صفت ( adjective )
مشتقات: encouragingly (adv.)
مشتقات: encouragingly (adv.)
• (1) تعریف: arousing feelings of hope or courage.
• متضاد: dim, terrifying
• مشابه: favorable, hopeful, optimistic
• متضاد: dim, terrifying
• مشابه: favorable, hopeful, optimistic
- The patient's reaction to the experimental drug is encouraging, and the family is cautiously breathing a sigh of relief.
[ترجمه گوگل] واکنش بیمار به داروی آزمایشی دلگرم کننده است و خانواده با احتیاط نفس راحتی می کشند
[ترجمه ترگمان] واکنش بیمار به دارو تجربی دلگرم کننده است و خانواده با احتیاط نفس کشیدن را تنفس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] واکنش بیمار به دارو تجربی دلگرم کننده است و خانواده با احتیاط نفس کشیدن را تنفس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The economic statistics look encouraging, so investment in new ventures is increasing.
[ترجمه گوگل] آمارهای اقتصادی دلگرم کننده به نظر می رسند، بنابراین سرمایه گذاری در سرمایه گذاری های جدید در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان] آمار اقتصادی دلگرم کننده است، بنابراین سرمایه گذاری در سرمایه گذاری های جدید در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آمار اقتصادی دلگرم کننده است، بنابراین سرمایه گذاری در سرمایه گذاری های جدید در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: tending to give help, support, or approval.
- My art teachers were very encouraging, and I think it gave me the determination to become an artist.
[ترجمه گوگل] معلمان هنر من بسیار دلگرم کننده بودند و فکر میکنم این عزم را به من داد تا هنرمند شوم
[ترجمه ترگمان] معلمان هنر من بسیار دلگرم کننده بودند، و من فکر می کنم که این تصمیم من را برای تبدیل شدن به یک هنرمند به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] معلمان هنر من بسیار دلگرم کننده بودند، و من فکر می کنم که این تصمیم من را برای تبدیل شدن به یک هنرمند به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید