enlace

/enˈleɪs//ɪnˈleɪs/

معنی: دور گرفتن، گرفتار کردن، حلقه زدن دور چیزی
معانی دیگر: (با نوار یا یراق یا نوار توری) دوردوزی کردن، حاشیه دوزی کردن، درهم پیچیدن، (درهم) گیرانداختن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: enlaces, enlacing, enlaced
مشتقات: enlacement (n.)
(1) تعریف: to encircle, bind, or wind about with or as if with a cord or lace.

- Seaweed enlaced the divers.
[ترجمه گوگل] جلبک دریایی غواصان را به خود جذب کرد
[ترجمه ترگمان] Seaweed غواصان را به قتل می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to interweave, plait, or entwine.

جمله های نمونه

1. Vines enlaced the tree.
[ترجمه گوگل]انگور درخت را در بر گرفت
[ترجمه ترگمان]تاک درخت را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Automatic enlacing machines are mainly used to enlace articles and are one of the inseparable automatic machines in packaging industry.
[ترجمه گوگل]دستگاه های بندکش اتوماتیک عمدتاً برای بندکشی اجناس استفاده می شوند و یکی از دستگاه های اتوماتیک جدانشدنی در صنعت بسته بندی می باشند
[ترجمه ترگمان]ماشین های خودکار اتوماتیک عمدتا برای enlace مواد مورد استفاده قرار می گیرند و یکی از ماشین های خودکار جدایی ناپذیر در صنعت بسته بندی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It mainly produced and operated "Ding" brand auto enlace machine, paper and plastic packer, manual heat packer, sheet iron packer, hardware tool etc series products.
[ترجمه گوگل]این شرکت عمدتاً ماشین آلات خودکار با نام تجاری "دینگ"، بسته‌بندی کاغذ و پلاستیک، بسته‌کننده حرارتی دستی، بسته‌بندی ورق آهن، ابزار سخت‌افزاری و غیره محصولات سری را تولید و راه‌اندازی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به طور عمده تولید و تحت عنوان \"دینگ\" ماشین خودکار خودرو، کاغذ و صنایع پلاستیک، صنایع دستی packer، ورق آهن sheet، ابزار سخت افزاری و غیره تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The most common cable aerodynamic measures is enlace spiral and press pits on the surface.
[ترجمه گوگل]متداول ترین اقدامات آیرودینامیکی کابل، حفره های مارپیچی و پرس روی سطح است
[ترجمه ترگمان]رایج ترین روش های آیرودینامیک کابل پیچ حلزونی و حفره های فشاری بر روی سطح هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The structure of the preformed armor rods is simple and a set of preformed rods become an empty pipe and enlace, hold and protect the conductor.
[ترجمه گوگل]ساختار میله های زره ​​پیش ساخته ساده است و مجموعه ای از میله های از پیش ساخته شده به یک لوله خالی تبدیل می شود و هادی را محبوس می کند، نگه می دارد و محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]ساختار میله های زرهی preformed ساده است و مجموعه ای از میله های preformed به یک لوله توخالی و enlace تبدیل می شوند، انبار می شوند و از هادی محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the urban space, light traces, like a game, the clusters of steel and concrete buildings. They enlace and clash each other to form a texture of illusion and reality.
[ترجمه گوگل]در فضای شهری، نور مانند یک بازی، مجموعه‌ای از ساختمان‌های فولادی و بتنی را دنبال می‌کند آنها با یکدیگر درگیر می شوند و با یکدیگر برخورد می کنند تا بافتی از توهم و واقعیت را تشکیل دهند
[ترجمه ترگمان]در فضای شهری، رد نور، مانند بازی، خوشه های فولاد و بتن آن ها به یکدیگر برخورد می کنند و به یکدیگر برخورد می کنند تا بافت توهم و واقعیت را شکل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Be the same with electrical source wire BNC wire link wire of cutter and enlace .
[ترجمه گوگل]با سیم منبع برق سیم پیوند سیم BNC از کاتر و بسته بندی یکسان باشید
[ترجمه ترگمان]مشابه با سیم اتصال سیم های اتصال سیم با سیم اتصال میل لنگ و enlace باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دور گرفتن (فعل)
embed, circle, encircle, imbed, encompass, girth, enlace, insphere

گرفتار کردن (فعل)
confuse, incriminate, draw, implicate, hook, involve, enlace, enmesh, entangle, embrangle, tangle, muddle, immesh, enwrap

حلقه زدن دور چیزی (فعل)
enlace

انگلیسی به انگلیسی

• encircle or bind with cord

پیشنهاد کاربران

بپرس