enteric

/enˈterɪk//enˈterɪk/

معنی: رودهای، امعایی
معانی دیگر: (پزشکی) روده ای، وابسته به روده ها، گوارشی، شکمی (enteral هم می گویند)، enteral : روده ای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: enteral (adj.), enterally (adv.)
• : تعریف: of or pertaining to the enteron; intestinal.

جمله های نمونه

1. Asiatic cholera, a new enteric disease, provided the spur to action.
[ترجمه گوگل]وبا آسیایی، یک بیماری روده ای جدید، محرک عمل شد
[ترجمه ترگمان]وبا، یک بیماری حصبه جدید، به این بیماری مبتلا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Isolation of non-O1 Vibrio cholerae associated with enteric disease of herbivores in Western Colorado.
[ترجمه گوگل]جداسازی Vibrio cholerae غیر O1 مرتبط با بیماری روده گیاهخواران در غرب کلرادو
[ترجمه ترگمان]Isolation of non مربوط به حصبه گیاه خوار در کلرادو غربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Enteric anastomoses may disrupt and produce a fistula and peritonitis.
[ترجمه گوگل]آناستوموزهای روده ای ممکن است باعث ایجاد اختلال در فیستول و پریتونیت شوند
[ترجمه ترگمان]Enteric anastomoses ممکن است فیستول و peritonitis ایجاد کرده و تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Enteric coated cefaclor micro granules were prepared by extruded and airflow coating method.
[ترجمه گوگل]میکروگرانول های سفاکلر با پوشش روده ای به روش اکسترود شده و پوشش جریان هوا تهیه شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش پوشش جریان هوا و جریان هوا، دانه های ریز روکش شده با Enteric تهیه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To design a stable formulation for enteric coated lansoprazole tablets.
[ترجمه گوگل]هدف: طراحی یک فرمول پایدار برای قرص های لانسوپرازول با پوشش روده
[ترجمه ترگمان]هدف طراحی یک فرمولاسیون پایدار برای enteric tablets coated
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The rate of translocation of enteric bacteria were found to increase up to 60%.
[ترجمه گوگل]میزان انتقال باکتری های روده ای تا 60 درصد افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]میزان انتقال of به ۶۰ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The tumor growing in the enteric cavity blocked excretion of food.
[ترجمه گوگل]تومور در حال رشد در حفره روده مانع دفع غذا می شود
[ترجمه ترگمان]رشد تومور در ناحیه enteric، دفع مواد غذایی را مسدود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. OBJECTIVE To prevent dissolutionof erythromycin enteric - coated tablets during the course of storage.
[ترجمه گوگل]هدف: جلوگیری از انحلال قرص های روکش دار اریترومایسین در طول دوره نگهداری
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای جلوگیری از dissolutionof tablets erythromycin enteric در طول دوره نگهداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. CONCLUSION The absorption of enteric - coated Metformin hydrochloride in gastrointestinal tract is incomplete.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری جذب متفورمین هیدروکلراید پوشش داده شده با روده در دستگاه گوارش ناقص است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری جذب of - با coated - در دستگاه گوارش، ناقص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Enteric drainage was performed by side - to - side anastomosis between the duodenum of donors and that of recipients.
[ترجمه گوگل]درناژ روده ای توسط آناستوموز پهلو به پهلو بین دوازدهه اهداکنندگان و گیرنده انجام شد
[ترجمه ترگمان]زه کشی Enteric توسط anastomosis جانبی بین the اهدا کننده و گیرنده انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indoxyl causes appendicitis, typhoid fever and other enteric fevers and answers 90% of the questions asked by people who seek to improve their health.
[ترجمه گوگل]ایندوکسیل باعث آپاندیسیت، تب حصبه و سایر تب های روده ای می شود و به 90 درصد سؤالات افرادی که به دنبال بهبود سلامت خود هستند پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان]Indoxyl باعث ورم appendicitis، تب حصبه و دیگر حصبه می شود و حدود ۹۰ درصد از سوالاتی که از سوی افرادی که به دنبال بهبود سلامت خود هستند را پاسخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The inflammatory response influenced intestinal fluid transport partly via activation of the enteric nervous system.
[ترجمه گوگل]پاسخ التهابی تا حدی از طریق فعال شدن سیستم عصبی روده بر انتقال مایع روده تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]این واکنش التهابی تاثیر زیادی بر حمل و نقل مایعات روده ای و از طریق فعال سازی the enteric دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is not surprising considering that most inflammatory mediators have been shown to be able to stimulate enteric nerves.
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه اکثر واسطه های التهابی قادر به تحریک اعصاب روده هستند، تعجب آور نیست
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه بسیاری از واسطه ها قادر به تحریک enteric هستند، تعجب آور نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sections were examined by light microscopy for bacterial, protozoal, fungal, and viral enteric pathogens.
[ترجمه گوگل]مقاطع با میکروسکوپ نوری برای پاتوژن های روده ای باکتریایی، تک یاخته ای، قارچی و ویروسی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]این بخش ها با استفاده از میکروسکوپ نوری برای bacterial، protozoal، قارچی و ویروسی enteric ویروسی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Gastric acid is the primary barrier against orally ingested enteric pathogens, and a major regulator of small bowel flora.
[ترجمه گوگل]اسید معده سد اولیه در برابر پاتوژن های روده ای است که به صورت خوراکی بلعیده می شود و تنظیم کننده اصلی فلور روده کوچک است
[ترجمه ترگمان]اسید Gastric یک مانع اصلی در برابر orally ingested enteric و یک تنظیم کننده بزرگ گیاهان روده کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رودهای (صفت)
enteric, intestinal

امعایی (صفت)
enteric, intestinal

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the intestine, intestinal (medicine)

پیشنهاد کاربران

روده
پلیمر : پلیمر هایی حساس به PH در ناحیه روده

بپرس