engraved

/ənˈɡreɪv//ɪnˈɡreɪv/

(verb transitive) قلم زدن، کنده کاری کردن در، حکاکی کردن، گراورکردن، نقش کردن، منقوش کردن

جمله های نمونه

1. an engraved wedding announcement
کارت چاپی عروسی

2. his dates were engraved on his tombstone
تاریخ زاد و مرگش را روی سنگ قبرش کنده بودند.

3. his name was engraved on the tombstone
نام او بر سنگ گور حک شده بود.

4. that event is engraved in my memory
آن رویداد بر خاطرم نقش بسته است.

5. The jeweller skillfully engraved the initials on the ring.
[ترجمه گوگل]جواهر فروش حروف اول را به طرز ماهرانه ای روی انگشتر حک کرد
[ترجمه ترگمان]و با مهارت حروف اول حروف را روی حلقه حک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His initials were engraved on the cigarette case.
[ترجمه گوگل]حروف اول او روی جعبه سیگار حک شده بود
[ترجمه ترگمان]حروف اول اسمش روی قوطی سیگار نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Your wedding ring can be engraved with a personal inscription at no extra cost.
[ترجمه گوگل]حلقه ازدواج شما را می توان بدون هزینه اضافی با کتیبه شخصی حک کرد
[ترجمه ترگمان]انگشتر عروسی شما می تواند با کتیبه شخصی نوشته شود که هیچ هزینه اضافی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She engraved the ring in a floral pattern.
[ترجمه گوگل]او حلقه را با طرح گل حکاکی کرد
[ترجمه ترگمان]او حلقه را با الگوی گل حکاکی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That last conversation we had is engraved on my memory forever.
[ترجمه گوگل]آخرین مکالمه ای که با هم داشتیم برای همیشه در حافظه من حک شده است
[ترجمه ترگمان]آخرین گفتگوی ما برای همیشه روی حافظه ام حک شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'm having "John Law" engraved on the cap.
[ترجمه گوگل]"جان لا" را روی کلاه حک می کنم
[ترجمه ترگمان]من \"جان قانون\" را دارم که بر روی این کلاه حکاکی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The inscription was engraved in the stone of the memorial.
[ترجمه گوگل]کتیبه بر روی سنگ یادبود حک شده بود
[ترجمه ترگمان]حکاکی روی سنگ بنای یادبود حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The glasses were engraved with the Queen's cipher.
[ترجمه گوگل]روی عینک رمز ملکه حک شده بود
[ترجمه ترگمان]این عینک با رمز ملکه حک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their names are engraved on a stone tablet.
[ترجمه گوگل]نام آنها بر روی یک لوح سنگی حک شده است
[ترجمه ترگمان]نامشان بر روی یک لوح سنگی حکاکی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dog's name was engraved on a little metal disc attached to its collar.
[ترجمه گوگل]نام این سگ روی یک دیسک فلزی کوچک که به قلاده اش وصل شده بود حک شده بود
[ترجمه ترگمان]نام سگ روی یک دیسک کوچک فلزی متصل به قلاده حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• carved, graven; firmly impressed

پیشنهاد کاربران

بپرس