1. an engrossing book
کتاب بسیار سرگرم کننده
2. Take your mind off it by engrossing yourself in a good book.
[ترجمه گوگل]با غرق شدن در یک کتاب خوب، ذهن خود را از آن دور کنید
[ترجمه ترگمان]ذهنت را با یک کتاب خوب سرگرم کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He told us an engrossing story.
[ترجمه گوگل]او یک داستان جذاب برای ما تعریف کرد
[ترجمه ترگمان]او یک داستان جالب برای ما نقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He is an engrossing subject for a book.
[ترجمه گوگل]او موضوعی جذاب برای یک کتاب است
[ترجمه ترگمان]او یک موضوع جالب برای یک کتاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This engrossing spectacle fascinates the predator who may eventually devour the tail, although it has little nutritional value.
[ترجمه گوگل]این منظره جذاب شکارچی را مجذوب خود می کند که ممکن است در نهایت دم را ببلعد، اگرچه ارزش غذایی کمی دارد
[ترجمه ترگمان]این منظره جذاب، شکارچی را مسحور می کند که ممکن است در نهایت دم را ببلعند، با این حال ارزش غذایی اندکی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Walton is convincingly engrossing, and an elegant and forceful stylist.
[ترجمه گوگل]والتون به طور قانع کننده ای جذاب و یک استایلیست ظریف و نیرومند است
[ترجمه ترگمان]والتون به طور متقاعد کننده، و یک متخصص مد ظریف و قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Edicts were issued against engrossing the market.
[ترجمه گوگل]احکامی علیه تسخیر بازار صادر شد
[ترجمه ترگمان]Edicts در برابر توجه به بازار مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was methodical in his research, engrossing himself in Hellenic dramas and Norse mythology.
[ترجمه گوگل]او در تحقیقات خود روشمند بود و خود را در درام های هلنی و اساطیر نورس غرق کرد
[ترجمه ترگمان]در تحقیقات خود methodical بود و خود را در نمایشنامه های هلنی و اساطیر نورس نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Engrossing fables of insights are exploited to embellish his essays and to persuade the emperor.
[ترجمه گوگل]از افسانههای گیرا از بینشها برای زینت بخشیدن به مقالات او و متقاعد کردن امپراتور استفاده میشود
[ترجمه ترگمان]افسانه های engrossing از بینش برای تزئین مقالات خود و متقاعد کردن امپراطور مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The act of engrossing or the state of being engrossed.
11. It might soon have ripened into that engrossing feeling.
[ترجمه گوگل]ممکن است به زودی به آن احساس جذاب تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]به زودی به آن احساس جذاب رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They both thought of me, even at that engrossing time.
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها حتی در آن زمان جذاب به من فکر می کردند
[ترجمه ترگمان]هر دو به من فکر کردند، حتی در آن زمان جالب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Few things in life are engrossing as a good fight between highly trained and skilled adversaries.
[ترجمه گوگل]چیزهای کمی در زندگی به عنوان یک مبارزه خوب بین دشمنان بسیار آموزش دیده و ماهر جذاب است
[ترجمه ترگمان]چیزهای کمی در زندگی به عنوان یک مبارزه خوب بین دشمنان بسیار ماهر و ماهر، مورد توجه قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A dateless bargain to engrossing death!
[ترجمه گوگل]معامله ای بی تاریخ تا مرگ گیرا!
[ترجمه ترگمان]یه معامله جاودانی به مرگ جذاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The trick, Foer says, is to adopt a process known as "elaborative encoding", which involves converting information, such as a shopping list, into a series of "engrossing visual images".
[ترجمه گوگل]فوئر میگوید، ترفند این است که فرآیندی به نام «رمزگذاری تفصیلی» را اتخاذ کنیم که شامل تبدیل اطلاعات، مانند فهرست خرید، به مجموعهای از «تصاویر بصری جذاب» است
[ترجمه ترگمان]Foer می گوید که این ترفند، اتخاذ فرآیندی است که به نام \"کدگذاری elaborative\" شناخته می شود، که شامل تبدیل اطلاعات، مانند فهرست خرید، به مجموعه ای از \"تصاویر تصویری جذاب\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید