endorphin

/enˈdɔːrfən//enˈdɔːfɪn/

(کالبد شناسی - تنکردشناسی) اندورفین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one of several peptides secreted in the brain that have a tranquilizing, euphoric, or pain-relieving effect on the body.

جمله های نمونه

1. Naltrexone keeps heroin from activating endorphin receptors, without activating them itself.
[ترجمه گوگل]نالترکسون هروئین را از فعال کردن گیرنده های اندورفین باز می دارد، بدون اینکه خود آنها را فعال کند
[ترجمه ترگمان]Naltrexone هروئین را از فعال کردن گیرنده های اندورفین تولید می کند و خود آن ها را فعال نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. During vigorous exercise the brain generates chemicals called endorphins.
[ترجمه گوگل]در طول ورزش شدید مغز مواد شیمیایی به نام اندورفین تولید می کند
[ترجمه ترگمان]در طی ورزش شدید، مغز مواد شیمیایی به نام اندورفین تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Exercising on the days of symptoms will release endorphins, or natural opiates, in the body.
[ترجمه گوگل]ورزش در روزهای بروز علائم باعث ترشح اندورفین یا مواد افیونی طبیعی در بدن می شود
[ترجمه ترگمان]ورزش کردن در روزه ای مختلف اندورفین، اندورفین طبیعی و مواد مخدر طبیعی را در بدن پخش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Other research suggests that defects in the endorphin system of alcoholics may contribute to the condition.
[ترجمه گوگل]تحقیقات دیگر نشان می دهد که نقص در سیستم اندورفین افراد الکلی ممکن است به این وضعیت کمک کند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات دیگر حاکی از آن است که نقص های سیستم اندورفین ممکن است به این وضعیت کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They may also enhance endorphin release.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین ممکن است ترشح اندورفین را افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها هم چنین ممکن است آزاد کردن اندورفین را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This may be endorphin and Met-enkephalin and the fight against cancer, one of the mechanisms.
[ترجمه گوگل]این ممکن است اندورفین و مت انکفالین و مبارزه با سرطان، یکی از مکانیسم ها باشد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است اندورفین و جمع آوری اطلاعات و مبارزه با سرطان، یکی از مکانیزم ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Injections of α - endorphin acted as a tranquilizer and a mild analgesic.
[ترجمه گوگل]تزریق آلفا - اندورفین به عنوان یک آرام بخش و یک مسکن خفیف عمل می کند
[ترجمه ترگمان]Injections، اندورفین به عنوان یک داروی آرام بخش و یک داروی مسکن ملایم عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Beta endorphin is a naturally occurring opioid neurotransmitter which has an affinity for the same receptor that is accessed by heroin and other opiates.
[ترجمه گوگل]بتا اندورفین یک انتقال دهنده عصبی مواد افیونی طبیعی است که میل ترکیبی به همان گیرنده ای دارد که هروئین و سایر مواد افیونی به آن دسترسی دارند
[ترجمه ترگمان]بتا اندورفین یک انتقال دهنده عصبی است که به یک گیرنده مشابه که از طریق هروئین و دیگر مواد مخدر در دسترس است، تمایل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The increased rate of the body's endorphin production helps the client through the crucial withdrawal period.
[ترجمه گوگل]افزایش میزان تولید اندورفین در بدن به مشتری کمک می کند تا دوره مهم ترک را طی کند
[ترجمه ترگمان]میزان افزایش میزان ترشح اندورفین به مشتری از طریق زمان خروج مهم کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The beta endorphin created by the brain is called Happy Hoemone, while the epinephrine is often called Painful Hormone.
[ترجمه گوگل]بتا اندورفین ایجاد شده توسط مغز هومون شاد و اپی نفرین اغلب هورمون دردناک نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]بتا اندورفین که توسط مغز ایجاد می شود Hoemone نامیده می شود در حالی که آدرنالین اغلب هورمون Painful نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Alcohol thus resembles opium and its derivatives morphine and heroin, all of which target the endorphin system.
[ترجمه گوگل]بنابراین الکل شبیه تریاک و مشتقات آن مرفین و هروئین است که همگی سیستم اندورفین را هدف قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه الکل مانند تریاک و مشتقات آن مورفین و هروئین است که همه آن ها سیستم اندورفین را هدف قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This may be caused when capsaicin triggers the release of endorphins, the body's natural painkillers.
[ترجمه گوگل]این ممکن است زمانی ایجاد شود که کپسایسین باعث ترشح اندورفین، مسکن‌های طبیعی بدن شود
[ترجمه ترگمان]این ممکن است در زمانی ایجاد شود که کپسایسین، اندورفین را تحریک می کند و اندورفین طبیعی بدن را تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Butexercise can be a great way to relieve stress endorphin which will improve your mood.
[ترجمه گوگل]اما ورزش می تواند راهی عالی برای کاهش استرس اندورفین باشد که خلق و خوی شما را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]Butexercise می تواند راهی خوب برای تسکین اندورفین باشد که حالت شما را بهبود خواهد بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Exercise can be a great way to relieve stress endorphin which will improve your mood.
[ترجمه گوگل]ورزش می تواند راهی عالی برای کاهش استرس اندورفین باشد که خلق و خوی شما را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]ورزش کردن می تواند راهی خوب برای تسکین اندورفین باشد که حالت شما را بهبود خواهد بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• peptide that resembles an opiate that is naturally found in the body and raises the body's pain threshold

پیشنهاد کاربران

A type of hormone that produced in body and reduce pain.
ماده شیمایی آرام بخش. از بین برنده درد. اندورفین.
ماده شیمیایی شادی بخش

بپرس