1. The testes also are engorged and swell.
[ترجمه گوگل]بیضه ها نیز متورم و متورم می شوند
[ترجمه ترگمان]عوارض آن engorged و متورم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Her bowel will engorge quite often, I'm afraid.
[ترجمه گوگل]می ترسم روده او اغلب آب می زند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه روده هاش خیلی زود باز می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The diaphragm and other organs engorge with blood, making him look 'pregnant.
[ترجمه گوگل]دیافراگم و سایر اندامها با خون غرق میشوند و او را باردار به نظر میرسانند
[ترجمه ترگمان]دیافراگم و دیگر اندام ها به خون تبدیل می شوند و باعث می شوند که او باردار به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Look to Zhong Xiang, still be engorge really one Jing.
[ترجمه گوگل]به ژونگ شیانگ نگاه کنید، هنوز هم واقعاً یک جینگ غرق شوید
[ترجمه ترگمان]به \"Zhong ژیانگ یو\" نگاه کنید، هنوز هم واقعا یک جینگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. That first night was terrible, especially as I'd become engorged and full of milk.
[ترجمه گوگل]آن شب اول وحشتناک بود، به خصوص که من سیر شده بودم و پر از شیر شده بودم
[ترجمه ترگمان]آن شب اول وحشتناک بود، به خصوص وقتی که پر از شیر و پر از شیر بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Pressure is applied with the thumb to restrict blood flow returning from the distal limb, causing the vein to engorge with blood.
[ترجمه گوگل]فشار با انگشت شست اعمال می شود تا جریان خون بازگشتی از اندام دیستال را محدود کند و باعث پر شدن ورید از خون می شود
[ترجمه ترگمان]فشار برای محدود کردن جریان خون از عضو دوربرد به کار می رود و باعث می شود که سیاه رگ با خون engorge شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That weekend, we are god-given leisure, the person of two good appetite in spirits ground prepares engorge.
[ترجمه گوگل]آن آخر هفته، ما فراغت خدادادی، فرد دو اشتهای خوب در ارواح زمین آماده می کند
[ترجمه ترگمان]در آخر هفته، ما اوقات فراغت خاطر خدا هستیم، فرد دو اشتهای خوب در زمینه ارواح آماده می شود engorge را آماده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. While one attunement is all you need, two succeeding attunements are recommended to fully engorge the energy systems with life giving chi.
[ترجمه گوگل]در حالی که یک هماهنگی تمام چیزی است که شما نیاز دارید، دو هماهنگی بعدی توصیه میشود تا به طور کامل سیستمهای انرژی را با چی زندگیبخش پر کنید
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک هماهنگی تمام چیزی است که شما نیاز دارید، دو جانشین موفق به طور کامل سیستم های انرژی را با دادن چی به \"چی\" کامل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید