1. Modern communications are enabling more people to work from home.
[ترجمه گوگل]ارتباطات مدرن به افراد بیشتری امکان می دهد از خانه کار کنند
[ترجمه ترگمان]ارتباطات مدرن افراد بیشتری را قادر می سازد تا از خانه کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ارتباطات مدرن افراد بیشتری را قادر می سازد تا از خانه کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Researchers describe it as an enabling technology.
[ترجمه گوگل]محققان آن را به عنوان یک فناوری توانمند توصیف می کنند
[ترجمه ترگمان]محققان آن را به عنوان یک تکنولوژی فعال توصیف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محققان آن را به عنوان یک تکنولوژی فعال توصیف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In 199 Wilson vetoed routine enabling legislation to keep the advertising program going.
[ترجمه گوگل]در سال 199، ویلسون قوانین معمولی را وتو کرد که باعث میشد برنامه تبلیغاتی ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ ویل سن قانونی، قانونی را وتو کرد تا برنامه تبلیغاتی را ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ ویل سن قانونی، قانونی را وتو کرد تا برنامه تبلیغاتی را ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. About ten years later this policy was changed, enabling senior officers to take command.
[ترجمه گوگل]حدود ده سال بعد این سیاست تغییر کرد و افسران ارشد را قادر ساخت تا فرماندهی کنند
[ترجمه ترگمان]حدود ده سال بعد این سیاست تغییر کرد و افسران ارشد را قادر ساخت تا فرماندهی را به عهده بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حدود ده سال بعد این سیاست تغییر کرد و افسران ارشد را قادر ساخت تا فرماندهی را به عهده بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Instruction is concerned with enabling the user to learn in detail how to carry out computerized information retrieval.
[ترجمه گوگل]دستورالعمل مربوط به این است که کاربر را قادر می سازد تا با جزئیات نحوه انجام بازیابی اطلاعات رایانه ای را بیاموزد
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل مربوط به توانمند سازی کاربر برای یادگیری در مورد چگونگی انجام بازیابی اطلاعات کامپیوتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل مربوط به توانمند سازی کاربر برای یادگیری در مورد چگونگی انجام بازیابی اطلاعات کامپیوتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Macintosh has certainly expanded my view of information, enabling me to break the barrier between text and graphics.
[ترجمه گوگل]مطمئناً مکینتاش دیدگاه من را نسبت به اطلاعات گسترش داده است و به من این امکان را می دهد که سد بین متن و گرافیک را بشکنم
[ترجمه ترگمان](مکینتاش)قطعا دید من از اطلاعات را گسترش داده است، که به من این امکان را می دهد تا مانع بین متن و گرافیک را بشکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](مکینتاش)قطعا دید من از اطلاعات را گسترش داده است، که به من این امکان را می دهد تا مانع بین متن و گرافیک را بشکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. By Enabling Laws the Reich stag empowered the government to legislate in the name of the Reich stag.
[ترجمه گوگل]با فعال کردن قوانین، گوزن رایش به دولت قدرت داد تا به نام گوزن رایش قانون وضع کند
[ترجمه ترگمان]با فعال کردن قوانین، گوزن رایش به دولت قدرت داد تا به نام گوزن نر قانون گذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با فعال کردن قوانین، گوزن رایش به دولت قدرت داد تا به نام گوزن نر قانون گذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The answer depends upon the enabling legislation, the type of function being performed, and the nature of the decision-maker.
[ترجمه گوگل]پاسخ به قانون توانمندساز، نوع عملکردی که انجام می شود و ماهیت تصمیم گیرنده بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]پاسخ به قانون توانمند سازی، نوع عملکرد انجام شده و ماهیت تصمیم گیرنده بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پاسخ به قانون توانمند سازی، نوع عملکرد انجام شده و ماهیت تصمیم گیرنده بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Control over delegated legislation: The enabling act.
[ترجمه گوگل]کنترل بر قوانین تفویض شده: اقدام توانمند
[ترجمه ترگمان]کنترل بر روی قوانین محول شده: قانون فعال سازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنترل بر روی قوانین محول شده: قانون فعال سازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There are provisions enabling investors to recover loss they have suffered as a result of entering into the share transactions.
[ترجمه گوگل]مقرراتی وجود دارد که سرمایهگذاران را قادر میسازد تا ضرری که در نتیجه ورود به معاملات سهام متحمل شدهاند را جبران کنند
[ترجمه ترگمان]مقرراتی وجود دارند که سرمایه گذاران را قادر می سازد که از دست دادن آن ها به عنوان نتیجه ورود به معاملات سهام رنج ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقرراتی وجود دارند که سرمایه گذاران را قادر می سازد که از دست دادن آن ها به عنوان نتیجه ورود به معاملات سهام رنج ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We are committed to enabling people with limited means to have access to legal services.
[ترجمه گوگل]ما متعهد هستیم که افراد با امکانات محدود را قادر به دسترسی به خدمات حقوقی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما متعهد به توانمند ساختن مردم با امکانات محدود برای دسترسی به خدمات قانونی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما متعهد به توانمند ساختن مردم با امکانات محدود برای دسترسی به خدمات قانونی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This involved a minimal cost while enabling them to accumulate expertise and gain entry into new markets.
[ترجمه گوگل]این شامل حداقل هزینه بود و در عین حال آنها را قادر می ساخت تا تخصص و ورود به بازارهای جدید را به دست آورند
[ترجمه ترگمان]این کار حداقل هزینه را شامل می شود در حالی که آن ها را قادر می سازد تا تخصص جمع آوری کرده و ورود به بازارهای جدید را کسب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار حداقل هزینه را شامل می شود در حالی که آن ها را قادر می سازد تا تخصص جمع آوری کرده و ورود به بازارهای جدید را کسب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This model has been extremely successful in enabling us to understand acquired dyslexia.
[ترجمه گوگل]این مدل در قادر ساختن ما به درک نارساخوانی اکتسابی بسیار موفق بوده است
[ترجمه ترگمان]این مدل در توانمند سازی ما برای درک نارساخوانی، بسیار موفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مدل در توانمند سازی ما برای درک نارساخوانی، بسیار موفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Law Society also considers that the recommendation enabling judges to exclude relevant evidence in certain circumstances is capable of being abused.
[ترجمه گوگل]جامعه حقوقی همچنین معتقد است که توصیهای که قضات را قادر میسازد تا شواهد مربوط را در شرایط خاص حذف کنند، قابل سوء استفاده است
[ترجمه ترگمان]جامعه قانون همچنین در نظر دارد که توصیه قضات برای حذف شواهد مرتبط در شرایط خاص قادر به سواستفاده از آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جامعه قانون همچنین در نظر دارد که توصیه قضات برای حذف شواهد مرتبط در شرایط خاص قادر به سواستفاده از آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید