encompasses

پیشنهاد کاربران

در بر می گیرد
verb
در بر گرفتن, دور گرفتن, احاطه کردن
Ex
It encompasses a broad range of topics
احاطه می کند
مجموع چند چیز، شامل. . .
مشتمل بر
دربرگیرنده

بپرس