1. His new relationship with Germany is enshrined in a new non-aggression treaty.
[ترجمه گوگل]روابط جدید او با آلمان در یک معاهده جدید عدم تجاوز ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]رابطه جدید او با آلمان در یک معاهده عدم تعرض جدید مورد ستایش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A fragment of the Cross is enshrined in the cathedral.
[ترجمه گوگل]قطعه ای از صلیب در کلیسای جامع نگهداری می شود
[ترجمه ترگمان]قطعه ای از صلیب در کلیسای جامع محفوظ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The concept of individual liberty is enshrined in the constitution.
[ترجمه گوگل]مفهوم آزادی فردی در قانون اساسی آمده است
[ترجمه ترگمان]مفهوم آزادی فردی در قانون اساسی محفوظ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A lot of memories are enshrined in this photograph album.
[ترجمه گوگل]خاطرات زیادی در این آلبوم عکس ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]خاطرات زیادی در این آلبوم عکس حفظ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Her love for him is enshrined forever in her poetry.
[ترجمه گوگل]عشق او به او برای همیشه در شعر او گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]عشق او برای او تا ابد در شعر اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These rights are enshrined in the country's constitution.
[ترجمه گوگل]این حقوق در قانون اساسی کشور ذکر شده است
[ترجمه ترگمان]این حقوق در قانون اساسی کشور حفظ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The apartheid system which enshrined racism in law still existed.
[ترجمه گوگل]نظام آپارتایدی که نژادپرستی را در قانون تثبیت می کرد، هنوز وجود داشت
[ترجمه ترگمان]نظام آپارتاید که نژادپرستی را در قانون حفظ کرده است هنوز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. These important rights are enshrined in the constitution.
[ترجمه گوگل]این حقوق مهم در قانون اساسی آمده است
[ترجمه ترگمان]این حقوق مهم در قانون اساسی محترم شمرده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The constitution enshrines the basic rights of all citizens.
[ترجمه گوگل]قانون اساسی حقوق اساسی همه شهروندان را در نظر گرفته است
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی حقوق اساسی همه شهروندان را گرامی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These principles are enshrined in the country's constitution.
[ترجمه گوگل]این اصول در قانون اساسی کشور آمده است
[ترجمه ترگمان]این اصول در قانون اساسی کشور حفظ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You really know you've made it when they enshrine you in the Rock 'n' Roll Hall of Fame.
[ترجمه گوگل]وقتی آنها شما را در تالار مشاهیر راک اند رول ثبت کردند، واقعاً می دانید که موفق شدید
[ترجمه ترگمان]شما واقعا می دانید که وقتی در تالار مشاهیر راک اند رول شما را گرامی می دارند این کار را انجام داده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The right of free speech is enshrined in the Constitution.
[ترجمه گوگل]حق آزادی بیان در قانون اساسی تصریح شده است
[ترجمه ترگمان]حق آزادی بیان در قانون اساسی محفوظ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Memories of happier days were enshrined in my heart.
[ترجمه گوگل]خاطرات روزهای شادتر در دلم ماندگار شد
[ترجمه ترگمان]خاطرات روزه ای خوش در قلب من ثبت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The right of freedom of speech is enshrined in law/in the constitution.
[ترجمه گوگل]حق آزادی بیان در قانون/قانون اساسی تصریح شده است
[ترجمه ترگمان]حق آزادی بیان در قانون \/ قانون اساسی محفوظ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید