1. the gradual attainment of true enlightenment
دستیابی تدریجی به وارستگی راستین
2. This is difficult and I need enlightenment.
[ترجمه گوگل]این سخت است و من به روشنگری نیاز دارم
[ترجمه ترگمان]این دشوار است و من به روشن گری نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Can you give me any enlightenment on what happened?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید در مورد آنچه اتفاق افتاده به من توضیح دهید؟
[ترجمه ترگمان]می تونی به من خبر بدی که چه اتفاقی افتاده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I gained a good deal of enlightenment from him.
5. Isabel looked to Ron for enlightenment.
[ترجمه گوگل]ایزابل برای روشنگری به رون نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]ایزابل برای روشن کردن نور به رون نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Stella had a moment of enlightenment.
[ترجمه گوگل]استلا لحظه ای روشنگری داشت
[ترجمه ترگمان] استلا \"یه لحظه هم روشن بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The newspapers provided little enlightenment about the cause of the accident.
[ترجمه گوگل]روزنامه ها اطلاعات کمی در مورد علت حادثه ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها درباره علت حادثه روشن گری کوچکی ارائه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In an age of enlightenment such cruelty is unforgivable.
[ترجمه گوگل]در عصر روشنگری، چنین ظلمی نابخشودنی است
[ترجمه ترگمان]در عصر روشن گری این گونه ظلم نابخشودنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Following Shelley and the Enlightenment several other atheists felt it safe to pop their heads above the parapet.
[ترجمه گوگل]به دنبال شلی و روشنگری، چندین ملحد دیگر احساس امنیت کردند که سر خود را بالای جان پناه ببرند
[ترجمه ترگمان]پس از شلی و عصر روشن گری چند تن دیگر از ملحدان نیز احساس امنیت کردند که سره ای خود را از بالای دیواره بلند کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Only the Founding Fathers with their Enlightenment experiments significantly pushed beyond the bounds in colonial times.
[ترجمه گوگل]فقط پدران بنیانگذار با آزمایش های روشنگری خود به طور قابل توجهی از مرزها در دوران استعمار فراتر رفتند
[ترجمه ترگمان]تنها پدران موسس با تجربیات Enlightenment به طور قابل توجهی فراتر از حد در زمان استعمار فشار می آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Christabel does not achieve enlightenment through this union because she becomes a slave to Geraldine, instead of her equal.
[ترجمه گوگل]کریستابل از طریق این اتحادیه به روشنگری نمی رسد زیرا به جای همتای خود، برده جرالدین می شود
[ترجمه ترگمان]Christabel از طریق این اتحادیه به روشن گری دست نمی یابد، چرا که او به جای او، بنده جرالدین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The great Social-Contract theorists of the Enlightenment therefore explicitly excluded women from their systems.
[ترجمه گوگل]بنابراین، نظریه پردازان بزرگ قرارداد اجتماعی عصر روشنگری، زنان را به صراحت از سیستم خود حذف کردند
[ترجمه ترگمان]بنابراین نظریه پردازان بزرگ اجتماعی \"نهضت روشن گری\" به صراحت زنان را از سیستم های خود مستثنا می داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. To the Enlightenment mind, no one else possessed the unsentimental rationality and essential competitiveness to make the new political economy succeed.
[ترجمه گوگل]برای ذهن روشنگری، هیچ کس دیگری عقلانیت غیر عاطفی و رقابت ضروری برای موفقیت اقتصاد سیاسی جدید را نداشت
[ترجمه ترگمان]در ذهن Enlightenment، هیچ کس دیگری از عقلانیت محدود و رقابت پذیری ضروری برای موفقیت اقتصاد سیاسی جدید برخوردار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Enlightenment made claims for equality that waited to be acted upon.
[ترجمه گوگل]روشنگری ادعاهایی برای برابری داشت که منتظر بود تا به آن عمل شود
[ترجمه ترگمان]نهضت روشن گری ادعای برابری می کرد که انتظار می رفت براساس آن عمل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The Enlightenment was the morning star of modernity.
[ترجمه گوگل]روشنگری ستاره صبح مدرنیته بود
[ترجمه ترگمان]نهضت روشن گری ستاره صبح مدرنیته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید