endowed with

پیشنهاد کاربران

وقف چیزی بودن _اعطا کردن
مستعد
از نعمت/موهبت . . . برخوردار بودن ( هزاره )
be endowed with sth
تعریف:
to naturally have a good feature or quality =
= داشتن یک ویژگی یا کیفیت خوب به طور طبیعی
مثال:
 She was endowed with both good looks and brains.
او هم از نظر ظاهری زیبا بود و هم از ذهن خوبی برخوردار بود.
چیزی را به طور طبیعی داشتن
دارای صفت خاصی بودن
استعداد یا توانایی خاصی داشتن

بپرس