engraver

/ənˈɡreɪvər//ɪnˈɡreɪvə/

کنده کار، حکاک، گراوورساز

جمله های نمونه

1. By moving the portrait to the left, engravers made more room for a watermark.
[ترجمه گوگل]با حرکت پرتره به سمت چپ، حکاکی ها فضای بیشتری را برای واترمارک ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]engravers با حرکت دادن تصویر به سمت چپ، فضای بیشتری را برای یک نشانه به کار بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We have a veteran engraver here.
[ترجمه گوگل]ما اینجا یک حکاک کهنه کار داریم
[ترجمه ترگمان]ما یه engraver کهنه کار داریم که اینجا کار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The work engraver is fine, even displays the camel body's on hair drippings sends!
[ترجمه گوگل]حکاکی کار خوب است، حتی بدن شتر را روی چکه های مو نمایش می دهد!
[ترجمه ترگمان]کار آن حکاک زبر است، حتی بدن شتر را که قطرات آب را آب می کند به نمایش می گذارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. William Hogarth, English painter and engraver, was born in London, the son of a teacher.
[ترجمه گوگل]ویلیام هوگارت، نقاش و حکاکی انگلیسی، پسر یک معلم در لندن به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]ویلیام هوگارت، نقاش و حکاک انگلیسی، در لندن به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The engraver engraved a name on a plate.
[ترجمه گوگل]حکاک نامی را روی بشقاب حک کرد
[ترجمه ترگمان]The engraver یک اسم روی یک بشقاب حکاکی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was once an engraver in a printing factory.
[ترجمه گوگل]او زمانی در یک کارخانه چاپ، حکاکی بود
[ترجمه ترگمان]او زمانی یک حکاک بود که در یک کارخانه چاپ کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Engraver mode will make it look nice.
[ترجمه گوگل]حالت Engraver آن را زیبا می کند
[ترجمه ترگمان]حالت engraver باعث می شود که این حالت خوب به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. William Hogarth, English painter and engraver, died in London and was buried in Chiswick churchyard.
[ترجمه گوگل]ویلیام هوگارت، نقاش و حکاکی انگلیسی، در لندن درگذشت و در حیاط کلیسای چیسویک به خاک سپرده شد
[ترجمه ترگمان]ویلیام هوگارت، نقاش و حکاک انگلیسی، در لندن درگذشت و در حیاط کلیسا به خاک سپرده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ZY series circuit board engraver is a high-tech product that integrates electromechanics, software, and hardware.
[ترجمه گوگل]حکاکی برد مدار سری ZY محصولی با تکنولوژی بالا است که الکترومکانیک، نرم افزار و سخت افزار را ادغام می کند
[ترجمه ترگمان]سری ZY engraver یک محصول با تکنولوژی بالا است که electromechanics، نرم افزار و سخت افزار را ادغام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A client from Greece looks for laser engraver machines to engrave portrait on crystal & opal.
[ترجمه گوگل]مشتری از یونان به دنبال دستگاه های حکاکی لیزری برای حکاکی پرتره روی کریستال و عقیق است
[ترجمه ترگمان]یک مشتری از یونان برای حکاکی تصویر روی کریستال & اپال، ماشین های engraver لیزر را نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our mould making engraver has 5 years refulgent history and have great function in the markets of the overseas and the domestic.
[ترجمه گوگل]حکاکی قالب ما دارای 5 سال سابقه درخشان است و عملکرد بسیار خوبی در بازارهای خارج از کشور و داخلی دارد
[ترجمه ترگمان]این engraver making پنج سال سابقه داشته و عملکرد خوبی در بازارهای کشورهای خارجی و داخلی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 1856 the laws were changed to allow two engravers full Academic titles, and another two those of Associates.
[ترجمه گوگل]در سال 1856 قوانین تغییر کردند تا به دو حکاک عناوین کامل آکادمیک و دو نفر دیگر از Associates اجازه دهند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۵۶، این قوانین تغییر کردند تا به دو نفر از engravers که دارای عناوین کاملا آکادمیک بودند، و دو مورد دیگر از اعضای انجمن کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When polished smooth its flattened surfaces, whether flat or convex, offered ideal scope for the engraver.
[ترجمه گوگل]هنگامی که صیقل داده می شود سطوح مسطح آن، چه مسطح یا محدب، صاف شود، فضای ایده آلی برای حکاکی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سطوح صاف و مسطح آن صاف و مسطح شد، چه صاف و چه محدب، یک محدوده ایده آل برای حکاک آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Before I leave the period of the great map makers and engravers, there is one more map worthy of mention.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه دوره نقشه سازان و حکاکی های بزرگ را ترک کنم، یک نقشه دیگر وجود دارد که شایسته ذکر است
[ترجمه ترگمان]پیش از این که من دوران of و engravers را ترک کنم، یک نقشه دیگر در این مورد وجود دارد که ارزش ذکر آن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] حکاک - کنده کار

انگلیسی به انگلیسی

• one who engraves, one who carves letters or designs; tool used in engraving
an engraver is someone who cuts designs or inscriptions on metal, glass, wood, etc.

پیشنهاد کاربران

engraver ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: حکاک
تعریف: کسی که به حکاکی اشتغال دارد

بپرس