1. to endear oneself by acts of generosity
با کارهای سخاوت آمیز خود را محبوب القلوب کردن
2. mansureh tried to endear herself to her mother-in-law
منصوره کوشید خود را پیش مادرشوهرش عزیز کند.
3. He managed to endear himself to my entire family.
[ترجمه گوگل]او توانست خود را برای تمام خانواده من محبوب کند
[ترجمه ترگمان]اون خودش رو برای کل خانواده م بزرگ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The government's record on employment did not endear them to the voters.
[ترجمه گوگل]سوابق دولت در زمینه اشتغال آنها را برای رای دهندگان محبوب نکرد
[ترجمه ترگمان]سابقه کار دولت آن ها را برای رای دهندگان گرامی نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Their policies on taxation didn't endear them to voters.
[ترجمه گوگل]سیاست های آنها در زمینه مالیات آنها را برای رای دهندگان محبوب نکرد
[ترجمه ترگمان]سیاست های آن ها بر روی مالیات آن ها را به رای دهندگان endear
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The emperor saw an opportunity to endear himself to the Athenians.
[ترجمه گوگل]امپراتور فرصتی را دید که خود را نزد آتنی ها محبوب کند
[ترجمه ترگمان]امپراتور از این فرصت استفاده کرد تا خود را به پایتخت برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His intervention will endear him to Maggie, Lucy believes.
[ترجمه گوگل]لوسی معتقد است مداخله او او را برای مگی محبوب می کند
[ترجمه ترگمان]intervention او را برای مگی عزیز خواهد کرد، لوسی باور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Caulfield failed to endear himself to his screen mother, Stephanie Beacham, in the early stages of filming the series.
[ترجمه گوگل]کالفیلد در مراحل اولیه فیلمبرداری سریال نتوانست خود را برای مادرش، استفانی بیچم، محبوب کند
[ترجمه ترگمان]کاولفیلد نتوانست خودش را با مادرش، استفانی beacham، در مراحل اولیه فیلم برداری از مجموعه بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His comments will certainly endear him to his hon. Friends.
[ترجمه گوگل]نظرات او مطمئناً او را مورد علاقه اش قرار خواهد داد دوستان
[ترجمه ترگمان]اظهارنظرهای او مطمئنا او را به عزیزم نشان خواهد داد دوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There were few things more calculated to endear a prince to his subjects than a display of stern retribution on unjust officials.
[ترجمه گوگل]چیزهای کمی وجود داشت که برای محبوب کردن یک شاهزاده برای رعایای خود حساب شده تر از نمایش انتقام سخت برای مقامات ناعادل بود
[ترجمه ترگمان]بیش از یک نمایش مجازات سخت بر مقامات ناعادلانه، بیش از نشان دادن یک شاهزاده به رعایایش بسیار اندک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Not a message endear him to the visiting Americans.
[ترجمه گوگل]پیامی نیست که او را برای آمریکایی های میهمان محبوب کند
[ترجمه ترگمان]حتی یک پیام، او را به آمریکایی ها که در حال بازدید از کشور بود، رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This habit did little to endear him to authorities.
[ترجمه گوگل]این عادت او را برای مقامات دوست نداشت
[ترجمه ترگمان]این عادت نسبت به اولیای امور ناچیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. One of the easiest ways to endear yourself to someone is to make them laugh.
[ترجمه گوگل]یکی از سادهترین راهها برای محبوب کردن خود برای کسی این است که او را بخندانید
[ترجمه ترگمان]یکی از آسان ترین راه ها برای اینکه خود را به کسی نشان دهید این است که آن ها را به خنده بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Timetabling has also helped endear professors to the changes.
[ترجمه گوگل]جدول زمانی نیز به استادان برای این تغییرات کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]Timetabling همچنین به عزیز سازی استادان در برابر تغییرات کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید