کلمه "encountered" به معنای مواجه شدن، برخورد کردن یا روبه رو شدن است. وقتی از این کلمه استفاده می شود، به معنای برخورد با یک موقعیت، مشکل، یا وضعیت خاصی می باشد. به عنوان مثال:
- "I encountered a problem while trying to install the new software on my computer. " ( مواجه شدم با یک مشکل هنگام نصب نرم افزار جدید روی کامپیوترم. )
... [مشاهده متن کامل]
- "She encountered many challenges during her journey, but she overcame them successfully. " ( او در طول سفرش با بسیاری از چالش ها مواجه شد، اما با موفقیت آنها را پشت سر گذاشت. )
منبع CHATGPT4. 00
- "I encountered a problem while trying to install the new software on my computer. " ( مواجه شدم با یک مشکل هنگام نصب نرم افزار جدید روی کامپیوترم. )
... [مشاهده متن کامل]
- "She encountered many challenges during her journey, but she overcame them successfully. " ( او در طول سفرش با بسیاری از چالش ها مواجه شد، اما با موفقیت آنها را پشت سر گذاشت. )
منبع CHATGPT4. 00
مطرح شدن
a commonly encountered clinical situation یک موقعیت بالینی که به طور رایج با آن دست و پنجه نرم میکنیم
مورد توجه قرارگرفته؛ مثل جمله ی:
While luma is more often encountered, relative luminance is sometimes used in video engineering when referring to the brightness of a monitor
در حالی که لوما به مراتب بیش از حد معمول مورد توجه قرار گرفته، گاهی اوقات لومینانس نسبی در مهندسی ویدیو هنگام اشاره به روشنایی مانیتور استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
در حالی که لوما به مراتب بیش از حد معمول مورد توجه قرار گرفته، گاهی اوقات لومینانس نسبی در مهندسی ویدیو هنگام اشاره به روشنایی مانیتور استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
روبه رو شدن ، برخورد کردن
رویارویی. . . برخورد کردن
مواجه شده
پیش رو
ملاقات کردن - مواجه شدن
رویت شده
یافت شده - کشف شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)