endophyte


(گیاهی که درون گیاه دیگر زیست می کند مانند برخی قارچ ها و جلبک ها) درون رست

جمله های نمونه

1. The effects of endophyte infection on the activities of SOD, POD and CAT, as well as on MDA contents in Lolium perenne under drought stress and osmotic stress were studied.
[ترجمه گوگل]اثرات عفونت اندوفیت بر فعالیت SOD، POD و CAT، و همچنین بر محتوای MDA در لولیوم پرن تحت تنش خشکی و تنش اسمزی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات عفونت endophyte بر فعالیت های of، POD و CAT و همچنین در contents MDA در Lolium perenne تحت فشار خشکسالی و تنش اسمزی مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective:To study the metabolites of endophyte HCCB0018
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه متابولیت های اندوفیت HCCB0018
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه متابولیت های endophyte HCCB۰۰۱۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The endophyte is surrounded by a membrane of apparent host plant origin.
[ترجمه گوگل]اندوفیت توسط غشایی با منشاء ظاهری گیاه میزبان احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]غشا توسط غشا اصلی گیاه میزبان مشخص احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The plant endophyte can metabolize many intereting secondary metabolites with novel structure and distinctive activities, which is an important source of new bioactive moleculars.
[ترجمه گوگل]اندوفیت گیاهی می تواند بسیاری از متابولیت های ثانویه جالب را با ساختار جدید و فعالیت های متمایز متابولیزه کند که منبع مهمی از مولکول های زیست فعال جدید است
[ترجمه ترگمان]گیاه endophyte می تواند بسیاری از متابولیت های ثانویه را با ساختار جدید و فعالیت های متمایز ایجاد کند که یک منبع مهم of جدید زیست فعال جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Research results in near years show that endophyte can produce some metabolites similar to those from the host plant.
[ترجمه گوگل]نتایج تحقیقات در سال های نزدیک نشان می دهد که اندوفیت می تواند متابولیت هایی مشابه متابولیت های گیاه میزبان تولید کند
[ترجمه ترگمان]نتایج تحقیقات در حدود سال نشان می دهد که endophyte می توانند متابولیت هایی مشابه به گیاه میزبان تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Like rhizobia, the nitrogen-fixing endophyte Frankia elicits the formation of specialized root nodule structures which house BNF processes.
[ترجمه گوگل]مانند ریزوبیا، فرانکیا اندوفیت تثبیت کننده نیتروژن باعث تشکیل ساختارهای گره ریشه تخصصی می شود که فرآیندهای BNF را در خود جای می دهند
[ترجمه ترگمان]مانند rhizobia، the - nitrogen Frankia شکل گیری ساختارهای گره ریشه تخصصی را که فرایندهای BNF را تشکیل می دهند، استخراج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this research, the endophyte of Paeonia anomala was isolated for the first time by using the blendor methods, 11 strains of endophytic bacteria was screened.
[ترجمه گوگل]در این تحقیق، اندوفیت Paeonia anomala برای اولین بار با استفاده از روش مخلوط کن، 11 سویه باکتری اندوفیت غربالگری شد
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق، endophyte of anomala برای اولین بار با استفاده از روش blendor ایزوله شد، ۱۱ گونه باکتری endophytic غربال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The endophyte is a huge community that shears a great proportion in fungus family.
[ترجمه گوگل]اندوفیت یک جامعه بزرگ است که نسبت زیادی در خانواده قارچ ها از بین می رود
[ترجمه ترگمان]The یک جامعه بزرگ است که سهم بزرگی در خانواده قارچ دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Acorus calamus Linn; Endophyte; antimicrobial activity.
[ترجمه گوگل]Acorus calamus Linn; اندوفیت؛ فعالیت ضد میکروبی
[ترجمه ترگمان]Acorus calamus، Endophyte؛ فعالیت antimicrobial؛
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Endophyte is an important resource of natural drugs.
[ترجمه گوگل]اندوفیت یک منبع مهم داروهای طبیعی است
[ترجمه ترگمان]Endophyte منبع مهمی از داروهای طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It suggested that endophyte of pine tree would be the main pathogenic factor of the disease, and PWN was one of irritative factors.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که اندوفیت درخت کاج عامل بیماریزای اصلی بیماری است و PWN یکی از عوامل تحریک کننده است
[ترجمه ترگمان]این گزارش نشان داد که endophyte درخت کاج عامل اصلی بیماری در این بیماری است و PWN یکی از عوامل irritative بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The study on insect - resistance with plant endophyte has been carried out for a while.
[ترجمه گوگل]مطالعه مقاومت به حشرات با اندوفیت گیاهی مدتی است که انجام شده است
[ترجمه ترگمان]مطالعه روی مقاومت حشرات با endophyte گیاهی برای مدتی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some physiological and biochemical characters of endophyte infected (EI) and endophyte free (EF) plants were observed to study the adaptive response of perennial ryegrass to cyclic drought stress.
[ترجمه گوگل]برخی از خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان آلوده به اندوفیت (EI) و بدون اندوفیت (EF) برای مطالعه پاسخ تطبیقی ​​چچم چند ساله به تنش خشکی چرخه‌ای مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی of عفونی شده (EI)و endophyte آزاد (EF)برای مطالعه پاسخ انطباقی of دائمی به استرس خشک سالی مشاهده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With their endophytes mutualistic symbioses, people can make better use of the widely distributed endophyte resources in China.
[ترجمه گوگل]با همزیستی متقابل اندوفیت ها، مردم می توانند از منابع اندوفیتی که به طور گسترده در چین توزیع شده اند، استفاده بهتری داشته باشند
[ترجمه ترگمان]با endophytes mutualistic symbioses، مردم می توانند از منابع endophyte توزیع شده در چین استفاده بهتری داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• parasitic plant, plant which grows inside another plant (botany)

پیشنهاد کاربران

endophyte ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: گیاه درون‏رُست
تعریف: گیاهی که تمام یا قسمتی از دورۀ زندگی خود را داخل گیاه دیگر بگذراند|||متـ . درون‏رُست 2

بپرس