• (1)تعریف: the act of exceeding proper or intended limits, as of territory or property.
- Environmentalists often oppose the encroachment of humans on animal habitats.
[ترجمه گوگل] فعالان محیط زیست اغلب با تجاوز انسان به زیستگاه حیوانات مخالف هستند [ترجمه ترگمان] متخصصان محیط زیست اغلب با تجاوز انسان به زیستگاه جانوران مخالفت می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: intrusion; trespass.
جمله های نمونه
1. I resent the encroachment on my time.
[ترجمه گوگل]از تجاوز به زمانم ناراحتم [ترجمه ترگمان]من از اینکه زمان خودم رو تغییر دادم متنفرم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It's a sign of the encroachment of commercialism in medicine.
[ترجمه گوگل]این نشانه تجاوز تجاری گرایی در پزشکی است [ترجمه ترگمان]این نشانه بردگی حرص و آز او در پزشکی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The workers were charged with forest encroachment and illegal logging.
[ترجمه محمد حاجی] کارگران به دست اندازی به جنگل و قطع بی رویه درختان متهم شده بودند
|
[ترجمه گوگل]اتهام این کارگران تجاوز به جنگل و برداشت غیرقانونی قطع شد [ترجمه ترگمان]کارگران با تجاوز به جنگل و قطع بی رویه درختان متهم شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This frustrates government efforts in checking desert encroachment.
[ترجمه گوگل]این امر تلاش های دولت را در کنترل تجاوز به بیابان ناکام می کند [ترجمه ترگمان]این کار تلاش های دولت را در بررسی تجاوز به بیابان نا امید می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The encroachment of the Eastern political economy into Utah in essence relegated the Mormon theocracy to the status of an internal colony.
[ترجمه گوگل]تجاوز به اقتصاد سیاسی شرق به یوتا اساساً حکومت دینی مورمون را به یک مستعمره داخلی تنزل داد [ترجمه ترگمان]تجاوز اقتصاد سیاسی شرقی به یوتا در اصل، حکومت مذهبی مورمون را به وضعیت یک مستعمره داخلی تبدیل کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He, too, noted with mild asperity the harsh encroachment of industrialization on the ethereal world of the cataract.
[ترجمه گوگل]او همچنین با کمال میل به تجاوز شدید صنعتی شدن به دنیای اثیری آب مروارید اشاره کرد [ترجمه ترگمان]او نیز با لحن ملایم و خشن صنعتی سازی در جهان اثیری of اشاره کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Being top-hung, there is no encroachment into the roof space to consider, as there is with centre-pivoting roof windows.
[ترجمه گوگل]در بالا آویزان بودن، هیچ تجاوزی به فضای پشت بام وجود ندارد، همانطور که در مورد پنجره های سقفی وسط چرخان وجود دارد [ترجمه ترگمان]در بالا آویزان بودن، هیچ تجاوز به فضای سقف وجود ندارد تا در نظر گرفته شود چون با پنجره های سقفی محور محور وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The problem was to safeguard sites from encroachment by property development.
[ترجمه گوگل]مشکل محافظت از سایت ها از تجاوز توسط توسعه املاک بود [ترجمه ترگمان]مشکل حفاظت از سایت ها از تجاوز به توسعه دارایی ها بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Moscow vehemently opposes any further Nato encroachment on former Soviet areas.
[ترجمه محمد حاجی] مسکو به شدت با هرگونه دست اندازی بیشتر ناتو به مناطق شوروی سابق مخالف است
|
[ترجمه گوگل]مسکو به شدت با هرگونه تجاوز بیشتر ناتو به مناطق شوروی سابق مخالف است [ترجمه ترگمان]مسکو به شدت با هر گونه تجاوز ناتو در مناطق شوروی سابق مخالف است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. An encroachment of the forgotten things is a special crime.
[ترجمه گوگل]تجاوز به چیزهای فراموش شده جرم خاصی است [ترجمه ترگمان]تخطی از اشیا فراموش شده جنایت خاصی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We can prevent encroachment on public interest effectively only by depending on citizen and social organization.
[ترجمه گوگل]ما تنها با وابستگی به شهروند و سازمان اجتماعی می توانیم از تجاوز به منافع عمومی به طور موثر جلوگیری کنیم [ترجمه ترگمان]ما می توانیم از تجاوز به منافع عمومی فقط بسته به شهروندان و سازمان اجتماعی جلوگیری کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Encroachment on any enterprise run by the national bourgeoisie is strictly prohibited.
[ترجمه گوگل]تجاوز به هر بنگاهی که توسط بورژوازی ملی اداره می شود اکیداً ممنوع است [ترجمه ترگمان]مداخله در هر شرکتی که توسط بورژوازی ملی اجرا شود اکیدا ممنوع است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. De Silva notes that poaching, habitat encroachment, climate change and other factors threaten wild Asian elephant herds, such as those in Uda Walawe.
[ترجمه گوگل]دی سیلوا خاطرنشان می کند که شکار غیرقانونی، تجاوز به زیستگاه، تغییرات آب و هوایی و سایر عوامل، گله های فیل های وحشی آسیایی، مانند گله های فیل در اودا والاوه را تهدید می کند [ترجمه ترگمان]دی سیلوا متذکر می شود که شکار غیر قانونی، پیشروی زیستگاه، تغییر آب و هوا و عوامل دیگر گله های فیل آسیایی را تهدید می کنند، مانند آن هایی که در Uda Walawe زندگی می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. After discreet soundings, they prudently abandoned the idea, which would have involved a major encroachment upon judicial independence.
[ترجمه گوگل]پس از بررسی های محتاطانه، آنها با احتیاط این ایده را کنار گذاشتند، که می توانست تجاوز بزرگی به استقلال قضایی داشته باشد [ترجمه ترگمان]پس از آنکه با احتیاط و احتیاط، آن ها به طور محتاطانه این ایده را رها کردند که منجر به تجاوز عمده به استقلال قضایی می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید