enslave

/ensˈleɪv//ɪnˈsleɪv/

معنی: بنده کردن، غلام کردن
معانی دیگر: برده کردن، به بندگی درآوردن، (مجازی) اسیر خود کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: enslaves, enslaving, enslaved
مشتقات: enslaved (adj.), enslavement (n.), enslaver (n.)
• : تعریف: to cause to be a slave or to be in a condition of bondage.
مترادف: enthrall, subjugate, yoke
متضاد: emancipate, enfranchise, free, liberate, manumit
مشابه: capture, control, dominate, enchain, fetter, imprison, indenture, shackle, trammel

جمله های نمونه

1. Women in this region were enslaved by poverty.
[ترجمه گوگل]زنان در این منطقه اسیر فقر بودند
[ترجمه ترگمان]زنان در این منطقه با فقر اسیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They've been enslaved and had to do what they were told.
[ترجمه گوگل]آنها به بردگی گرفته شده اند و مجبور بودند آنچه را که به آنها گفته شده بود انجام دهند
[ترجمه ترگمان]ان ها اسیر بودند و مجبور بودند کاری را که به آن ها گفته اند انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her beauty enslaved many young men.
[ترجمه گوگل]زیبایی او بسیاری از مردان جوان را به بردگی گرفت
[ترجمه ترگمان]زیبایی او بسیاری از جوانان را برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We are increasingly enslaved by technology.
[ترجمه گوگل]ما به طور فزاینده ای اسیر فناوری هستیم
[ترجمه ترگمان]ما به طور فزاینده ای با تکنولوژی اسیر هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They refused to be enslaved and rose in struggle.
[ترجمه گوگل]آنها حاضر به بردگی نشدند و به مبارزه برخاستند
[ترجمه ترگمان]آن ها از این که اسیر باشند امتناع کردند و در نبرد برخاستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The early settlers enslaved or killed much of the native population.
[ترجمه گوگل]مهاجران اولیه بسیاری از جمعیت بومی را به بردگی گرفتند یا کشتند
[ترجمه ترگمان]مهاجران اولیه بیشتر مردم بومی را به اسارت یا کشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her drug addiction has completely enslaved her.
[ترجمه گوگل]اعتیاد او به مواد مخدر او را کاملاً به بردگی گرفته است
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به مواد مخدر او را به طور کامل اسیر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Someone was enslaved to her.
[ترجمه گوگل]شخصی برده او شده بود
[ترجمه ترگمان]کسی او را اسیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'd die myself before I'd let anyone enslave your folk ever again.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه به کسی اجازه دهم قوم تو را دوباره به بردگی بگیرد، خودم می‌میرم
[ترجمه ترگمان]قبل از این که اجازه بدهم کسی دوباره مردم تو را اسیر کند، من خودم خواهم مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Entire populations were enslaved.
[ترجمه گوگل]کل جمعیت به بردگی گرفته شدند
[ترجمه ترگمان]همه جمعیت به بردگی گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. George was born to an enslaved African mother.
[ترجمه گوگل]جورج از مادری آفریقایی برده به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]جورج در یک مادر اسیر آفریقایی به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our civilization remains enslaved to materialism.
[ترجمه گوگل]تمدن ما اسیر ماتریالیسم است
[ترجمه ترگمان]تمدن ما همچنان اسیر مادی گرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She seemed enslaved by hatred.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید اسیر نفرت شده است
[ترجمه ترگمان]او اسیر کینه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you are enslaved by laziness, irresolution, wavering, negative behaviors and timidity, luck will abandon you. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]اگر اسیر تنبلی، عدم تصمیم گیری، تزلزل، رفتارهای منفی و ترسو باشید، شانس شما را رها خواهد کرد دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]اگر شما به خاطر تنبلی، تردید، دودلی، رفتارهای منفی و timidity اسیر شده اید، شانس شما را ترک خواهد کرد دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بنده کردن (فعل)
thrall, enthrall, enthral, enslave

غلام کردن (فعل)
enslave

انگلیسی به انگلیسی

• make into a slave, subjugate, dominate
to enslave someone means to make them into a slave.
to enslave people also means to keep them in a difficult situation from which they cannot escape.

پیشنهاد کاربران

SMART NEWS
Quarters for 👉Enslaved People👈 Discovered at Pompeiian Villa
. . .
The plainly furnished room contained three wooden beds, a chamber pot and a chest
. . .
The room's sparse furnishings led archaeologists to suspect it served as housing for 👉enslaved people
بردهاندن = به بردگی درآوردن.
م. ث
در زمان صدر اسلام، بَردِهاندن زن و مرد پس از جنگ، اَمری عادی بوده.
اسر ( اسیر کردن )
به بردگی کشاندن

بپرس