endearingly


بانوازش ومحبت

جمله های نمونه

1. He admits endearingly to doubts and hesitations.
[ترجمه گوگل]او به شك و ترديدها به طرز دوست داشتني اعتراف مي كند
[ترجمه ترگمان]او اعتراف می کند که شک و تردیدهایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She is endearingly free of pretensions.
[ترجمه گوگل]او به طرز دوست داشتنی عاری از تظاهر است
[ترجمه ترگمان]او از ادعای خود کاملا عاری از ادعای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Yet he also comes across as endearingly incompetent.
[ترجمه گوگل]با این حال، او نیز به‌شدت بی‌کفایت به نظر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]با این حال، او نیز به عنوان یک فرد نالایق در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But then Lithuanians have a number of endearingly eccentric characteristics.
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، لیتوانیایی ها دارای تعدادی ویژگی عجیب و غریب هستند
[ترجمه ترگمان]اما then تعدادی از ویژگی های عجیب و غریب را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lin has what some consider an endearingly retro aura: he is an officer in the People's Liberation Army and wore a pin of Mao Zedong on his shirt while competing in the men's singles gold-medal match.
[ترجمه گوگل]لین دارای چیزی است که برخی آن را یک هاله دوست‌داشتنی یکپارچهسازی با سیستمعامل می‌دانند: او افسر ارتش آزادی‌بخش خلق است و در حالی که در مسابقه تک‌نفره مردانه مدال طلا شرکت می‌کرد، سنجاق مائو تسه تونگ را روی پیراهنش می‌پوشید
[ترجمه ترگمان]لین چیزی را در نظر دارد که \"تجلی retro\" را در نظر می گیرد: او افسری در ارتش آزادی بخش خلق است و یک سنجاق از مایو تسه تونگ به تن دارد، در حالی که در مسابقه تک نفره انفرادی مردان رقابت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. " Honest Abe," as he was endearingly called, lost the Senate race, but two years later was elected the first Republican president of the United States.
[ترجمه گوگل]«آبی صادق»، همانطور که او را دوست داشتنی می نامیدند، رقابت سنا را از دست داد، اما دو سال بعد به عنوان اولین رئیس جمهور جمهوری خواه ایالات متحده انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]\"ایب درستکار\"، همانطور که endearingly نامیده می شد، رقابت سنا را از دست داد، اما دو سال بعد اولین رئیس جمهور جمهوری خواه ایالات متحده انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You are very cute, but you can not get by in this world by looking endearingly at people.
[ترجمه گوگل]تو خیلی بامزه ای، اما نمی توانی با نگاه محبت آمیز به مردم، از پس این دنیا بر بیایی
[ترجمه ترگمان]تو خیلی با نمکی اما نمی تونی با نگاه کردن به مردم این دنیا از این دنیا بری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And Boyle, the bookmakers' favorite and international chat show darling since her endearingly awkward audition clip clocked up more than 100 million views on YouTube, lost out too.
[ترجمه گوگل]و بویل، برنامه چت مورد علاقه و بین‌المللی کتاب‌سازان از آنجایی که کلیپ استماع بسیار ناخوشایند او بیش از 100 میلیون بازدید در یوتیوب داشت، نیز از دست داد
[ترجمه ترگمان]و بویل، که bookmakers مورد علاقه و گفتگوی بین المللی مورد علاقه او هستند، از زمانی که کلیپ audition ناشیانه او بیش از ۱۰۰ میلیون نما در یوتیوب را ثبت کرد، گم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Having met Robbie on several occasions through his great mate Steve McManaman, I've always found him reserved but friendly, generous and endearingly quick with deadpan one-liners.
[ترجمه گوگل]من که رابی را در چندین موقعیت از طریق همسر بزرگش استیو مک منمن ملاقات کردم، همیشه او را محتاط اما صمیمی، سخاوتمند و به طرزی دوست داشتنی سریع با افراد تک خطی می دیدم
[ترجمه ترگمان]پس از ملاقات با رابی در چندین مورد از طریق همسر بزرگش، استیو McManaman، من همیشه او را تنها، اما دوستانه، سخاوتمند، و خیلی سریع و با ساختگی کردن یک - ملاقات کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whenever asked how long he expected his journey to take, he would always collapse endearingly into a fit of laughter.
[ترجمه گوگل]هر زمان که از او می پرسیدند که انتظار داشت سفرش چقدر طول بکشد، همیشه به طرز دلنشینی غرق خنده می شد
[ترجمه ترگمان]هر وقت از او می پرسیدند که چقدر از سفر خود انتظار دارد، پیوسته از خنده روده بر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was the first of the kittens to discover he could purr, the first to make endearingly clumsy13 attempts to wash himself, the first to undertake the adventure of climbing out of the wicker basket.
[ترجمه گوگل]او اولین بچه گربه‌ای بود که متوجه شد می‌تواند خرخر کند، اولین کسی بود که برای شستن خود تلاش‌های ناشیانه‌ای انجام داد، اولین کسی بود که ماجراجویی بالا رفتن از سبد حصیری را انجام داد
[ترجمه ترگمان]اولین کسی بود که بچه گربه را پیدا کرد تا صدای purr را پیدا کند، اولین کسی بود که سعی می کرد خودش را بشوید، اولین کسی بود که سعی می کرد خودش را بشوید، اولین کسی بود که از سبد حصیری بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• affectionately, fondly

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : endear
✅️ اسم ( noun ) : endearment
✅️ صفت ( adjective ) : endearing
✅️ قید ( adverb ) : endearingly
با عزت و احترام

بپرس