encyclopaedia


معنی: داریه المعارف، دانش جنگ، دایرهالعلوم
معانی دیگر: دایره المعارف، فرهنگ جامع، کتاب حاوی

جمله های نمونه

1. He copied the relevant data out of the encyclopaedia.
[ترجمه گوگل]او داده های مربوطه را از دایره المعارف کپی کرد
[ترجمه ترگمان]او داده های مرتبط را از دایره المعارف کپی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They were still driving away at the encyclopaedia.
[ترجمه گوگل]آنها هنوز در دایره المعارف رانندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]این دو نفر، همچنان در گوشه encyclopaedia نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An encyclopaedia contains a lot of knowledge.
[ترجمه گوگل]یک دایره المعارف حاوی دانش زیادی است
[ترجمه ترگمان]یک دایره المعارف حاوی دانش بسیار زیادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new edition of encyclopaedia will appear in the bookstores next week.
[ترجمه گوگل]نسخه جدید دایره المعارف هفته آینده در کتابفروشی ها عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]نسخه جدید دایره المعارف هفته آینده در کتابفروشی ها ظاهر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We tabbed him as a walking encyclopaedia.
[ترجمه گوگل]ما او را به عنوان یک دایره المعارف راهپیمایی درج کردیم
[ترجمه ترگمان]ما او را به عنوان یک دایره الم عارف می نامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A splendid bookcase goes along with the complete encyclopaedia if you pay cash.
[ترجمه گوگل]در صورت پرداخت نقدی، یک قفسه کتاب عالی همراه با دایره المعارف کامل است
[ترجمه ترگمان]اگر پول نقد بدهی، یک قفسه کتابی با کمال دقت کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was a walking encyclopaedia.
[ترجمه گوگل]او یک دایره المعارف پیاده روی بود
[ترجمه ترگمان]این یک دایره الم عارف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Specialist encyclopaedias like KIRK-OTHMER Encyclopaedia of Chemical Technology are available for consultation.
[ترجمه گوگل]دایره المعارف های تخصصی مانند دایره المعارف فناوری شیمیایی KIRK-OTHMER برای مشاوره در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]دایره المعارف متخصص مثل دایره المعارف فن آوری شیمیایی kirk برای مشاوره در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Roth's crowning achievement was the editorship of the Encyclopaedia Judaica, which he held from 196
[ترجمه گوگل]مهمترین دستاورد راث، سردبیری دایره المعارف یهودی بود که از سال 196 بر عهده داشت
[ترجمه ترگمان]دستاورد کاری راث زمان سردبیری دایره المعارف Judaica بود که در سال ۱۹۶ میلادی برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If the encyclopaedia has a weakness it is that it sits on the fence on controversial issues.
[ترجمه گوگل]اگر دایره المعارف نقطه ضعفی دارد این است که روی حصار مسائل بحث برانگیز می نشیند
[ترجمه ترگمان]اگر دایره المعارف ضعف داشته باشد، این است که بر روی موضوعات بحث برانگیز بر روی حصار می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was an encyclopaedia of superstitions and proverbs.
[ترجمه گوگل]او دایره المعارفی از خرافات و ضرب المثل ها بود
[ترجمه ترگمان]او یک دائره الم عارف است که خرافات و proverbs دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A Sherlock Holmes encyclopaedia has been published in Japanese.
[ترجمه گوگل]یک دایره المعارف شرلوک هلمز به زبان ژاپنی منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]یک دایره المعارف شرلوک هولمز به زبان ژاپنی منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In volume 2 page 93 column the encyclopaedia states that the European bison, or wisent, may be found only in the Bialowieza Forest in Poland, which is also incorrect.
[ترجمه گوگل]در ستون جلد 2 صفحه 93 دایره المعارف بیان می کند که گاومیش کوهان دار اروپایی یا ویزنت تنها در جنگل Bialowieza در لهستان یافت می شود که این نیز نادرست است
[ترجمه ترگمان]در جلد ۲ صفحه ۹۳، دایره المعارف بیان می کند که گاومیش کوهان دار آمریکایی یا wisent تنها در جنگل Bialowieza در لهستان یافت می شوند که هم چنین نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ancient encyclopaedia of China Compendium of Materia Medica.
[ترجمه گوگل]دایره المعارف باستانی چین مجموعه ماتریا مدیکا
[ترجمه ترگمان]دایره المعارف باستانی of Compendium از Materia Medica
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

داریه المعارف (اسم)
encyclopaedia, encyclopedia

دانش جنگ (اسم)
encyclopaedia, encyclopedia

دایره العلوم (اسم)
encyclopaedia, encyclopedia

انگلیسی به انگلیسی

• series of books that are organized alphabetically and contain information on all subjects (also encyclopedia)

پیشنهاد کاربران

دانشورانه:encyclopaedi.
دانشورانهء فرزانش.
دانشورانهء اندیش.
دانشورانهء شماریک.
دانشورانهء آزمایشی.
دانشوران آرمانی.
دانشورانهء کاربردی.
دانشنامه یا دائرةالمعارف، مجموعه یا گردایهٔ نوشتاریِ جامع و فشرده ای است که شامل اطلاعاتی دربارهٔ همهٔ شاخه های دانش یا شاخهٔ مشخصی از دانش است. واژهٔ دانشنامه در زبان فارسی تاریخ کهنی دارد و دانشنامه
...
[مشاهده متن کامل]
های کهنی نیز به زبان فارسی نوشته شده اند. واژهٔ دائرةالمعارف نیز برابرنهادهٔ اصطلاح Encyclopaedia است که خود برگرفته از اصطلاح یونانیِ Enkyklios Paideia به معنای آموزش فراگیر است.

دایرةالمعارف
دانش نامه

بپرس