1. I wrote one of my most enduringly popular posts using this technique.
[ترجمه گوگل]من یکی از بادوام ترین پست هایم را با استفاده از این تکنیک نوشتم
[ترجمه ترگمان]من یکی از most پست های خود را با استفاده از این تکنیک نوشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من یکی از most پست های خود را با استفاده از این تکنیک نوشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Great and enduringly successful organisations are not stages on which geniuses can strut.
[ترجمه گوگل]سازمانهای بزرگ و بادوام موفق، مراحلی نیستند که نوابغ بتوانند روی آن قدم بزنند
[ترجمه ترگمان]سازمان های موفق بزرگ و بزرگ مراحلی نیستند که نوابغ بتوانند در آن ها صرفه جویی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سازمان های موفق بزرگ و بزرگ مراحلی نیستند که نوابغ بتوانند در آن ها صرفه جویی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Proper hardness, enduringly abrasive ability, high efficiency of polishing, well precision.
[ترجمه گوگل]سختی مناسب، توانایی سایندگی پایدار، راندمان بالا پرداخت، دقت چاه
[ترجمه ترگمان]سختی مناسب، توانایی ساینده enduringly، کارایی بالا تمیز کردن، دقت خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سختی مناسب، توانایی ساینده enduringly، کارایی بالا تمیز کردن، دقت خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. One enduringly memorable image that was omitted shows Kate stroking her partner's distended abdomen and feeling the thump of the unborn baby's kick.
[ترجمه گوگل]یکی از تصاویر به یاد ماندنی که حذف شد، کیت را نشان میدهد که شکم متورم همسرش را نوازش میکند و ضربه لگد نوزاد متولد نشده را احساس میکند
[ترجمه ترگمان]یک تصویر به یاد ماندنی که حذف شد نشان می دهد که کیت شکم بزرگش را نوازش می کند و ضربه لگد بچه متولد نشده را احساس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تصویر به یاد ماندنی که حذف شد نشان می دهد که کیت شکم بزرگش را نوازش می کند و ضربه لگد بچه متولد نشده را احساس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Roman culture was enduringly fertilized.
[ترجمه گوگل]فرهنگ رومی به طور پایدار بارور شد
[ترجمه ترگمان]فرهنگ رومی بارور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرهنگ رومی بارور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Much-maligned for their derivative style, the band are nevertheless enduringly popular.
[ترجمه گوگل]این گروه که به دلیل سبک مشتق شده خود بسیار مورد انتقاد قرار گرفته اند، با این وجود همواره محبوب هستند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بسیاری از افراد برای سبک derivative خود بدنام هستند، اما با این حال این گروه بسیار محبوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بسیاری از افراد برای سبک derivative خود بدنام هستند، اما با این حال این گروه بسیار محبوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Today however, few organizations remember that each of these people is enduringly unique.
[ترجمه گوگل]با این حال، امروزه تعداد کمی از سازمان ها به یاد دارند که هر یک از این افراد به طور دائمی منحصر به فرد هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال امروزه، تعداد کمی از سازمان ها به یاد دارند که هر یک از این افراد بسیار منحصر به فرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال امروزه، تعداد کمی از سازمان ها به یاد دارند که هر یک از این افراد بسیار منحصر به فرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One day, he received a call from Germany telling him that the Luna Hall in Erbshausen, Germany will be closed enduringly because of the poor operation.
[ترجمه گوگل]یک روز از آلمان به او زنگ زدند که به دلیل عملکرد ضعیف، سالن لونا در اربشاوزن آلمان به طور دائم بسته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یک روز او تلفنی از آلمان دریافت کرد و به او گفت که تالار لونا در Erbshausen آلمان به دلیل عملیات ضعیف بسته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک روز او تلفنی از آلمان دریافت کرد و به او گفت که تالار لونا در Erbshausen آلمان به دلیل عملیات ضعیف بسته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What the self-educated man learns, becomes more thoroughly his own, makes a more vivid impression upon his mind, and fixes itself more enduringly there.
[ترجمه گوگل]آنچه را که انسان خودآموخته می آموزد، به طور کامل مال خود می شود، تأثیر واضح تری بر ذهن او می گذارد، و خود را پایدارتر در آنجا ثابت می کند
[ترجمه ترگمان]آنچه که فرد تحصیل کرده می آموزد، بیشتر به خود او تبدیل می شود، تاثیر عمیق تری بر ذهن او می گذارد، و خود را در آنجا more می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنچه که فرد تحصیل کرده می آموزد، بیشتر به خود او تبدیل می شود، تاثیر عمیق تری بر ذهن او می گذارد، و خود را در آنجا more می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The material of it is very simple and repeated enduringly .
[ترجمه گوگل]مواد آن بسیار ساده است و به طور مداوم تکرار می شود
[ترجمه ترگمان]مطالب آن بسیار ساده و مکرر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مطالب آن بسیار ساده و مکرر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Usage safety, but the long range uses, pesticide effect stabilizes enduringly, nutrition increases all round, the economic effect breeding.
[ترجمه گوگل]ایمنی استفاده، اما استفاده طولانی مدت، اثر سموم دفع آفات تثبیت می شود، تغذیه همه جانبه افزایش می یابد، اثر اقتصادی اصلاح می شود
[ترجمه ترگمان]استفاده از بی خطر، اما گستره وسیعی از مصارف آفت کش، enduringly، مواد غذایی را تثبیت می کند و منجر به زاد و ولد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استفاده از بی خطر، اما گستره وسیعی از مصارف آفت کش، enduringly، مواد غذایی را تثبیت می کند و منجر به زاد و ولد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Conclusion The effect is fine to passage by the way of digestion, and it can be preserved enduringly.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این اثر برای عبور از طریق هضم خوب است و می توان آن را برای همیشه حفظ کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این اثر برای عبور از روش هضم خوب است و می تواند enduringly حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این اثر برای عبور از روش هضم خوب است و می تواند enduringly حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But that does not necessarily presage a collapse in commodity prices, they argue, thanks to enduringly strong demand from emerging markets such as China.
[ترجمه گوگل]اما آنها استدلال میکنند که این لزوماً پیشبینی سقوط قیمت کالاها نیست که به لطف تقاضای دائمی قوی بازارهای نوظهور مانند چین است
[ترجمه ترگمان]اما این امر لزوما نشان از فروپاشی قیمت کالاها ندارد، آن ها با توجه به تقاضای بسیار قوی از بازارهای درحالظهور مانند چین، استدلال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما این امر لزوما نشان از فروپاشی قیمت کالاها ندارد، آن ها با توجه به تقاضای بسیار قوی از بازارهای درحالظهور مانند چین، استدلال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید