encircling

جمله های نمونه

1. A substantial, well-preserved Iron Age settlement with two encircling ramparts and supplementary earthworks.
[ترجمه گوگل]یک سکونتگاه قابل توجه و به خوبی حفظ شده در عصر آهن با دو بارو در اطراف و کارهای خاکی تکمیلی
[ترجمه ترگمان]یک ساختمان عصر آهن به خوبی حفظ شده با دو برج مدور و خاک ریزی ها مکمل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was sleeping with one arm encircling his head, small podge of fingers just touching his cheek.
[ترجمه گوگل]او در حالی که یک دستش دور سرش حلقه زده بود، خوابیده بود، انگشتان کوچکی که فقط گونه اش را لمس می کردند
[ترجمه ترگمان]او با یک دستش خوابیده بود و سرش را دور سرش حلقه کرده بود، انگشتان کوچک و کوچکی داشت که فقط گونه او را لمس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Snow covered the encircling hills.
[ترجمه گوگل]برف تپه های اطراف را پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]برف روی تپه ها را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Now the cloth above the encircling fingers seemed to move, nudged this way and that by something underneath.
[ترجمه گوگل]حالا به نظر می رسید که پارچه بالای انگشتان حلقه شده حرکت می کند، با چیزی زیر آن طرف و آن طرف تکان می خورد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که پارچه بالای the تکان می خورد، به این طرف و آن طرف سقلمه ای زد و چیزی در زیر آن قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It also shows soldiers encircling unarmed civilians, beating them with rods as they lay on the ground.
[ترجمه گوگل]همچنین سربازانی را نشان می دهد که غیرنظامیان غیرمسلح را محاصره می کنند و در حالی که روی زمین دراز می کشیدند با میله آنها را می زنند
[ترجمه ترگمان]همچنین نشان می دهد که سربازان مسلح غیر مسلح را محاصره کرده و آن ها را با میله ها در حالی که بر روی زمین قرار دارند کتک می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their encircling and undulating movement contrasts pleasurably with the straight trunks of erect trees.
[ترجمه گوگل]حرکات دایره‌ای و موج‌دار آنها با تنه‌های راست درختان در تضاد است
[ترجمه ترگمان]encircling و جنبش undulating با تنه های صاف درختان بلند pleasurably
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. COMMENTARY: There is a light encircling Jamaica now. A ring of lampstands giving ample testimony to the gospel and there is a clear role for each individual ecclesia .
[ترجمه گوگل]تفسیر: اکنون یک نور جامائیکا را احاطه کرده است حلقه ای از چراغدان ها که شهادت فراوانی بر انجیل می دهد و نقش روشنی برای هر کلیسا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]COMMENTARY: اکنون نوری در اطراف جاماییکا وجود دارد حلقه ای از lampstands شهادت کافی را به انجیل می دهد و یک نقش روشن برای هر فرد ecclesia وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Encircling each via hole, the circular type base plate is respectively and fixedly provided with a core-tube anchor ear used for fixing each core tube.
[ترجمه گوگل]با احاطه کردن هر یک از سوراخ ها، صفحه پایه نوع دایره ای به ترتیب و به طور ثابت با گوش لنگر هسته-لوله ای که برای تثبیت هر لوله هسته ای استفاده می شود، ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]Encircling هر یک از طریق سوراخ، صفحه پایه نوع مدور به ترتیب و ثابت با یک لوله ثابت لوله ای که برای تعمیر هر لوله اصلی به کار می رود، تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Encircling one's two arms and pointing the thumbs upward can show one's defense or advantage ground.
[ترجمه گوگل]احاطه کردن دو بازو و نشان دادن انگشتان شست به سمت بالا می تواند موقعیت دفاعی یا برتری او را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]دو دست نگه دارید و انگشت شست را به سمت بالا نشانه بروید، می توانید دفاع یا برتری خود را نشان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dense white encircling tumor mass is arising from the visceral pleura and is a mesothelioma.
[ترجمه گوگل]توده تومور احاطه کننده سفید متراکم از پلور احشایی ناشی می شود و یک مزوتلیوما است
[ترجمه ترگمان]توده متراکم و سفیدی که در اطراف تومور وجود دارد از لایه احشایی ناشی می شود و یک mesothelioma است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cincture: The act of encircling or encompassing.
[ترجمه گوگل]سینکچر: عمل احاطه یا احاطه کردن
[ترجمه ترگمان]cincture: عمل محاصره شدن یا فراگیر شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this haphazard way we progressed into the afternoon, and started work on the long encircling fence.
[ترجمه گوگل]به این روش تصادفی تا بعدازظهر پیش رفتیم و کار را روی حصار دور طولانی شروع کردیم
[ترجمه ترگمان]در این راه تصادفی، ما به بعد از ظهر پیشرفت کردیم و شروع به کار بر روی حصار encircling کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is sited unusually, on flat land rather than atop one of the encircling hills.
[ترجمه گوگل]این مکان به طور غیرمعمول، بر روی زمین های مسطح به جای بالای یکی از تپه های محاصره شده است
[ترجمه ترگمان]به طور غیر معمول، روی زمین مسطح به جای یکی از تپه های اطراف مستقر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Innocent's building at the Vatican was fortified with towers and an encircling wall and was meant for longer residence.
[ترجمه گوگل]ساختمان Innocent در واتیکان با برج‌ها و دیواری محصور شده بود و برای اقامت طولانی‌تر در نظر گرفته شده بود
[ترجمه ترگمان]ساختمان کلیسای واتیکان با برج ها و an مستحکم شده بود و برای اقامت طولانی تر از آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This incorporates a harness anchored securely to the car, and straps encircling the carrycot.
[ترجمه گوگل]این شامل مهاری است که به طور ایمن به ماشین لنگر می‌زند و تسمه‌هایی که دور تخت حمل را احاطه کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]این شامل یک مهار محکم و محکم به خودرو است و تسمه های اطراف the را دور می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• surrounding, enclosing

پیشنهاد کاربران

بپرس