endothelium


(کالبد شناسی) درون پوشه، توپوش، غشاء درونی رگ وقلب

جمله های نمونه

1. The vascular endothelium seems to produce superoxide in the inflamed mucosa, which would exacerbate tissue injury in ulcerative colitis.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اندوتلیوم عروقی در مخاط ملتهب سوپر اکسید تولید می کند که آسیب بافتی را در کولیت اولسراتیو تشدید می کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که اندوتلیوم عروق خونی مخاط را تولید می کند که باعث تشدید آسیب بافت در ulcerative colitis می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hybridisation signals were also detected in the vascular endothelium of pulmonary arteries, especially those with severe arteriopathy.
[ترجمه گوگل]سیگنال‌های هیبریداسیون نیز در اندوتلیوم عروقی شریان‌های ریوی، به‌ویژه آنهایی که آرتریوپاتی شدید دارند، شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]سیگنال های Hybridisation نیز در اندوتلیوم عروق ریوی، به ویژه آن هایی که مبتلا به arteriopathy شدید هستند، شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Xanthine oxidase has been found in the endothelium of capillaries by immunohistochemistry, and superoxide is generated in endothelial cell cultures.
[ترجمه گوگل]گزانتین اکسیداز با روش ایمونوهیستوشیمی در اندوتلیوم مویرگ ها یافت شده است و سوپراکسید در کشت سلول های اندوتلیال تولید می شود
[ترجمه ترگمان]؟ آنزیم ¬ هایی کاتالیز شده در اندوتلیوم مویرگ های خونی توسط immunohistochemistry پیدا شده است و superoxide در فرهنگ های سلول اندوتلیال تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dye was reduced by epithelial cells, vascular endothelium, and infiltrating mononuclear cells of the mucosa.
[ترجمه گوگل]رنگ توسط سلول های اپیتلیال، اندوتلیوم عروقی و سلول های تک هسته ای نفوذی مخاط کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]رنگ توسط سلول های اپی تلیال، اندوتلیوم عروقی کاهش یافت و به سلول های mononuclear مخاط رخنه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The vascular endothelium may be essential for the occurence of inflammatory or immunological phenomena.
[ترجمه گوگل]اندوتلیوم عروقی ممکن است برای بروز پدیده های التهابی یا ایمنی ضروری باشد
[ترجمه ترگمان]اندوتلیوم عروقی ممکن است برای the پدیده های inflammatory یا immunological ضروری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its reduction by vascular endothelium and infiltrating mononuclear cells was greater in inflamed mucosa.
[ترجمه گوگل]کاهش آن توسط اندوتلیوم عروقی و سلول های تک هسته ای نفوذی در مخاط ملتهب بیشتر بود
[ترجمه ترگمان]کاهش آن توسط اندوتلیوم آوندی و نفوذ به سلول های mononuclear باعث التهاب مخاط شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The capillary endothelium and the astrocytic sheath form the blood-brain barrier.
[ترجمه گوگل]اندوتلیوم مویرگی و غلاف آستروسیتی سد خونی مغزی را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]اندوتلیوم گسترش یافته و غلاف astrocytic مانع جریان خون - مغز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Before 11 th day, the sinusoidal endothelium is continuous and not fenestrated.
[ترجمه گوگل]قبل از روز یازدهم، اندوتلیوم سینوسی پیوسته و بدون فنس است
[ترجمه ترگمان]پیش از ۱۱ روز، اندوتلیوم سینوسی وجود دارد و نه fenestrated
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Background: The interaction of leukocytes and endothelium plays an important role in the development of atherosclerosis.
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: تعامل لکوسیت ها و اندوتلیوم نقش مهمی در ایجاد آترواسکلروز دارد
[ترجمه ترگمان]پیشینه: تعامل of و اندوتلیوم نقش مهمی در رشد of ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods: With high - resolution ultrasound, endothelium - dependent relaxation function was measured in 98 patients and 30 healthy peoples.
[ترجمه گوگل]روش کار: با سونوگرافی با وضوح بالا، عملکرد آرامش وابسته به اندوتلیوم در 98 بیمار و 30 فرد سالم اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: با فراصوت با رزولوشن بالا، عملکرد استراحت اختصاصی اندوتلیوم در ۹۸ بیمار و ۳۰ خانواده سالم اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective:To investigate the relationship between vessel endothelium growth factor (VEGF), CD31 expression and soakage in bladder cancer.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین فاکتور رشد اندوتلیوم عروق (VEGF)، بیان CD31 و خیساندن در سرطان مثانه
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی رابطه بین فاکتور رشد اندوتلیوم (VEGF)، بیان CD۳۱ و soakage در سرطان مثانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A single layer of cells called the endothelium lines the walls of every blood vessel in the body. Along with a layer of elastic tissue, the endothelium comprises what is called the intima.
[ترجمه گوگل]لایه‌ای از سلول‌ها به نام اندوتلیوم دیواره‌های هر رگ خونی بدن را می‌پوشاند همراه با لایه ای از بافت الاستیک، اندوتلیوم شامل چیزی است که انتیما نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]یک لایه از سلول ها، اندوتلیوم را دیواره ای هر کشتی خون در بدن می نامیدند در کنار یک لایه از بافت elastic، اندوتلیوم از آن چیزی است که the نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Keeping the artery endothelium and its nitric oxide (NO) synthesis intactness is crucial to maintain vascular function normally.
[ترجمه گوگل]دست نخورده نگه داشتن اندوتلیوم شریان و سنتز اکسید نیتریک (NO) آن برای حفظ عملکرد طبیعی عروق بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]حفظ اندوتلیوم و نیتریک اکسید نیتریک (NO)برای حفظ عملکرد عروق به طور عادی حیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the endothelium of lymphatic capillaries interconnects loosely. And the overlap junction could be seen.
[ترجمه گوگل]اما اندوتلیوم مویرگ های لنفاوی به طور سست به هم متصل می شوند و محل اتصال همپوشانی دیده می شد
[ترجمه ترگمان]اما اندوتلیوم مویرگ های غدد لنفاوی به طور شل وول به هم ارتباط دارند و نقطه اتصال هم پوشانی را می توان دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To study the role of hepatic sinusoidal endothelium injury during hepatic fibrogenesis induced by dimethylnitrosamine (DMN) in rats.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo مطالعه نقش آسیب اندوتلیوم سینوسی کبدی در طول فیبروژنز کبدی ناشی از dimethylnitrosamine (DMN) در موش
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه نقش پمپ hepatic کبدی در طول fibrogenesis کبدی ناشی از dimethylnitrosamine (dmn)در موش های صحرایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• layer of cells that lines the serous cavities the heart and the lymph/blood vessels (biology)

پیشنهاد کاربران

درون پوشه ( اسم ) : غشایی از یاخته های خاص که قلب، عروق لنفاوی، عروق خونی و حفره های مختلف بدن را آستربدی می کند.
بافت پوششی سنگ فرشی ساده ( تک لایه )

بپرس