enslavement

/ensˈleɪvmənt//ɪnˈsleɪvmənt/

معنی: اسارت، بردگی، غلامی، بنده سازی
معانی دیگر: بنده سازی، غلامی، اسارت، بردگی

جمله های نمونه

1. In the US the enslavement of Africans and their descendants continued well into the second half of the 19th century.
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده به بردگی آفریقایی ها و فرزندان آنها تا نیمه دوم قرن نوزدهم ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]در آمریکا بردگی Africans و descendants به خوبی در نیمه دوم قرن ۱۹ ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The grand enslavement began in the Middle East, with rye, thirteen thousand years ago.
[ترجمه گوگل]بردگی بزرگ در خاورمیانه، با چاودار، سیزده هزار سال پیش آغاز شد
[ترجمه ترگمان]بردگی بزرگ در خاور میانه با چاودار و سیزده هزار سال پیش آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It avoids the killing and enslavement of animals, and it helps protect the environment.
[ترجمه گوگل]از کشتن و بردگی حیوانات جلوگیری می کند و به حفاظت از محیط زیست کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این کار از کشتن و بردگی حیوانات اجتناب می کند و به حفاظت از محیط زیست کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Enslavement of Aborigines through forced labor.
[ترجمه گوگل]به بردگی گرفتن بومیان از طریق کار اجباری
[ترجمه ترگمان]enslavement از aborigines به زور در حال کار کردن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Aristotle's enslavement ideas of race had great effects on the formation and development of prominent- occidentalism, occidental centricities, and reasonable aggressive theory.
[ترجمه گوگل]ایده های بردگی ارسطو در مورد نژاد تأثیرات زیادی بر شکل گیری و توسعه غرب گرایی برجسته، مناطق غرب و نظریه تهاجمی معقول داشت
[ترجمه ترگمان]عقاید بردگی ارسطو در نژاد تاثیر زیادی بر شکل گیری و توسعه occidentalism، occidental centricities، و نظریه تهاجمی منطقی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is heavy spiritual enslavement injury on the people.
[ترجمه گوگل]صدمات بندگی معنوی سنگینی بر مردم وارد شده است
[ترجمه ترگمان]در میان مردم، بردگی روحی شدیدی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Why then interfere with the natural process of enslavement, of stultification, of education which is going on around us?
[ترجمه گوگل]پس چرا در روند طبیعی بردگی، تحقیر، آموزش که در اطراف ما در جریان است دخالت کنیم؟
[ترجمه ترگمان]پس چرا با فرآیند طبیعی بردگی و of که در پیرامون ما می گذرد دخالت می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The charges of enslavement and rape carry sentences of 20 and 15 years.
[ترجمه گوگل]اتهامات بردگی و تجاوز جنسی به 20 و 15 سال زندان محکوم شده است
[ترجمه ترگمان]اتهامات بردگی و تجاوز به ۲۰ و ۱۵ سال زندان محکوم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They must begin to see their enslavement from the point of view of the slaveholder.
[ترجمه گوگل]آنها باید بردگی خود را از دید برده دار ببینند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید کار بردگی خود را از نقطه نظر of آغاز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's also described the enslavement slavery charge is as questionable.
[ترجمه گوگل]او همچنین اتهام برده داری را مشکوک توصیف کرده است
[ترجمه ترگمان]او همچنین اتهام بردگی بردگی را مورد تردید قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One man's new tricks to manage cash flows and control risk are another's source of financial enslavement and greater risk-taking.
[ترجمه گوگل]ترفندهای جدید یک نفر برای مدیریت جریان های نقدی و کنترل ریسک، منبع بردگی مالی و ریسک پذیری بیشتر برای دیگران است
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید برای مدیریت جریان وجوه نقد و ریسک کنترل یک منبع دیگر از بردگی مالی و ریسک بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the present period, every effort must be concentrated on combating fascist enslavement.
[ترجمه گوگل]در دوره کنونی، تمام تلاش باید بر مبارزه با بردگی فاشیستی متمرکز شود
[ترجمه ترگمان]در دوره حاضر هر تلاشی باید بر مبارزه با بردگی فاشیستی متمرکز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The main method is national assistance, including reduction of rent for land and of enslavement, lighten punishment, relief, supply doctors and medicines, bury corpses, etc.
[ترجمه گوگل]روش اصلی کمک ملی است، از جمله کاهش اجاره بهای زمین و بردگی، تخفیف مجازات، امداد رسانی، تهیه پزشک و دارو، دفن اجساد و غیره
[ترجمه ترگمان]روش اصلی کمک ملی، از جمله کاهش اجاره زمین و بردگی، کاهش مجازات، تسکین، پزشکان و دارو، دفن اجساد و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is the accomplice of Japanese invaders to carry out ideological enslavement activities in enemy - occupied area.
[ترجمه گوگل]همدست مهاجمان ژاپنی برای انجام فعالیت های بردگی ایدئولوژیک در مناطق تحت اشغال دشمن است
[ترجمه ترگمان]این همدست مهاجمان ژاپنی است که فعالیت های بردگی ایدئولوژیک را در مناطق تحت اشغال دشمن انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسارت (اسم)
captivity, captivation, bondage, enslavement, yoke, thraldom, thralldom

بردگی (اسم)
bondage, enslavement, servitude, slavery, serfdom, serfhood

غلامی (اسم)
enslavement, serfdom, serfhood, serfage

بنده سازی (اسم)
enslavement

انگلیسی به انگلیسی

• state of being enslaved to someone or something
enslavement is the act of making someone into a slave or the state of being a slave.
enslavement is also the state of being caught or trapped in a situation from which it is difficult to escape.

پیشنهاد کاربران

بندگی - غلامی - بردگی و اسارت
ENSLAVEMENT
- the act of controlling someone's actions, thoughts, emotions, or life completely
- the process of forcing someone to remain in a bad situation
...
[مشاهده متن کامل]

💠 Oh! Eternal wheel ever running here and there is killing us.
Enslavement in the whirling of the wheel is killing us.
One denial and all these tribulations.
Oh death! Come. For life is killing us.
ای چرخ فلک دوندگی ما را کُشت
بر دَرگه خلق بندگی ما را کُشت.
یک منکر این همه صفات واجب
اِی مرگ بیا، که زندگی ما را کُشت.

برده ساختن
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

بپرس