endosteum


(زیست شناسی) استخوان درون (لایه ای که بین درون استخوان و مغز استخوان قرار دارد)

جمله های نمونه

1. Periosteum and endosteum play roles in not only bone development and bone formation but also bone regeneration and bone reparation.
[ترجمه گوگل]پریوستوم و اندوستئوم نه تنها در رشد استخوان و تشکیل استخوان بلکه در بازسازی استخوان و ترمیم استخوان نیز نقش دارند
[ترجمه ترگمان]periosteum و endosteum نه تنها در رشد استخوان و استخوان بلکه بازسازی استخوان و reparation استخوان نقش دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This rat model of endosteum ossification was successful.
[ترجمه گوگل]این مدل موش استخوان سازی اندوستئوم موفقیت آمیز بود
[ترجمه ترگمان]این مدل موش of ossification موفق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So-called anatomical stems hae a slight proximal posterior bow to reproduce the contour of the femoral endosteum, thereby predetermining the rotational alignment of the implant.
[ترجمه گوگل]ساقه های به اصطلاح آناتومیک دارای یک کمان خلفی پروگزیمال اندک برای بازتولید کانتور اندوستئوم فمورال هستند و در نتیجه تراز چرخشی ایمپلنت را از پیش تعیین می کنند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، بدن تشریحی های ضعیفی از نزدیک شدن استخوان ران وجود دارد که طرح ران ران ران را تولید می کند، و در نتیجه صف بندی سیارات را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion EBFP has the advantages of fixation without the drilling holes, no screws are used, the fixation is firm giving no trauma of intramedullary blood vessels and endosteum.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری EBFP دارای مزایای تثبیت بدون سوراخ‌های حفاری است، بدون پیچ استفاده می‌شود، تثبیت محکم است و هیچ آسیبی به عروق خونی داخل مدولاری و اندوستوم نمی‌دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری EBFP مزایای تثبیت بدون سوراخ سوراخ را دارد، هیچ کدام از پیچ های مورد استفاده قرار نمی گیرند، تثبیت شرکت هیچ ضربه روحی به رگ های خونی intramedullary و endosteum ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Other types of tissue found in bones include marrow, endosteum and periosteum, nerves, blood vessels and cartilage.
[ترجمه گوگل]سایر انواع بافت موجود در استخوان ها عبارتند از: مغز، اندوستئوم و پریوستئوم، اعصاب، عروق خونی و غضروف
[ترجمه ترگمان]انواع دیگر بافت یافت شده در استخوان ها شامل مغز، endosteum و periosteum، عصب، رگ های خونی و غضروف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The new bone that closed the marrow cavity could only be formed by the endosteum.
[ترجمه گوگل]استخوان جدیدی که حفره مغز را می‌بندد، تنها می‌تواند توسط اندوستئوم تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]استخوان جدید که گودال مغز را بسته بود تنها می تواند توسط the شکل بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lining of bones; vascular layer that lines the bones

پیشنهاد کاربران

endosteum ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: درون‏اُست
تعریف: غشایی که حفره‏های میانی استخوان را می‏پوشاند
لایه بین استخوان و مغز استخوان

بپرس