1. Engram was suspended for the entire 1992 season by Coach Joe Paterno for stealing stereo equipment from an unlocked apartment.
[ترجمه گوگل]انگرام برای کل فصل 1992 توسط مربی جو پاترنو به دلیل سرقت تجهیزات استریو از یک آپارتمان قفل نشده تعلیق شد
[ترجمه ترگمان]Engram برای کل فصل ۱۹۹۲ توسط مربی جو Paterno برای دزدیدن تجهیزات استریو از یک آپارتمان باز معلق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Engram برای کل فصل ۱۹۹۲ توسط مربی جو Paterno برای دزدیدن تجهیزات استریو از یک آپارتمان باز معلق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You are looking for a painful emotion engram, an instant of loss which will discharge.
[ترجمه گوگل]شما به دنبال یک احساس دردناک هستید، یک لحظه از دست دادن که تخلیه شود
[ترجمه ترگمان]شما به دنبال یک احساس دردناک و یک لحظه از دست دادن خواهید بود که از آن خارج خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما به دنبال یک احساس دردناک و یک لحظه از دست دادن خواهید بود که از آن خارج خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The whole common language may lie within the engram bank.
[ترجمه گوگل]کل زبان مشترک ممکن است در داخل بانک انگرام باشد
[ترجمه ترگمان]زبان مشترک ممکن است در درون بانک engram باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زبان مشترک ممکن است در درون بانک engram باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The prosurvival engram is not a manic; it can and does contain at times manic phrases.
[ترجمه گوگل]Prosurvival engram یک شیدایی نیست می تواند و گاهی اوقات شامل عبارات شیدایی است
[ترجمه ترگمان]واژه \"prosurvival engram\" یک دیوانه کننده نیست این آهنگ می تواند گاهی اوقات دیوانه وار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واژه \"prosurvival engram\" یک دیوانه کننده نیست این آهنگ می تواند گاهی اوقات دیوانه وار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A knowledge of the painful emotion engram;
[ترجمه گوگل]آگاهی از انگرام احساس دردناک؛
[ترجمه ترگمان]دانستن این احساس دردناک و دردناک،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانستن این احساس دردناک و دردناک،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If he is in the middle of an engram, the only way out of it is through it.
[ترجمه گوگل]اگر او در وسط یک انگرام باشد، تنها راه خروج از آن از طریق آن است
[ترجمه ترگمان]اگر او وسط یک of باشد، تنها راه خروج از آن در آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر او وسط یک of باشد، تنها راه خروج از آن در آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Here is the basic pattern Of the engram which will contain the chronic psychosomatic illness in any patient.
[ترجمه گوگل]در اینجا الگوی اصلی انگرام است که شامل بیماری مزمن روان تنی در هر بیمار است
[ترجمه ترگمان]در اینجا الگوی اصلی the وجود دارد که بیماری روانی - تنی مزمن در هر بیمار را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اینجا الگوی اصلی the وجود دارد که بیماری روانی - تنی مزمن در هر بیمار را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. These sympathy prosurvival engrams, which make up the ally computations, vary only in intensity from the standard prosurvival engram.
[ترجمه گوگل]این انگرامهای همدردی prosurvival، که محاسبات متحد را تشکیل میدهند، تنها از نظر شدت با انگرام استاندارد prosurvival متفاوت هستند
[ترجمه ترگمان]این sympathy prosurvival، که محاسبات متحد را تشکیل می دهند، تنها با شدت از استاندارد prosurvival standard تفاوت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این sympathy prosurvival، که محاسبات متحد را تشکیل می دهند، تنها با شدت از استاندارد prosurvival standard تفاوت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The engram bank may be balky but enough asking will bring forth any data in it sooner or later.
[ترجمه گوگل]بانک انگرام ممکن است مبهم باشد، اما درخواست کافی دیر یا زود اطلاعاتی را در آن به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]ممکن است بانک engram balky باشد اما به اندازه کافی این سوال را مطرح می کند که هر داده ای را زودتر و یا بعدا منتشر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است بانک engram balky باشد اما به اندازه کافی این سوال را مطرح می کند که هر داده ای را زودتر و یا بعدا منتشر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These contain suppressors by way of engram command, ally computations and painful emotion.
[ترجمه گوگل]اینها حاوی سرکوبگرها از طریق دستور Engram، محاسبات متحد و احساسات دردناک هستند
[ترجمه ترگمان]اینها شامل suppressors از طریق فرمان engram، محاسبات متحد و احساسات دردناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اینها شامل suppressors از طریق فرمان engram، محاسبات متحد و احساسات دردناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It does not matter whether the engram occurred two hours or ten years ago, painful emotion can be reduced from it.
[ترجمه گوگل]فرقی نمی کند که انگرام دو ساعت یا ده سال پیش رخ داده باشد، می توان احساسات دردناک را از آن کاهش داد
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که آیا engram دو ساعت یا ده سال پیش رخ داده است، احساسات دردناک می تواند از آن کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که آیا engram دو ساعت یا ده سال پیش رخ داده است، احساسات دردناک می تواند از آن کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The engram itself, upon which the lock depended, may not be accessible without a full Dianetic address to the problem.
[ترجمه گوگل]خود انگرام، که قفل به آن وابسته است، ممکن است بدون آدرس کامل Dianetic برای مشکل قابل دسترسی نباشد
[ترجمه ترگمان]خود engram، که در آن قفل به آن وابسته است، ممکن است بدون آدرس کامل Dianetic در دسترس نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خود engram، که در آن قفل به آن وابسته است، ممکن است بدون آدرس کامل Dianetic در دسترس نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This engram resides in a tiny area in the brain's cerebellum - a place many neuroscientists never thought to look.
[ترجمه گوگل]این انگرام در ناحیه کوچکی در مخچه مغز قرار دارد - جایی که بسیاری از دانشمندان علوم اعصاب هرگز فکر نمی کردند به آن نگاه کنند
[ترجمه ترگمان]این engram در ناحیه کوچکی در مخچه مغز وجود دارد - جایی که بسیاری از ذهن شناسان به آن نگاه نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این engram در ناحیه کوچکی در مخچه مغز وجود دارد - جایی که بسیاری از ذهن شناسان به آن نگاه نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The third example of the painful emotion engram is the third type: loss of an ally by reversal.
[ترجمه گوگل]سومین مثال از انگرام احساس دردناک، نوع سوم است: از دست دادن یک متحد با برگشت
[ترجمه ترگمان]سومین نمونه از engram احساسات دردناک، نوع سوم است: از دست دادن متحد با برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سومین نمونه از engram احساسات دردناک، نوع سوم است: از دست دادن متحد با برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید