1. the enduring bonds of friendship between our two nations
رشته های دوستی پایدار که دو ملت ما را پیوند می دهد
2. Few of them feel bound by any enduring loyalties.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از آنها احساس می کنند که با هر وفاداری پایدار مقید هستند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از آن ها حس وفاداری پایدار را احساس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Only Marilyn has proved as enduring a fashion icon.
[ترجمه گوگل]فقط مرلین ثابت کرده است که یک نماد مد ماندگار است
[ترجمه ترگمان]تنها ماریلن آن طور که یک نماد مد است ثابت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I shall be left with many enduring memories of the time I spent in India.
[ترجمه گوگل]خاطرات ماندگار زیادی از زمانی که در هند گذراندم برایم باقی خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]من با خاطرات همیشگی از زمانی که در هند به سر بردم، باقی خواهم ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What is the reason for the game's enduring appeal?
[ترجمه گوگل]دلیل جذابیت ماندگار بازی چیست؟
[ترجمه ترگمان]دلیل جذابیت این بازی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her influence was the most enduring of all.
[ترجمه گوگل]تأثیر او از همه ماندگارتر بود
[ترجمه ترگمان]نفوذ او از همه enduring بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The enduring point is that close links did not make finance the slave of industry.
[ترجمه گوگل]نکته ماندگار این است که پیوندهای نزدیک، امور مالی را برده صنعت نکرد
[ترجمه ترگمان]نکته ماندگار این است که پیوندهای نزدیک، دارایی صنعت را تامین نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My enduring affection for ye olde original triumphs over this calculated spectacular.
[ترجمه گوگل]محبت همیشگی من به شما قدیمی بر این نمایش دیدنی حساب شده پیروز می شود
[ترجمه ترگمان]محبت و علاقه من نسبت به شما در این مورد فوق العاده تماشایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But the most enduring treasure is the city itself.
10. His enduring passion and genius is financial.
[ترجمه گوگل]اشتیاق و نبوغ پایدار او مالی است
[ترجمه ترگمان]عشق و نبوغ دیرپای او مالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Cartoons have a universal and enduring appeal.
[ترجمه گوگل]کارتون ها جذابیت جهانی و ماندگاری دارند
[ترجمه ترگمان]Cartoons دارای یک جاذبه جهانی و ماندگار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Better than enduring his fumbling during the night in the vain hope of satisfaction when the need was strong in her.
[ترجمه گوگل]بهتر از این است که در طول شب به امید بیهوده خشنودی او در حالی که نیاز در وجود او شدید بود، ولگردی او را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]بهتر از آن بود که در آن شب که نیاز مبرمی به او داشته باشد در دل شب دست و پا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A strong enduring influence - a part of my voice that's his.
[ترجمه گوگل]یک تأثیر ماندگار قوی - بخشی از صدای من که متعلق به اوست
[ترجمه ترگمان]نفوذ ذهنی قوی - قسمتی از صدایم که متعلق به اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Thus the Premiership's most enduring fairytale has reached a dark denouement worthy of the brothers Grimm.
[ترجمه گوگل]بنابراین ماندگارترین افسانه پریمیرشیپ به پایانی تاریک رسیده است که شایسته برادران گریم است
[ترجمه ترگمان]از این رو، most ترین داستان Premiership ها به نتیجه ای تیره و با ارزش برادران گریم رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید