encrustation

/ˌenkrʌˈsteɪʃən//ˌenkrʌˈsteɪʃən/

پوسته، پوستک، رویه، روکش (سفت)، پوشش، پوسته (یا پوستک) دار سازی، دلمه شدگی، رویه بندی، پوسته بندی، لایه ی مرصع، لایه ی گوهرین، پوست زخم

جمله های نمونه

1. The property evaluation of encrustation proof and decreasing interface tense of SJT-B provide the experimental dependence for polite application.
[ترجمه گوگل]ارزیابی ویژگی اثبات encrustation و کاهش زمان رابط SJT-B وابستگی تجربی را برای کاربرد مؤدبانه ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]ارزیابی دارایی ثابت encrustation و طول فصل مشترک of - B وابستگی تجربی را برای کاربرد مودبانه ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. CALMATIC helps to prevent encrustation, costly plumbing repairs and blockages, keeping the toilet system working in an efficient manner.
[ترجمه گوگل]CALMATIC به جلوگیری از لکه‌پوشی، تعمیرات پرهزینه لوله‌کشی و انسداد کمک می‌کند و سیستم توالت را به شیوه‌ای کارآمد حفظ می‌کند
[ترجمه ترگمان]CALMATIC به جلوگیری از encrustation، تعمیر و نگهداری پرهزینه لوله کشی کمک می کند و سیستم توالت را به شیوه ای کارآمد نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By extracting encrustation of histogram, and calculating partial fuzzy extent around pixels to update the fuzzy roughness.
[ترجمه گوگل]با استخراج ساختار هیستوگرام، و محاسبه گستره فازی جزئی در اطراف پیکسل ها برای به روز رسانی زبری فازی
[ترجمه ترگمان]با استخراج encrustation هیستوگرام، و محاسبه میزان نسبی فازی اطراف پیکسل برای به روز رسانی زبری فازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The problem of the heat power house pipe encrustation filthiness influences the normal running of dynamotors seriously.
[ترجمه گوگل]مشکل کثیفی پوشش لوله های نیروگاه حرارتی بر عملکرد عادی دیناموتورها تأثیر جدی می گذارد
[ترجمه ترگمان]مساله کثافت، کثافت و کثافت خانه، وضع عادی of را به طور جدی تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Maybe his recent saltwater dunking and ice encrustation had caused a problem in the MJOLNIR system.
[ترجمه گوگل]شاید غوطه ور شدن اخیر او در آب شور و پوشیده شدن یخ باعث ایجاد مشکل در سیستم MJOLNIR شده باشد
[ترجمه ترگمان]شاید آب نمک تازه و یخ زده او باعث ایجاد مشکلی در سیستم MJOLNIR شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, this technique continues to be characterized by its propensity to elicit passive results, such as formation, thrombopoiesis, form ation of encrustation or stone.
[ترجمه گوگل]با این حال، این تکنیک همچنان با تمایل آن به استخراج نتایج غیرفعال، مانند تشکیل، ترومبوپوئزیس، تشکیل لایه‌بندی یا سنگ مشخص می‌شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، این تکنیک با تمایل خود به استخراج نتایج انفعالی مانند شکل گیری، thrombopoiesis، شکل ation یا سنگ مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The method has the advantage of low operation temperature, non-corrosion to equipment, good results for eliminating encrustation and so on.
[ترجمه گوگل]این روش دارای مزیت دمای پایین عملیات، عدم خوردگی به تجهیزات، نتایج خوب برای از بین بردن خراشیدگی و غیره است
[ترجمه ترگمان]این روش دارای مزیت دمای عملکرد پایین، عدم خوردگی به تجهیزات، نتایج خوب برای حذف encrustation و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The disadvantages are mainly high equipment costs and plugging of the lines by sediment, salt encrustation, or algae.
[ترجمه گوگل]معایب آن عمدتاً هزینه بالای تجهیزات و مسدود شدن خطوط توسط رسوبات، پوشش نمک یا جلبک ها است
[ترجمه ترگمان]معایب عمدتا هزینه های تجهیزات بالا و اتصال خطوط با رسوب، نمک salt، یا جلبک ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wellblockage in the sulphur-high, acid-ultra, natural gas field inZhaolanzhuang, China, is attributed, to a large extent, to sulphur encrustation onthe internal walls of well pipes.
[ترجمه گوگل]انسداد چاه در میدان گاز طبیعی با سولفور بالا، اسید-اولترا، در ژائولانژوانگ، چین، تا حد زیادی به پوشش گوگرد روی دیواره های داخلی لوله های چاه نسبت داده می شود
[ترجمه ترگمان]Wellblockage در میدان گازی natural با سولفور - ultra در چین، تا حد زیادی به گوگرد بالای لوله های داخلی لوله های چاه نسبت داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In rough-set theoretic sense, the histogram correlates with the lower approximation and encrustation of histogram correlates with upper approximation.
[ترجمه گوگل]در مفهوم نظری مجموعه‌ای خشن، هیستوگرام با تقریب پایین‌تر و پوشش هیستوگرام با تقریب بالایی همبستگی دارد
[ترجمه ترگمان]در مفهوم نظری سخت، هیستوگرام با تقریب کم تر مرتبط است و encrustation هیستوگرام با تقریب بالا ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Making use of the instrumental analysis method, the paper does some system study on encrustation proof, decreasing the interface tense of SJT-B agent and the effect of displacing oil.
[ترجمه گوگل]این مقاله با استفاده از روش تجزیه و تحلیل ابزاری، مطالعات سیستمی را در مورد اثبات پوشش، کاهش زمان رابط عامل SJT-B و اثر جابجایی روغن انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش تجزیه و تحلیل ابزاری، این مقاله یک مطالعه سیستمی بر روی دلیل encrustation، کاهش طول فصل مشترک عامل SJT - B و اثر جابجایی نفت را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The results show that the treating device has the functions of encrustation suppression, slow corrosion and bactericidal action .
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که دستگاه تصفیه دارای عملکردهای سرکوب‌کننده لایه‌برداری، خوردگی آهسته و عملکرد باکتری‌کشی است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که روش درمان دارای توابع سرکوب encrustation، خوردگی آهسته و اقدام bactericidal می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ordinary tap water in a range of materials, being heated easy Jiegou, which is home to the kettle used for a long time, a pot pipe on the same layer thick encrustation .
[ترجمه گوگل]آب لوله کشی معمولی در طیف وسیعی از مواد، گرم شدن آسان Jiegou، که خانه به کتری استفاده می شود برای مدت زمان طولانی، لوله گلدان در همان لایه ضخیم encrustation
[ترجمه ترگمان]اب شیر معمولی در گستره ای از مواد، که به آسانی گرم می شود، که بر روی کتری که برای مدت طولانی استفاده می شود، یک لوله قابلمه روی همان لایه ضخیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So, there is very important practical significance to decrease and eliminate erosion and encrustation problems in the progress of ASP flooding.
[ترجمه گوگل]بنابراین، کاهش و رفع مشکلات فرسایش و لایه‌پوشی در پیشرفت سیلاب ASP اهمیت عملی بسیار مهمی دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اهمیت عملی بسیار مهمی برای کاهش و حذف مشکلات فرسایشی و encrustation در پیشرفت of ASP وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. German water doctor" just coil wrapped around a water pipe, not contact with water, but they will make to remove the encrustation, That furring to where?"
[ترجمه گوگل]دکتر آب آلمانی "فقط سیم پیچ در اطراف لوله آب پیچیده شده است، با آب تماس ندارد، اما آنها را برای از بین بردن لکه، که خز به کجا؟"
[ترجمه ترگمان]\"پزشک آب آلمانی\" فقط دور یک لوله آب پیچیده شد و با آب تماس نگرفت، اما آن ها مجبور خواهند شد the را از بین ببرند، که به کجا می رود؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crust or hard coating; act of encrusting
an encrustation is a layer that has built up on a surface during the course of a period of time.
an encrustation is also a layer of jewels, gold, silver, and so on, that is decorating something.

پیشنهاد کاربران

بپرس