرور تصویر است
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تحقیق و توسعه مجموعه ای از سیستم های پردازش تصویر endoscope بی سیم enteron و ایستگاه کاری مرور تصویر می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The invention is an inhalation micro-sampler, referring to a pill-like swallowable sampler, used to sample liquid in the animal's or human body's enteron.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک میکرونمونه‌گیر استنشاقی است که به نمونه‌بردار قرص‌مانند قابل بلعیدن اشاره دارد که برای نمونه‌گیری مایع در انترون بدن حیوان یا انسان استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]اختراع یک نمونه برداری بسیار بزرگ است که با اشاره به یک نمونه گیر مانند swallowable، برای نمونه برداری از مایع در بدن حیوان یا بدن انسان استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I will enter on my task tomorrow.
[ترجمه گوگل]فردا وارد کارم میشم
[ترجمه ترگمان]من فردا به وظیفه ام عمل خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. She entered on a large property.
[ترجمه گوگل]او در یک ملک بزرگ وارد شد
[ترجمه ترگمان]وارد یک ملک بزرگ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The economy entered on a period of sustained growth.
[ترجمه گوگل]اقتصاد وارد دوره رشد پایدار شد
[ترجمه ترگمان]اقتصاد وارد دوره ای از رشد پایدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. He first entered on a career in banking over 40 years ago.
[ترجمه گوگل]او برای اولین بار بیش از 40 سال پیش وارد حرفه بانکی شد
[ترجمه ترگمان]او بیش از ۴۰ سال پیش وارد یک حرفه در بانکداری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. He entered on his inheritance when he was 2
[ترجمه گوگل]او در 2 سالگی به ارث رسید
[ترجمه ترگمان]زمانی که او ۲ ساله شد، به ارث خود وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. This name would also be entered on the documentary bill of lading deposited in SeaDocs' vault.
[ترجمه گوگل]این نام همچنین در بارنامه اسنادی که در خزانه SeaDocs سپرده شده است درج می شود
[ترجمه ترگمان]این نام نیز بر روی لایحه اسنادی ذخیره می شود که در طاق SeaDocs ذخیره شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. This was their one mistake, this entering on unfamiliar territory - his territory.
[ترجمه گوگل]این یکی از اشتباهات آنها بود، ورود به قلمروی ناآشنا - قلمرو او
[ترجمه ترگمان]این یک اشتباه بود، این به قلمرو نا آشنا - او وارد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. They were all old troupers and knew the importance of entering on a high note.
[ترجمه گوگل]همه آنها بازيگرهاي قديمي بودند و اهميت ورود با درجه بالا را مي دانستند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها پیر بودند و ارزش وارد شدن با یک یادداشت بلند را می دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The information is then entered on to a National Security register at the firm's headquarters in Banbury.
[ترجمه گوگل]سپس اطلاعات در یک ثبت امنیت ملی در دفتر مرکزی شرکت در Banbury وارد می شود
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات پس از آن وارد دفتر امنیت ملی در مقر شرکت در Banbury شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Bank credit card vouchers and traveller's cheques and foreign currencies are entered on separate paying-in slips.
[ترجمه گوگل]کوپن‌های کارت اعتباری بانکی و چک‌های مسافرتی و ارزهای خارجی در برگه‌های پرداخت جداگانه وارد می‌شوند
[ترجمه ترگمان]کوپن کارت اعتباری بانک و چک مسافرتی و ارز خارجی در مقادیر جداگانه پرداخت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The total amount of contributions and tax paid by each employee is entered on the P3
[ترجمه گوگل]کل مبلغ مشارکت و مالیات پرداخت شده توسط هر کارمند در P3 وارد می شود
[ترجمه ترگمان]مبلغ کلی مشارکت ها و مالیات پرداخت شده توسط هر کارمند در پی پی ۳ وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. That is a large number of people in those two areas to have been entered on the computer.
[ترجمه گوگل]این تعداد زیادی از افراد در آن دو منطقه است که در رایانه وارد شده اند
[ترجمه ترگمان]این تعداد زیادی از مردم در آن دو منطقه هستند که وارد کامپیوتر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Allowances and Deductions Screens Codified details, start date and actual amounts are entered on to the screen.
[ترجمه گوگل]صفحه های کمک هزینه و کسر جزئیات کدگذاری شده، تاریخ شروع و مبالغ واقعی روی صفحه وارد می شوند
[ترجمه ترگمان]Allowances و Deductions Screens جزئیات، تاریخ شروع و مقادیر واقعی وارد صفحه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. As mentioned earlier, pay, hours and grade are validated against the pay schedule entered on the previous screen.
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلا ذکر شد، پرداخت، ساعت و نمره در برابر برنامه پرداخت وارد شده در صفحه قبلی اعتبارسنجی می شود
[ترجمه ترگمان]همانطور که قبلا ذکر شد، پرداخت، ساعت و کلاس در برابر برنامه پرداخت وارد شده در صفحه قبل تایید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. My level-bombing group had entered on its bombing run toward the battleships moored to the east of Ford Island.
[ترجمه گوگل]گروه بمباران سطح من در عملیات بمباران خود به سمت کشتی های جنگی لنگر انداخته در شرق جزیره فورد وارد شده بود
[ترجمه ترگمان]گروه بمباران من وارد bombing شده بود که به سمت the که در شرق جزیره فورد لنگر انداخته بودند حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• intestine

پیشنهاد کاربران

بپرس