encrypt

/enˈkrɪpt//ɪnˈkrɪpt/

به رمز درآوردن، کد کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: encrypts, encrypting, encrypted
مشتقات: encryption (n.)
• : تعریف: to put (information) into a code, thus protecting it from being read and understood by those not authorized to have access to the information.
مترادف: encipher, encode

- I've been assured that the information is safe because it has been encrypted.
[ترجمه گوگل] به من اطمینان داده شد که اطلاعات امن است زیرا رمزگذاری شده است
[ترجمه ترگمان] مطمئن شدم که اطلاعات به این دلیل که رمزنگاری شده است ایمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Account details are encrypted to protect privacy.
[ترجمه گوگل]جزئیات حساب برای محافظت از حریم خصوصی رمزگذاری شده است
[ترجمه ترگمان]جزییات حساب برای حفاظت از حریم خصوصی رمزنگاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Your financial information is fully encrypted and cannot be accessed.
[ترجمه گوگل]اطلاعات مالی شما کاملاً رمزگذاری شده است و قابل دسترسی نیست
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مالی شما به طور کامل رمزنگاری شده است و قابل دستیابی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Messages encrypted using the public key can be decrypted only by someone with the private key.
[ترجمه گوگل]پیام‌هایی که با استفاده از کلید عمومی رمزگذاری شده‌اند فقط توسط شخصی که کلید خصوصی را دارد می‌تواند رمزگشایی شود
[ترجمه ترگمان]پیام های رمزنگاری شده با استفاده از کلید عمومی می توانند تنها توسط یک نفر با کلید خصوصی مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you need to encrypt - if so, how?
[ترجمه گوگل]آیا نیاز به رمزگذاری دارید - اگر چنین است، چگونه؟
[ترجمه ترگمان]- شما باید encrypt کنید - اگر این طور باشد، چطور؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The private key, used to encrypt transmitted information by the user, is kept secret.
[ترجمه گوگل]کلید خصوصی که برای رمزگذاری اطلاعات ارسال شده توسط کاربر استفاده می شود، مخفی نگه داشته می شود
[ترجمه ترگمان]کلید خصوصی که برای رمز کردن اطلاعات منتقل شده توسط کاربر استفاده می شود، مخفی نگه داشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Could not encrypt export server password!
[ترجمه گوگل]رمز عبور سرور صادراتی رمزگذاری نشد!
[ترجمه ترگمان]رمزنگاری گذرواژه کارگزار صادر شده ممکن نیست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please enter the password that was used to encrypt this certificate backup.
[ترجمه گوگل]لطفاً رمز عبوری را که برای رمزگذاری نسخه پشتیبان این گواهی استفاده شده است وارد کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا گذرواژه را وارد کنید که برای رمز کردن این پشتیبان گواهی استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hash method used encryption technology to encrypt user password.
[ترجمه گوگل]روش هش از فناوری رمزگذاری برای رمزگذاری رمز عبور کاربر استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]روش Hash از تکنولوژی رمزنگاری برای رمز کردن گذرواژه کاربر استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A and fast tool to encrypt and decrypt files.
[ترجمه گوگل]ابزاری سریع برای رمزگذاری و رمزگشایی فایل ها
[ترجمه ترگمان]ابزار سریع و سریع برای رمزگذاری و رمزگشایی پرونده ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An easy and fast tool to encrypt and decrypt files.
[ترجمه گوگل]ابزاری آسان و سریع برای رمزگذاری و رمزگشایی فایل ها
[ترجمه ترگمان]یک ابزار آسان و سریع برای رمزگذاری و رمزگشایی پرونده ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. CMS is used to sign or encrypt arbitrary messages.
[ترجمه گوگل]CMS برای امضا یا رمزگذاری پیام های دلخواه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]CMS برای امضای یا رمزگذاری پیام های اختیاری به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Password - allows you to encrypt and decrypt files using a password.
[ترجمه گوگل]رمز عبور - به شما امکان می دهد فایل ها را با استفاده از رمز عبور رمزگذاری و رمزگشایی کنید
[ترجمه ترگمان]گذرواژه - به شما این امکان را می دهد که فایل های با استفاده از گذرواژه را رمز گشایی کنید و رمز گشایی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So the MPI-based pseudo-random sequence parallel encrypt algorithm will provide relevant application and research with new methods and directions.
[ترجمه گوگل]بنابراین الگوریتم رمزگذاری موازی توالی شبه تصادفی مبتنی بر MPI کاربرد و تحقیق مرتبط را با روش‌ها و جهت‌های جدید ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین الگوریتم شبه تصادفی مبتنی بر MPI به صورت موازی کاربرد و تحقیقات مربوطه را با روش ها و جهات جدید فراهم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wireless hardware developers could use the software to encrypt their products.
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان سخت افزار بی سیم می توانند از این نرم افزار برای رمزگذاری محصولات خود استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]توسعه دهندگان سخت افزار می توانند از نرم افزار برای رمز کردن محصولات خود استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] رمز دار کردن، پنهان کردن .

انگلیسی به انگلیسی

• encode, convert a message into code (especially secret)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : encrypt
✅️ اسم ( noun ) : crypt / encryption
✅️ صفت ( adjective ) : cryptic / encrypted
✅️ قید ( adverb ) : cryptically
کدگذاری یا رمز گذاری اطلاعات بخصوص در کامپیوتر برای حفاظت از آن اطلاعات
رمزنگاری
رمز گذاری کردن

بپرس