1. our university received a large endowment
دانشگاه ما اعانه بزرگی را دریافت کرد.
2. she also had a generous endowment of intelligence
او همچنین از هوش سرشاری برخوردار بود.
3. We donate to the school endowment fund every year.
[ترجمه گوگل]ما هر سال به صندوق وقف مدرسه کمک می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما هر ساله به صندوق وقف مدرسه کمک می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The hospital was founded on an endowment fund.
[ترجمه گوگل]این بیمارستان بر اساس یک صندوق موقوفه تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]این بیمارستان براساس یک صندوق وقف تاسیس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The school has received an endowment of £50 000 to buy new books for the library.
[ترجمه گوگل]مدرسه مبلغ 50000 پوند برای خرید کتابهای جدید برای کتابخانه دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]این مدرسه حدود ۵۰ هزار پوند برای خرید کتاب های جدید به کتابخانه دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The snag about an endowment mortgage is its inflexibility.
[ترجمه گوگل]مشکل رهن موقوفه عدم انعطاف آن است
[ترجمه ترگمان]مشکل وام دادن، انعطاف ناپذیری آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Though the orchestra still lacks a substantial endowment, a new fund-raising strategy has proved particularly successful.
[ترجمه گوگل]اگرچه ارکستر هنوز فاقد سرمایه قابل توجهی است، استراتژی جدید جمع آوری سرمایه بسیار موفق بوده است
[ترجمه ترگمان]اگرچه ارکستر هنوز فاقد یک وقف اساسی است، یک استراتژی جمع آوری سرمایه جدید به طور خاص موفق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Urban properties seldom come with an endowment, and opportunities for income-generation are generally limited by restrictions of space.
[ترجمه گوگل]املاک شهری به ندرت دارای وقف هستند و فرصت های درآمدزایی عموماً با محدودیت فضا محدود می شود
[ترجمه ترگمان]املاک شهری به ندرت با یک موقوفه می آیند و فرصت هایی برای تولید درآمد به طور کلی محدود به محدودیت های فضا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Corporation expressed their satisfaction with the endowment and their conviction that it would be ample for the purposes of the School.
[ترجمه گوگل]شرکت خرسندی خود را از وقف و اعتقاد خود به اینکه برای اهداف مدرسه کافی خواهد بود ابراز کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت رضایت خود را از وقف و اعتقاد آن ها مبنی بر این که برای اهداف مدرسه کافی خواهد بود ابراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The endowment was not without fault.
11. A Taking out an endowment on a joint mortgage can be done in one of two ways.
[ترجمه گوگل]گرفتن وقف در رهن مشترک می تواند به یکی از دو روش انجام شود
[ترجمه ترگمان]یک هدیه دادن به یک وام مسکن مشترک می تواند به دو روش انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The money would be used to set up endowment funds for individual universities.
[ترجمه گوگل]این پول صرف ایجاد صندوق های وقفی برای دانشگاه های فردی می شود
[ترجمه ترگمان]از این پول برای تاسیس وجوه اهدایی برای دانشگاه های فردی استفاده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Low cost endowment business through building society and estate agency connections up 19% despite reduced mortgage lending.
[ترجمه گوگل]با وجود کاهش اعطای وام مسکن، تجارت وقفی کم هزینه از طریق ایجاد ارتباطات اجتماعی و آژانس املاک 19 درصد افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]با وجود کاهش وام مسکن، تجارت وقف با هزینه پایین از طریق ایجاد ارتباطات بین جامعه و اداره املاک و مستغلات با ۱۹ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He seems to be suggesting the endowment as a quick solution to an immediate problem, but he knows better.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد او وقف را به عنوان یک راه حل سریع برای یک مشکل فوری پیشنهاد می کند، اما او بهتر می داند
[ترجمه ترگمان]او به نظر می رسد که وقف دادن به یک راه حل سریع برای یک مشکل فوری است، اما او بهتر می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید