1. Honesty is engrafted in her character.
[ترجمه گوگل]صداقت در شخصیت او نقش بسته است
[ترجمه ترگمان]صداقت به شخصیت او بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They had been engrafted on the tower.
[ترجمه گوگل]روی برج پیوند زده شده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط یک دختر کوچک را در برج نگهداری کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This is transition period raises political thought to engraft the actual demand of effectiveness.
[ترجمه گوگل]این دوره گذار است که اندیشه سیاسی را برای پیوند تقاضای واقعی اثربخشی مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]این دوره گذار، تفکر سیاسی را بالا می برد تا تقاضای واقعی اثر را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't engraft your ideas in other's mind.
[ترجمه گوگل]ایده های خود را در ذهن دیگران پیوند ندهید
[ترجمه ترگمان]ذهنت را در ذهن دیگران متمرکز نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Commonly used cuttage, engraft and layering are progenitive, also can sow.
[ترجمه گوگل]برش، پیوند و لایهبندی که معمولاً استفاده میشود، زاییده هستند، همچنین میتوانند کاشت کنند
[ترجمه ترگمان]engraft و لایه بندی، که عموما به کار می روند، progenitive هستند و هم چنین می توانند بکارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He attempted to engraft his idea in the mind of his children.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد ایده خود را در ذهن فرزندانش پیوند بزند
[ترجمه ترگمان]می کوشید تا به فکر بچه خود باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She tried to engraft a peach on a plum.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد هلو را روی آلو پیوند بزند
[ترجمه ترگمان] اون سعی کرد یه هلو درست کنه تو آلو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. After orthotopic transplantation, differentiated human stem cells engraft in the host liver parenchyma of immunocompromised mice.
[ترجمه گوگل]پس از پیوند ارتوتوپی، سلولهای بنیادی انسانی تمایز یافته در پارانشیم کبد میزبان موشهای دارای نقص ایمنی پیوند میشوند
[ترجمه ترگمان]پس از پیوند orthotopic، سلول های بنیادی انسان متمایز engraft در the کبد میزبان موش immunocompromised شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When infused into mice that have been given bleomycin, they can engraft in lungs and protect lung from injury.
[ترجمه گوگل]هنگامی که به موش هایی که بلئومایسین داده شده تزریق می شوند، می توانند در ریه ها پیوند زده و ریه را از آسیب محافظت کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی به موش هایی که bleomycin داده شده اند، تزریق می شود، می توانند به شش ها وارد شوند و از شش صدمه بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید