1. The enchanting scenery of the West Lake unfolds before our eyes.
[ترجمه گوگل]مناظر مسحور کننده دریاچه غرب در برابر چشمان ما آشکار می شود [ترجمه ترگمان]مناظر جذاب دریاچه غرب در برابر چشمان ما آشکار می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The main attraction of Beijing resides in its enchanting scenery.
[ترجمه سروش] جاذبه اصلی پکن مناظر جذاب آن است
|
[ترجمه گوگل]جاذبه اصلی پکن در مناظر دلربا آن است [ترجمه ترگمان]جاذبه اصلی پکن در مناظر جذاب آن زندگی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The child looked enchanting in a pale blue dress.
[ترجمه گوگل]کودک در لباس آبی کمرنگ جذاب به نظر می رسید [ترجمه ترگمان]کودک با لباس آبی رنگ بسیار دلربا به نظر می رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. What an enchanting little girl!
[ترجمه گوگل]چه دختر کوچولوی دلربایی! [ترجمه ترگمان]چه دختر کوچولوی جذابی! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's an absolutely enchanting child.
[ترجمه گوگل]او یک کودک کاملا مسحور کننده است [ترجمه ترگمان]او یک بچه کاملا مسحور کننده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It's described in the guide book as 'an enchanting medieval city'.
[ترجمه گوگل]در کتاب راهنما به عنوان "شهر قرون وسطایی دلربا" توصیف شده است [ترجمه ترگمان]این کتاب در کتاب راهنما به عنوان یک شهر جذاب قرون وسطی توصیف شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The many enchanting designs from that period are almost wholly devoted to external appearance, to cottages as features in the landscape.
[ترجمه گوگل]بسیاری از طرحهای دلربا از آن دوره تقریباً به طور کامل به ظاهر خارجی اختصاص یافته است، به کلبهها به عنوان ویژگیهایی در منظره [ترجمه ترگمان]طراحی های مسحور کننده بسیاری از آن دوره به طور کامل به ظاهر خارجی اختصاص داده شده است، تا کلبه ها به عنوان ویژگی ها در این چشم انداز بسازند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That the world should be so enchanting after the enchantment of Vitor's lovemaking was entirely appropriate.
[ترجمه گوگل]اینکه پس از افسون عشق ورزی ویتور، دنیا باید چنان مسحورکننده باشد، کاملاً مناسب بود [ترجمه ترگمان]بعد از سحر و جادو عشق بازی، دنیا خیلی مسحور کننده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Those enchanting illustrations for Ambrose Heath's Good Food books?
[ترجمه گوگل]آن تصاویر دلربا برای کتاب های غذای خوب آمبروز هیث؟ [ترجمه ترگمان]آن تصاویر جذاب برای کتاب های خوب غذایی امبروس Heath؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A roof-top terrace affords enchanting views.
[ترجمه گوگل]تراس بالای پشت بام مناظر مسحور کننده ای را ارائه می دهد [ترجمه ترگمان] یه تراس بالای سقف، چشم انداز جالبی داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Zinnia is one of the most enchanting new perfumes to surface for some time.
[ترجمه گوگل]زینیا یکی از مسحورکننده ترین عطرهای جدید است که مدتی است ظاهر شده است [ترجمه ترگمان]Zinnia یکی از the عطرهای جدید به سطح است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. How could she find this scene so enchanting after her years on the golden beaches of California?
[ترجمه گوگل]پس از سالها حضور در سواحل طلایی کالیفرنیا چگونه توانست این صحنه را اینقدر مسحورکننده ببیند؟ [ترجمه ترگمان]چطور می توانست این صحنه را پس از سال ها در ساحل طلایی کالیفرنیا پیدا کند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The overall effect is enchanting.
[ترجمه گوگل]اثر کلی مسحور کننده است [ترجمه ترگمان]تاثیر کلی آن جذاب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Gardens are enchanting at night but you can only see the one little bit near you.
[ترجمه گوگل]باغ ها در شب مسحور کننده هستند، اما شما فقط می توانید آن را در نزدیکی خود ببینید [ترجمه ترگمان]در شب زیبا و مسحور کننده است، اما شما فقط می توانید یک تکه کوچک را نزدیک خودتان ببینید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They are bright and enchanting and look superb in a rock garden, at the front of a border or in pots.
[ترجمه گوگل]آنها روشن و مسحورکننده هستند و در باغ صخره ای، جلوی حاشیه یا در گلدان عالی به نظر می رسند [ترجمه ترگمان]آن ها روشن و جذاب هستند و در یک باغ سنگی در مقابل یک مرز یا گلدان زیبا به نظر می رسند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
Something that is charming and attractive E ) Italy is an enchanting country It can be use for : what you wear, how a person looks or somebody's views, it can be a job . . . . .