عبارت end up with بسته به جمله و زمینه، چند معنی مختلف داره، ولی همشون به یه ایده ی کلی برمی گردن:
در نهایت رسیدن به چیزی یا ماندن با کسی ( چه بخوای، چه نخوای )
🔹 معنی های اصلی end up with:
... [مشاهده متن کامل]
در نهایت با کسی بودن ( مثلاً در رابطه یا ازدواج )
She ended up with her high school sweetheart.
→ آخرش با عشق دوران دبیرستانش ازدواج کرد.
در نهایت صاحب چیزی شدن ( گاه ناخواسته )
I ended up with a broken phone after the trip.
→ تهش با یه گوشی شکسته برگشتم از سفر.
به چیزی گرفتار شدن ( نتیجه ی یک کار یا وضعیت )
If you lie, you might end up with no friends.
→ اگه دروغ بگی، ممکنه آخرش بدون دوست بمونی.
در نهایت رسیدن به چیزی یا ماندن با کسی ( چه بخوای، چه نخوای )
🔹 معنی های اصلی end up with:
... [مشاهده متن کامل]
در نهایت با کسی بودن ( مثلاً در رابطه یا ازدواج )
→ آخرش با عشق دوران دبیرستانش ازدواج کرد.
در نهایت صاحب چیزی شدن ( گاه ناخواسته )
→ تهش با یه گوشی شکسته برگشتم از سفر.
به چیزی گرفتار شدن ( نتیجه ی یک کار یا وضعیت )
→ اگه دروغ بگی، ممکنه آخرش بدون دوست بمونی.
در نهایت منجر می شود به . . .
آخرش . . . . . است
به . . . . . . ختم می شود
آخرش . . . . . است
به . . . . . . ختم می شود
یعنی با چیزی خداحافظی کردن ( عملا یک چیزی را از دست دادن )
Due to testosterone injection, some men end up with fertility.
خیلی از مردان به خاطر تزریق تسترون با قدرت باروری مردانه خداحافظی میکنند
خیلی از مردان به خاطر تزریق تسترون با قدرت باروری مردانه خداحافظی میکنند
ختم شدن به
دست یافتن به
منتهی شدن به
منتهی شدن به
کنار اومدن با کسی یا چیزی
منجر به چیزی شدن .
A dysfunctional family may end up with divorce
با کسی، چیزی و یا موقعیتی مواجه شدن
هر کسی که در رودخانه شنا می کند ممکن است با ناراحتی معده بدی روبرو شود.
به نتیجه . . . . . رسیدن
به این نتیجه میرسیم که . . . .
به این نتیجه میرسیم که . . . .
در نهایت رسیدن به
۱ دچار شدن به
۲ در نهایت رسیدن به
۳کار به جایی رسیدن
۲ در نهایت رسیدن به
۳کار به جایی رسیدن
برداشت کردن
به توافق رسیدن با
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)