مورد تشویق
Women of the court were expected to play both contract bridge and chess sufficiently well to prove an interesting challenge to a man - - a similar grasp in matters of philosophy, theology, and science was encouraged.
تقویت کردن
دلگرمی دادن
UK /ɪnˈkʌr. ɪdʒd/
US /ɪnˈkɝː. ɪdʒd/
مثال:
تشویق یا ترغیب کسی برای انجام کاری ،
تشویق کردن
ترغیب و تشویق کردن
ترغیب شده
تشویق
تعریف کردن
پشتیبانی کرد
ترغیب کردن تشویق کردن
ترغیب کردن . تمایل داشتن
دلگرمی دادن ، نصیحت کرپن
دیفینیشن=give hope
دیفینیشن=give hope
مخالف discouraged به معنی دلسرد و بودن امید
امیدوار ( بازرگانی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)