encyclopaedic


معنی: جامع، دایرهالمعارفی
معانی دیگر: وابسته به دایره المعارف، حاوی

جمله های نمونه

1. He had an encyclopaedic knowledge of drugs.
[ترجمه گوگل]او دانش دایره المعارفی درباره مواد مخدر داشت
[ترجمه ترگمان]اون یه عالمه اطلاعات در مورد مواد مخدر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is arranged in encyclopaedic form, in loose-leaf binders, some statutes being reprinted with amendments from time to time.
[ترجمه گوگل]این به شکل دایره‌المعارفی تنظیم شده است، در کلاسورهای با برگ‌های گشاد، برخی از اساسنامه‌ها هر از گاهی با اصلاحاتی تجدید چاپ می‌شوند
[ترجمه ترگمان]این امر به شکل encyclopaedic، در پیوندهای برگی آزاد ترتیب داده می شود، که برخی از آن ها با اصلاحاتی در زمان به زمان تجدید چاپ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do you ooze football knowledge, have an encyclopaedic interest in your favourite team and the patience for data entry?
[ترجمه گوگل]آیا دانش فوتبال را به جریان می اندازید، علاقه دایره المعارفی به تیم مورد علاقه خود دارید و برای ورود داده ها صبر دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا به دانش فوتبال اجازه می دهید که به تیم مورد علاقه شما و صبر برای ورود داده ها علاقه نشان دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I didn't know you were so encyclopaedic.
[ترجمه گوگل]نمیدونستم اینقدر دایره المعارف هستی
[ترجمه ترگمان]نمی دونستم تو خیلی encyclopaedic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The books on Local history are encyclopaedic which reflect the society . politics, economic, . culture and various fields in this place. One of the most important value is to keep the history.
[ترجمه گوگل]کتابهای تاریخ محلی دایره المعارفی هستند که جامعه را منعکس می کنند سیاسی، اقتصادی، فرهنگ و زمینه های مختلف در این مکان یکی از مهمترین ارزش ها حفظ تاریخ است
[ترجمه ترگمان]کتاب های تاریخ محلی encyclopaedic هستند که منعکس کننده جامعه هستند سیاست، اقتصاد، فرهنگ و زمینه های مختلف در این مکان یکی از مهم ترین ارزش این است که تاریخ را حفظ کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wimbledon librarian Alan Little, who boasts an encyclopaedic knowledge of tournament history, has compiled for his annual Wimbledon compendium a history of the most intriguing Centre Court invasions.
[ترجمه گوگل]آلن لیتل، کتابدار ویمبلدون، که دانش دایره‌المعارفی از تاریخ مسابقات دارد، برای خلاصه سالانه ویمبلدون خود، تاریخچه‌ای از جذاب‌ترین تهاجمات در دادگاه مرکز را گردآوری کرده است
[ترجمه ترگمان]کتابدار Wimbledon، آلان لیتل، که به دانش encyclopaedic درباره تاریخ این مسابقات می بالد، برای دوره سالانه او، که یکی از مهم ترین حمله به دادگاه مرکز است، گرد هم آمده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This encyclopaedic, profusely illustrated guide displays over 180 sneakers chosen for the impact they have made on sneaker culture worldwide.
[ترجمه گوگل]این راهنمای دایره‌المعارفی با مصور فراوان، بیش از 180 کفش ورزشی را نشان می‌دهد که به دلیل تأثیری که بر فرهنگ کفش‌های کتانی در سراسر جهان گذاشته‌اند، انتخاب شده‌اند
[ترجمه ترگمان]این دفترچه راهنما که به شدت مصور است، بیش از ۱۸۰ کفش ورزشی را نشان می دهد که برای تاثیری که بر فرهنگ sneaker در سراسر جهان گذاشته اند، انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At the Met, the encyclopaedic range – encompassing everything from Jackson Pollock to medieval armour – is as dazzling as at the Louvre, but there place itself has more quirkiness, more personality.
[ترجمه گوگل]در Met، دامنه دایره المعارفی - که همه چیز را از جکسون پولاک گرفته تا زره های قرون وسطایی را در بر می گیرد - به اندازه موزه لوور خیره کننده است، اما آنجا خود مکان عجیب تر و شخصیت بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]در مت، محدوده encyclopaedic - که همه چیز از جکسون پولاک تا زره قرون وسطایی را در بر می گیرد - مانند موزه لوور است، اما خود این مکان quirkiness و شخصیت بیشتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Be that as it may, it was here mat Lewis began to build up his encyclopaedic knowledge of late medieval literature.
[ترجمه گوگل]به هر حال، اینجا بود که مات لوئیس شروع به ایجاد دانش دایره المعارفی خود از ادبیات قرون وسطایی اواخر کرد
[ترجمه ترگمان]همان طور که ممکن است، او در اینجا بود که لویس در حال ساختن دانش encyclopaedic از ادبیات قرون وسطایی خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is merely a random selection to demonstrate the encyclopaedic nature of the work.
[ترجمه گوگل]این صرفاً یک انتخاب تصادفی برای نشان دادن ماهیت دایره‌المعارفی کار است
[ترجمه ترگمان]این تنها یک انتخاب تصادفی برای نشان دادن ماهیت encyclopaedic اثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gordon was probably the most eminent scholar of Nonconformity of his time, with an encyclopaedic knowledge and memory.
[ترجمه گوگل]گوردون احتمالاً برجسته‌ترین دانشمند ناسازگاری زمان خود بود که دانش و حافظه دایره‌المعارفی داشت
[ترجمه ترگمان]گوردون به احتمال زیاد مشهورترین دانشجوی سال او بود، با دانش و حافظه و حافظه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Don't bet against Jamie becoming a manager one day, he has an encyclopaedic knowledge of the game, " said the one-time Reds captain.
[ترجمه گوگل]کاپیتان سابق قرمزها گفت: "برای اینکه جیمی روزی سرمربی شود، شرط نبند، او دانش دایره المعارفی از بازی دارد "
[ترجمه ترگمان]کاپیتان تیم \"ردز\" گفت: \" شرط می بندم که روزی جیمی روزی مدیر شود، او یک آگاهی کامل از بازی دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We become semi-experts on our favourite soaps, and our encyclopaedic knowledge of them, fuelled by the above points, gives us great pleasure.
[ترجمه گوگل]ما در صابون‌های مورد علاقه‌مان نیمه‌متخصص می‌شویم و دانش دایره‌المعارفی ما از آن‌ها، که با نکات بالا تقویت می‌شود، ما را خوشحال می‌کند
[ترجمه ترگمان]صابون مورد علاقه ما، و دانش encyclopaedic از آن ها، که با نکات فوق به وجود می آیند، باعث خوشحالی ما می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the life of the modern world has been recorded on film in massive, encyclopaedic detail.
[ترجمه گوگل]اما زندگی دنیای مدرن بر روی فیلم با جزئیات عظیم و دایره المعارفی ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]اما زندگی دنیای مدرن به تفصیل در فیلم ثبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جامع (صفت)
large, precise, comprehensive, executive, all-around, general, universal, plenary, encyclopaedic, spacious, catholic, encyclopedic, self-contained, self-inclusive

دایره المعارفی (صفت)
encyclopaedic, encyclopedic

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to an encyclopedia; comprehensive, containing a wide range of information

پیشنهاد کاربران

encyclopedic املای درست این کلمه به این صورت هست
دانشنامه ای

بپرس